کشف معادن تازه در افغانستان - امید تازه برای انکشاف کشور و یا تهدیدی دیگری از سوی مخالفین برای تصاحب بر آن ذخایر
بنابر کشفیات جدید احصائیوی منتشر شده از سوی وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا در تارنماهای آمریکایی بویژه نیویورک تایمز، ذخایر معدنی افغانستان خیلی ها فراتر از تصور مردمان اند. بر اساس این احصائیه ارزش ذخایر طبیعی و معدنی درین کشور درحدود یک تریلیار (هزار ملیارد یا هزار بلیون) دالر آمریکایی هست که این تنها ارزش معادن کشف شده اند و در حقیقت ارزش کلی معادن افغانستان خیلی ها بیشتر ازین هست.
ادامه:
http://www.daneshnamah.com/index.php?option=com_content&view=article&id=1612:1389-03-24-06-47-06&catid=63:1388-07-12-18-15-34&Itemid=20
علیرغم تلاشها برای تشویق ایرانیان به سرمایه گذاری در افغانستان، شماری از بازرگانان ایرانی در افغانستان می گویند با چالشهای جدی مواجهند.
بازرگانان ایرانی که در افغانستان سرمایه گذاری کرده اند می گویند وضعیت خوب بازار سرمایه گذاری خارجی در افغانستان در سایه فساد اداری و سختگیریهای ادارات دولتی کمرنگ شده است.
محصولات صنایع غذایی، ساختمانی، کشاورزی، پزشکی و فرش ایران بخش قابل ملاحظه ای از بازار افغانستان در این بخش ها را در اختیار دارد.
کیومرث حقیقی، یکی از سرمایه گذاران ایرانی در افغانستان می گوید روند سرمایه گذاری ایرانیان در این کشور ظرف پنج سال گذشته به شدت افت کرده و سختگیریهای ادارات دولتی منجر به محدودیت کار آنان شده است.
آقای حقیقی، که از پنج سال به این سو در افغانستان در بخش تبلیغات بازرگانی سرمایه گذاری کرده، می گوید مشکلاتی که از ناحیه ادارات دولتی ایجاد می شود، باعث شده که بیشتر بازرگانان ایرانی به کار خود در افغانستان پایان دهند.
آقای حقیقی می گوید: "نسبت به پنج سال پیش سرمایه گذاری ایرانیها در افغانستان مقداری افت پیدا کرده، به دلیل مشکلاتی که پیش آمده و سختگیریهایی که در پی داشته است. هر کسی که آمد آهسته آهسته کارش را جمع کرد و رفت."
روشن نبودن قوانین تجاری، فساد اداری و مالی، کمبود برق، ناامنی و مشکلات حمل و نقل از دیگر مشکلاتی است که آقای حقیقی می گوید سرمایه گذاران ایرانی در افغانستان با آنها روبرو اند.
او می گوید قوانین تجاری و سرمایه گذاری در افغانستان براساس خدمات بازرگانی چند سال پیش تدوین شده، اما با تغییراتی در وضعیت بازار به وجود آمده نمی تواند پاسخگوی نیازمندی های امروزی باشد.
هادی شاه علی، یکی دیگر از بازرگانان ایرانی در کابل هم می گوید قانونهای تجاری و سرمایه گذاری برای خارجیها محدودیت های زیادی را بر سر راه آنان قرار داده است.
آقای شاه علی که عضو هیات رئیسه بازرگانان ایرانی در افغانستان نیز است، می گوید آن چه را که سرمایه گذاران خارجی در افغانستان "در عمل" می بینند، احساس می کنند برخورد ادارات دولتی برای جذب سرمایه، بیشتر به دفع سرمایه منجر می شود.
این سرمایه گذار ایرانی گفت: "من بیشتر احساسم این است که از نظرات کارشناسی در این زمینه (سرمایه گذاری در افغانستان) استفاده نمی شود. اساساً نظام بوروکراتیک حاکم بر فعالیتهای اداری این جا هم خودش مانع بزرگی است."
اما مقامات افغان انتقادهای بازرگانان ایرانی را در خصوص سختگیری ادارات دولتی افغانستان رد می کنند و می گویند قوانین تجاری و سرمایه گذاری افغانستان از ساده ترین قوانین منطقه است.
ولید تمیم، رئیس بخش تقویت سرمایه گذاری در اداره حمایت از سرمایه گذاری افغانستان، آیسا، می گوید محدود شدن کار بازرگانان ایرانی در افغانستان ربطی به قوانین تجاری افغانستان ندارد.
آقای تمیم در گفتگویی با بی بی سی گفت در افغانستان هیچ گونه مشکل قانونی برای سرمایه گذاری خارجی وجود ندارد. اما او موجودیت فساد و نبودن برق را از مشکلاتی دانست که ممکن است روند سرمایه گذاری خارجی را در افغانستان با مشکلاتی کرده باشد.
رقم سرمایه ای را که از سرمایه گذاران ایرانی جذب کرده ایم معادل می شود به ۱۴۵ میلیون دلار از حدود ۱۹۰ شرکت
ولید تمیم، یکی از مسئولان اداره آیسا
او گفت این احتمال وجود دارد که محدودیتهایی در داخل ایران وجود داشته باشد که باعث شده سرمایه داران ایرانی در افغانستان سرمایه گذاری کنند.
آقای تمیم گفت: "رقم سرمایه ای را که از سرمایه گذاران ایرانی جذب کرده ایم معادل می شود به ۱۴۵ میلیون دلار از حدود ۱۹۰ شرکت."
این در حالی است که یک هیات بلندپایه افغانی به ریاست محمد کریم خلیلی، معاون دوم رئیس جمهوری افغانستان در ایران، بازرگانان ایرانی را به سرمایه گذاری در افغانستان تشویق کرده است.
آقای خلیلی در دیداری با علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران ضمن استقبال از گسترش روابط اقتصادی دو کشور، گفت که افغانستان خواستار سرمایه گذاری بخش خصوصی و دولتی ایرانی در این کشور است.
همچنین همایش و نمایشگاه سه روزه ای برای بررسی مشکلات ناشی از قوانین تجاری و سرمایه گذاری و اوضاع امنیتی افغانستان در بخش های حمل و نقل، انرژی، کشاورزی و گردشگری در تهران برگزار شده است.
برخی از مردم از اخد مالیات از سوی دولت و بانک های خصوصی ناراضی بوده و می گویند که این پول معلوم نیست به کجا مصرف می شود.
آنها به این باور اند که در اثر افزایش فساد اداری ممکن مالیات جمع آوری شده به جاهای اصلی آن مصرف نمی شود.
همچنان بانک های خصوصی نیز زمانی که شخصی میلیونر می شود، یک مقدار پول را
به نام مالیه اخذ می کنند که از این ناحیه نیز مردم شاکی می باشند.
محبوب فروتن مسوول تطبیق قوانین کابل بانک در مصاحبه به آژانس خبری روز
گفت: در بعضی موارد شماری از هموطنان بدون آگاهی از قوانین زمانی که از
پول آنها مالیه گرفته می شود، سر و صدا، راه می اندازند.
به گفته وی شهر وندان به این باور اند که پول مالیات را بانک ها برای می
گیرند، در حالی این پول مطابق به قانون به دولت پرداخته می شود.
آقای فروتن میگوید زمانی که شخصی میلیونر می شود از آنها 20 در صد مالیه گرفته می شود.
به گفته مسوولان دولت از بانک های خصوصی و مردم سه نوع مالیه می گیرند.
اشخاص که بیشتر از دوازه هزار و پنج صد افغانی معاش می گیرند، 20 در صد از
عواید خالص بانک های خصوصی و 20 در صد از کسانی که در بانک های خصوصی
میلیونر می شوند مستحق پرداخت مالیه می باشند.
به گفته مسوولین وزارت مالیه کشور این وزارت از دو منبع عاید اش را یکی از
عواید داخلی و دیگر از کمک های جامعه جهانی بدست میاورد که بودجه ملی و
انکشافی از همین دو منبع تمویل می گردد.
عزیز شمس سخنگوی وزارت مالیه کشور در مصاحبه با آژانس خبری روز گفت: 70 درصد عواید داخلی کشور از مالیات بدست می آید.
آقای شمس افزود که بیشترین عواید داخلی کشور را محصول گمرکی تشکیل میدهد که در مجموع 40 درصدعواید داخلی از همین طریق بدست می آید.
نظر به معلومات سخنگوی وزارت مالیه در جریان شش ماه اول سال روان عواید
مجموعی دولت 18.23 ملیارد افغانی را احتوا می نماید که از طریق مالیات
بدست آمده است.
همچنان برخی از مردم از روند برگزاری میلونر شدن در بانک های خصوصی نیز ناراضی بوده و آن را مخالف شریعت می خوانند.
در این مورد داکتر ایاز نیازی ملا امام مسجد وزیر محمد اکبر خان و استاد
دانشکده شرعیات دانشکاه کابل، می گوید: هر گاه در تجارت مساله بورد و باخت
مطرح شود در آن صورت در دین مقدس اسلام حیثیت قمار را دارد.
به باور آقای نیازی در بخش های بخت حساب، قسمت حساب و قرضه ها مفاد پول همه به جیب یک نفر می رود و بورد از آن، وی می شود.
این در حالیست که بانک های خصوصی در کشور رو به افزایش بوده و در اثر همین
رقابت های هرکدام می کوشند برای جلب مشتری بیشتر جوایز شان را افزایش دهند.
مرجع مقاله: افغان پیپر
اقتصاد افغانستان اصولا اقتصاد زراعتی و مالداری است. لیکن عرصه اقتصاد مثل سایر عرصه و امور افغانستان چنان به هم خورده است که مشکل میتوان برای آن بنیاد و اساسی را در نظر گرفت ،تابع شرایط موجود ، تعداد زیادی از مردم این کشور ، به مشاغل کاذب و زیانبار روآورده اند . که از جمله می توان به کشت ، تولید و ترافیک مواد مخدر اشاره کرد .
طبق آمار برخی از موسسات بین المللی
در سال 1384 حدود 0.2 از زمین های قابل کشت در افغانستان ، تحت پوشش کشت خشخاش
درآمده است . بر اساس آمار موجود ، د ر کل افغانستان حدود 7 میلیون هکتار زمین قابل
کشت وجود دارد که در سال 1384 حدود نصف آن زیر کشت رفته است ، زیرا که به دلیل
ویران شدن سیستم ابیاری ، از بین رفتن بسیاری از جوی ها و نهرها و ... از اثر جنگ
های متوالی ، امکان کشت همه آنها میسر نبوده است . در کنار زراعت ، مالداری نیز از
دیر زمان پایه دوم اقتصاد افغانستان راتشکیل میداده است ؛ مردم با پرورش ،گاو ،
گوسفند ، و بز ، ضمن تامین نیازهای اولیه خانواده اشان ، مازاد محصولات دامداری را
در بازار عرضه می کردند .
بر اساس آمار دولت وقت د رسال 1357 درتمام افغانستان 14414000 گوسفند معمولی ،
4661000 گوسفند قره قل ، 1100000 گاو شیری و 2630000 گاو غیر شیری وجود داشته است ،
اما در اثر جنگ های طولانی ،مقداری زیادی از این حیوانات ، نابود شدند. (اگر چند
آمار دقیقی از مقدار آن وجود ندارد ) و تعدادی هم که از این حیوانات باقی مانده
بودند ، د راثر هجوم طالبان (مخصوصا د ر هزاره جات که پرورشگاه عمده حیوانات بود. )
از بین رفت . حدس زده می شود که د رحال حاضر ، پنج یک مقدار سا ل 1357 ، حیوانات در
کشور وجود داشته باشد که نیازمندی بخش بسیارکمی از خانواده ها را تامین می کند .
از سال 1321 ه.ش. کارخانجات صنعتی ،
کمابیش در افغانستان پایه گزاری شد ، اما رشد قابل توجه ای نداشت با آن هم ، مطابق
برخی از آمارها ، درسال 1360 ، جمعا 241 کار خانه ، موسسه و شرکت تولیدی صنعتی و
نیمه صنعتی ، در کشو ر وجود داشته است که درحال حاضر 80% آنها از بین رفته و یا
تعطیل می باشد و تنها تعداد اندکی کارخانه های کوچک مثل صابون سازی تولید پلاستیک ،
تولید روغن ، تولید سیمت ، پتو ، نساجی ، چاپخانه و ... وجود دارد.
در سالهای اخیر تعداد کمی از اقلام صادراتی افغانستان (قالین ، خشکبار ، پوست قره
قل و.....) صادر می شود ، اما آمار دقیق از مقدار آنها وجود ندارد. اما در سال جاری
(1384) وزارت اقتصاد افغانستان اعلام کرد که صادرات کشور به 1.2 میلیارد دالر رسیده
است . که از ناحیه اگاهان امور مورد تامل است . بجز گندم ، که حدود 60% درصد از
داخل کشور تامین می گردد دیگر اقلام مورد نیاز مردم ، همه از خارج وارد می شود که
عمدتا از کشورهای چین ، ایران و پاکستان تامین می گردد. در حال حاضر درامد سرانه هر
نفر حدود 200 دالر می باشد . و از 15میلیون نیروی کار 40% در صد آنها بیکار می
باشند و حدود 53% درصد جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی می کنند .
ترکیب مشاغل درسال 1354 بدین صورت بوده است : کشاورزی 38.5% ، صنعت 24.5 % ،خدمات
38% ولی درحال حاضر حدود 40% درصد کشور به مشاغل کاذب ( از جمله تولید وترافیک مواد
مخدر ، حدود سی هزار خانوار در سال روان به کشت کوکنار مشغول بوده اند.) مشغول
هستند . بودجه دولت افغانستان در سال جاری 1384 ، 4752.5 میلیون دالر درنظرگرفته
شده است که 269 .میلیون ان از عواید ملی پیش بینی شده است . دولت مدعی است که رشد
اقتصاد در سال جاری 14.5% بوده است ولی اگاهان امور رشد اقتصادی را هشت درصد
میدانند. افغانستان بعد ازاجلاس بن تاکنون حدود 12 میلیارد دالر دریافت کرده است که
از این مقدار 22% را دولت و 77% را موسسات غیر دولتی (انجوها) مصرف نمودند ولی هیچ
کار موثر برای بازسازی و رونق اقتصادی افغانستان صورت نگرفته است .
در کنفرانس لندن ( منعقده 11تا 12
جدی 1384) دولت ها و موسسات کمک کننده متعهد شدند که برای پنج سال آینده 10.5
میلیارد دالر به افغانستان کمک کنند که از تمام مبلغ 50% را مستقیما دولت افغانستان
دریافت نماید و 50 % دیگر را انجو های خارجی تنها دولت امریکا و جاپان نپذیرفته است
که 50% کمک ها را به دولت افغانستان پرداخت نمایند.
و متقابلا دولت افغانستان در توافقنامه ای امضا شده در کنفرانس مذبور متعهد شد که
در طی پنج سال آینده درامد سرانه مردم را از 220 دالر به 500 دالر ارتقا بخشد و 65%
از مردم ساکن شهرها از برق برخوردار گردند، و نیز 19 میلیون نفر از ساکنان روستاها
از خدمات صحی و اجتماعی برخوردار گردند . و نرخ مرگ و میر کودکان را در اثر ارائه
خدمات کاهش دهد و ظرفیت مراکز تحصیلی را بالا ببرد . آگاهان متعقدند که دلیل عدم
رشد اقتصادی افغانستان با وجود میلیاردها دالرکمک جهانی به چند فاکتور عمده بستگی
دارد
1- سواستفاده انجوهای خارجی و موسسات غیر دولتی
2- وجود مشاوران خارجی با حقوق بسیار گزاف که معاش برخی از انها مطابق اظهارات
مقامات دولتی سالانه به پنجصد هزار دالر می رسد و این دو پروسه خود سبب میگردد که
بخش عظیم ازکمک های مورد ادعا به خود کشورهای خارجی برگردد
3- عدم ظرفیت دولت و فساد اداری این وضعیت اسفبار اقتصادی افغانستان زمانی مایه
ناراحتی ونگرانی بیشتر می گردد که به این نکته توجه نماییم که مردم افغانستان در
اینده از ناحیه کمک های فعلی تا گلوگاه در میان قرض های سنگین فرو خواهد رفت . که
حتی شاید نسل اینده هم قادر به پرداخت انها نباشد.
صادرات : بر اساس آمار ارائه شده از سوی وزارت اقتصاد صادرات افغانستان در سال جاری به حدود 500 میلیون دالر رسیده است.
واردات : واردات افغانستان در سال جاری (1384) حدود 2/2 میلیارد دالر تخمین شده است.
عواید خالص در سال 1384 از ناحیه تجارت : حدود 637 میلیون افغانی بوده است.
درآمد ناشی از مواد مخدر در سال 1384 : 2/2 میلیارد دالر
دولت افغانستان حداقل 600 میلیون دالر تاکنون مقروض می باشد
منبع: شبکه اطلاع رسانی افغانستان
چه نوع نظام اقتصادی برای افغانستان مناسب است؟ (پرتو نادری)
علی اکبر صادقی سمنگانی
چکیده:
بررسی رشد اقتصادی از دیدگاه تاریخ رشد و تجزیه و تحلیل الگوهای رشد اقتصادی به شناخت و توسعه عوامل و منابع رشد اقتصادی کمک خواهد کرد. نظریه کلاسیک رشد در حالی که مهمترین عوامل رشد را زمین، نیروی کار و سرمایه میدانست، نظریه پردازان رشد نیوکلاسیک با برونزا فرض کردن تکنولوژی به دیدگاههای جدید در قرن بیستم اشاره کرده اند. نظریه پردازان الگوهای رشد درونزا با بزرگ کردن نقطه ضعف نظریه های رشد برونزا مبنی بر برونزا فرض کردن تکنولوژی، به درونزا کردن آن در الگوهای خود پرداخته اند. عدم همگرایی بین کشورها و اختلاف زیاد درآمدهای سرانه بین کشورها باعث گردید تا الگوهای رشد درونزا با درونزا کردن فن آوری به بررسی عوامل تعیین کننده رشد بلند مدت بپردازند. این نظریه ها عواملی چون تحقیق و توسعه، سرمایه گذاری فیزیکی، سرمایه گذاری انسانی، تجارت خارجی، مصرف دولت، رشد جمعیت، صادرات، آموزش و جهت گیری داخلی را عوامل بالقوه رشد بلند مدت اقتصادی می دانند. مقاله حاضر سعی در مقایسه الگوهای رشد کلاسیک، نیو کلاسیک و درونزا دارد و تلاش می کند تا نقاط ضعف و قوت هر یک از الگوها را بیان کند. بررسی علل و عوامل اقتصادی اخیر افغانستان و لزوم دخالت دولت در اقتصاد افغانستان و انجام سیاست های پولی و مالی متنا سب برای کنترول بحران و نجات اقتصاد از وضعیت فعلی با استفاده از نظریه های رشد درونزا و نظریه کینز برای برون رفت اقتصاد از حا لت رکود از دیگر مقوله های مورد بحث در مقاله می باشد.
مقدمه:
برای درک دقیق تر رشد اقتصادی به مقایسه اختلاف سطح در آمد سرانه بین کشور ها اشاره می گردد. مقایسه سال 1980 نشان می دهد که میانگین درآمد سرانه، بر اساس آمار بانک جهانی، امریکا با 10 هزار دالر و کشور های فقیر چون هند 240 دالر، هاییتی 270 دالر می باشد. نرخ رشد تولید نا خالص ملی سرانه واقعی نیز مختلف است و حتا در دوره های بلند مدت نیز این اختلاف ادامه دارد. در طول دو دهه 1960تا 1980 نرخ رشد متوسط سالانه هند 1.4 درصد مصر 3.4 درصد کوریایی جنوبی 7درصد، جاپان 7.1 درصد و ایالات متحده 2.3 درصد و اقتصاد های صنعتی به طور متوسط 3.6درصد بوده است. این اختلاف در نهایت همان قدر قابل توجه است که اختلاف در سطح در آمد ملی قابل توجه می باشد و در کمال دقت، بسیا ر قابل قبول، زیرا مقایسه در آمد کشورها راحت تر از مقایسه کشورها است.
در کشورهای پیشرفته روند نرخ رشد در بلند مدت ثابت است و تهیه یک میانگین نرخ رشد برای یک دوره کافی است، تا اثرات ادوار تجاری را حذف کنند. برای کشورهای فقیرتر اگر چه تغییرات ناگهانی در نرخ رشد رخ داده، اما مثالهایی وجود دارد که درآنها این تغییرات ارتباط چندانی با سیاست و کودتای نظامی نداشته است. رشد تولید ناخالص داخلی آنگولا از4.8 درصد در دهه 1960 به9.2- درصد در دهه هفتاد کاهش یافته و نرخ رشد ایران از 11.3 درصد به 2.5 در صد در همان دو دهه پایین آمده است. همچنین مثالهایی از افزایش سریع نرخ رشد به چشم می خورد؛ کوریایی جنوبی، تایوان، هنگ کنگ و سنگاپور برای سالهای 1960 تا1980 دارای نرخ رشد درآمد سرانه برابر 7درصد، 6درصد،6.8درصد و 7.5 درصد در مقایسه با نرخ پایین دهه 1950 و زودتر از آن بوده اند، به طوری که نرخ رشد در آمد ملی تایوان در دهه 1950 برابر 3.6 درصد و کوریایی جنوبی 1.7 درصد از سال 1953 تا 1960 بوده است. بین دهه 60 و 70 میلادی نرخ رشد تولید ناخالص داخلی اندونزیا از 3.9 درصد به 7.5 درصد و سوریه از 4.6 درصد به 10درصد میرسد.
بر اساس آمار سال 1999 بانک جهانی، امریکا با 29080 دالر، جاپان با 38160 ، سنگاپور با 32810 دالر و هنگ کنگ با 25200 دالر در میان کشور های با توسعه انسانی بالا قرار دارند. نرخ رشد متوسط سالانه این کشور ها در طول سا لهای 95-1975 به تر تیب برابر 2.5 درصد ، 3.5 درصد، 7درصد و 7.6درصد بوده است. در حالی که درآمد سرانه برای هند 370 دالر و هاییتی 380 دالر و دارای نرخ رشد سا لا نه (95-1975 ) 5درصد و 0.4 درصد بر خور دار بودند. مصر نرخ رشد 6.6 درصد و جاپان 3.5 درصد داشتند که نرخ رشد ژاپن نسبت به دو دهه قبل 3.6 درصد کاهش دا شته است . نرخ رشد کشور های صنعتی 2.6 درصد در این دوره بوده است که نسبت به دو دهه قبل 1درصد کاهش داشته ولی همچنان روند ثابت نرخ رشد خود را حفظ کرده اند.
کشور های شرق آسیا، چین و جنوب شرقی آسیا، با بیشترین متوسط رشد 8.2 درصد ، کشور های جنوب صحرای افریقا با کمترین رشد 2درصد، کشور های توسعه یافته با رشد 4.6 درصد و جهان با نرخ رشد متوسط 2.8 درصد در طول این سال ها بر خور دار بوده اند. جالب این است که از کل تولید نا خالص داخلی در دنیا در سال 1999( 29409 تریلیون دالر) 22785.7 تریلیون دالر آن مربوط به کشور های صنعتی بوده است. کشورهایی چون کوریایی جنوبی، سنگاپور و هنگ کنگ علاوه بر بالا بردن رتبه توسعه انسانی خود باز هم از رشد بالایی برابر 8.3 درصد ، 7.8درصد ، 7.6درصد در طول این 20 سال بر خوردار بوده اند. کشور هایی چون مالیزیا، اندونزیا و تایلند که جزو کشور های با توسعه انسانی متو سط هستند، با رشد متوسط سالا نه 7.1درصد، 7.8درصد و 7.1درصد در طول سال های 95- 1975 حرکت کرده اند.
کشورهایی چون کوریا، سنگا پور، هنگ کنگ و ایران که رشد خود را از دهه 1960 با رشد متوسط 7درصد (کره و سنگاپور و هنگ کنگ) و 9درصد (ایران) شروع کردند در آن زمان رشد ایران 2درصد بیشتر از این کشور ها بود و تا سال 1976 پیشتاز بود. اما با وقوع انقلاب و حوادث بعد از آن مثل جنگ، نرخ رشد اقتصادی ایران به شدت کاهش یافت و مقدار متوسط سالانه آن در دوره بعد از انقلاب تا سال 1995 برابر 1.2 درصد می رسد و نرخ رشد آن در سال 1998 برابر 1.6 درصد بوده است.. این که چرا نرخ رشد اقتصادی کشور ها اختلاف دارند و چرا با وجود ثابت بودن نرخ رشد کشورهای صنعتی هنوز اختلاف درآمدی بین کشورهای توسعه نیافته و توسعه یافته وجود دارد؟ و یا عوامل رشد شتابان کشورهای جنوب شرق آسیا چیست؟ موتور رشد اقتصادی چه چیزی است عواملی چون سیا ست، تجارت خارجی، مخارج دولت، تحقیق و تو سعه، دانش و تکنولوژی، سرمایه گذاری فیزیکی، مخارج دولت، سیاستهای پولی و مالی و آموزش و پرورش چه نقشی در رشد اقتصادی دارند؟ از مقوله های مورد بحث در این مقاله است.
گزارش مختصر د افغانستان بانک
طی سالهای 1384 و 1385
نور الله دلاوری
سرپرست ریاست د افغانستان بانک