بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

منحنی فیلیپس ، نظریات فریدمن و عغطساد ما

بسیار بعید است کسی در دنیا پیدا بشود که نام فیلیپس به گوشش نخورده باشد. شرکت (در حال حاضر چند ملیتی ) فیلیپس در سال 1891 توسط فردی هلندی با همین نام برای تولید لامپ روشنایی تاسیس شد و بعدها مشهورترین محصول آن یعنی ماشین ریش تراشی  به بازار عرضه شد که سال هاست بیش از نیمی از بازار این محصول به این شرکت تعلق دارد......

البته  شهرت واژه فیلیپس تنها مربوط به بنیانگذار این شرکت هلندی نیست . در سال 1958 اقتصاددان مشهوری به همین نام با بررسی اقتصاد انگلستان بین سال های 1861 تا 1957 پی به رابطه مستقیم موجود میان دو شاخص اقتصادی یعنی نرخ بیکاری و نرخ تورم برد. و نموداری را ارائه کرد که به نام خودش مشهور شد .

بر اساس این نمودار هرچه نرخ تورم بالا برود از نرخ بیکاری کاسته می شود و بر عکس .همانطور که در نمودار مشاهده می شود بیکاری هرگز به صفر نمی رسد.  

به زبان خیلی ساده اگر بخواهیم توضیح دهیم بر اساس این نظریه وقتی در جامعه تورم ایجاد می شود درآمد افراد با همان سرعت تورم افزوده نمی شود و در نتیجه نفع بیشتری به صنایع می رسد و صنایع برای افزودن بر منافعشان سعی می کنند بیشتر تولید کنند در نتیجه کارگران بیشتری را  استخدام  می کنند. (بیکاری کم می شود).از آن طرف کسانی که تا دیروز بیکار بودنددر نتیجه استخدام و کسب درآمد بیشتر از گذشته خرید می کنند و این امر بازهم  موجب بالا رفتن تورم می شود و این سیکل ادامه پیدا می کند   

 عکس این قضیه وقتی رخ می دهد که از  قیمت ها کاسته شود. در این هنگام  صنایع برای کم کردن از زیان خودشان سعی در کم کردن هزینه های زائد کرده و کارگران را اخراج می کنند (بیکاری افزایش میباد) . به این ترتیب خرید افراد کمتر شده و بازهم صنایع متضرر شده و از تولید خواهند کاست و بازهم کارگزان بیشتری بیکار می شوند و.... 

این نظریه ظاهرا مبنای علمی و دقیقی داشت که به سرعت مورد استقبال قرار گرفت و توسط دولت ها به مورد اجرا گذاشته شد. دهه 60 اوج استقبال از این نظریه بود دولت ها با بالا بردن تورم سعی در کاستن از بیکاری داشتند . هرچه باشد همه متفق القول هستند که زیان تورم کمتر از بیکاری است .

این موج علاوه بر اروپا در امریکا هم رواج یافت .طرفداران  نظریه‌های دخالت دولت در اقتصاد  ایده‌های خود را بر دولت‌های مختلف ایالات متحده از  فرانکلین روزولت تا لیندون جانسون تحمیل کردند، تا به این وسیله از نرخ بیکاری در جامعه امریکا کاسته شود

اما در دهه 1970 موج بزرگ تورم با جریان بیکاری عظیم در امریکا همراه شد. این چنین بود که صحت این نظریه با چالش جدی مواجه شد. در این هنگام بود که مرحوم میلتون فریدمن رهبر مکتب فکری دانشگاه شیکاگو نظریات خود  درباره اقتصاد آزاد (بدون دخالت دولت ) را ارائه داد.

 

آقای فریدمن و همکارانشان استدلال کردند که افزایش تورم تنها در کوتاه مدت موجب کاهش بیکاری می شود ولی در بلندمدت این نقش را نخواهد داشت  و تنها زیان آن است که بر اقتصاد باقی می ماند بدون آنکه نفعی به جامعه برسد. (احتمالا اکنون متوجه می شوید چرا آقای ستاری فر معتقد است که جبران زیان های اقدامات احمدی نژاد 20  سال زمان نیاز دارد)      

فریدمن اقتصاد را در تمامی ارکان جامعه  موثر می دید وی در کتاب آزادی و سرمایه‌داری (1962)   کاهش نقش دولت در یک بازار آزاد را به عنوان تنها راه  ایجاد آزادی سیاسی و اجتماعی معرفی کرد . وی مجموعه برنامه تلویزیونی «آزادی انتخاب» را در اوایل 1980 در شبکه های تلویزیونی آمریکا اجرا کرد و بعدها  همان مباحث را با همکاری همسرش به کتاب مشهور« آزادی انتخاب» تبدیل کرد. .

مکتب دانشگاه شیکاگو که فریدمن رهبر آن بود بر پایه نظریه «بازار آزاد و ضددولتی» بنیان نهاده شده بود . بر پایه آن تلاش ها بود که بسیاری از اقتصاددانان، سیاست‌گذاران و  حتی مردم معمولی  در امریکا به این نتیجه رسیدند که «دولت بزرگ» مانع  اصلی توسعه است. از آن زمان در دولت ریگان اقتصاد بازار آزاد توسعه یافت و اقتصاد دولتی در این کشور به حاشیه رفت. گمان نمی کنم حتی بی انصاف ترین افراد هم بتوانند منکر نقش فریدمن در رشد اقتصادی امریکا بشوند.

بد نیست بدانید آقای فریدمن برای کشورهای نفت خیز هم راهکار برون رفت از اقتصاد دولتی را پیشنهاد کرده بودند. ایشان معتقد بودند بهترین راهکار برای کشورهای نفت‌خیز  اعطای سهام یکسان نفتی به هر فرد بالای 21 سال  در این کشورها است . به اعتقاد ایشان به این ترتیب  حق و مسئولیت یکسانی  برای تمام ساکنان کشورهای نفتی ایجاد می‌شود  و دولت ( یا هیچ گروه خاص دیگری ) انحصار ثروت را در اختیار نخواهد داشت و  نفت مانعی بر سر راه سایر  فعالیت های اقتصادی  بخش خصوصی نخواهد شد .

نظرات 1 + ارسال نظر

فارسی را مثل ما ایرانی ها می نویسی خیلی برایم جالب بود
موفق باشید

عزیزم من دری (فارسی) زبان افغانی ام. یعنی فارسی زبان مادری ام هست و آنرا با تمام کمالش میدانم....پس چگونه نتوانم ننویسم.
موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد