1. تعریف علم
هرچند علم در لغت به معنای دانستن است اما معنای اصطلاحی آن در طی سالها و قرون متعدد دستخوش تغییرات فراوانی شده است به ویژه در طی سالهای پس از رنسانس در غرب، علم در معنای Science ماهیتی کاملاً تجربهپذیر و حسگرا یافت. یعنی علم تنها به چیزی اطلاق میشد که بر اساس حواس پنجگانه قابلیت اثباتپذیری و یا ابطالپذیری داشته باشد. این نگاه پوزیتویستی به علم موجب شد که علم ماهیتی صرفاً تجربی پیدا نماید و شکاف بزرگی میان علوم تجربی با سایر معارف بشری پدید آید. بر اساس چنین نگرشی میتوان «علم را مجموعه دانستنیهایی قلمداد نمود که بر تجربه مستقیم حسی مبتنی است و در برابر همه دانستنیهایی قرار میگیرد که با حواس پنجگانه قابل آزمون باشد»[1].
ادامه مطلب ...
عبارت «مدیریت اسلامی» ترکیبی اضافی از دو کلمه «مدیریت» و «اسلامی» است. اما سؤال این است که آیا از این ترکیب، معنای مشخصی استنباط میشود یا فاقد معنا است؟ همچنین در صورت مثبت بودن پاسخ آیا این عبارت دارای یک حقیقت عینی است یا ذهنی؟ به عبارتی آیا مدیریت اسلامی قابلیت تحقق خارجی دارد یا تنها در حوزه نظر و ادعا مطرح است؟ پاسخ آنکه در مورد معناداری این عبارت شاید تردیدی نباشد اما اظهارنظرهای فراوانی در مورد وجود عینی یا ذهنی و نحوه تحقق آن مطرح شده است. میتوان دیدگاههای مطرح شده در این زمینه را بر یک پیوستار تصویر نمود که چهار دیدگاه شاخص در این پیوستار قابل طرح خواهد بود: