کاهش شدید بهای جهانی نفت، در گرماگرم بحران عمیق مالی در بازارهای آمریکا و اروپا، حاوی دو پیام متضاد برای اقتصادهای پیشرفته و صنعتی دنیا است.
بهای سبد نفتی اوپک به پائین ترین سطح از تابستان سال گذشته تنزل کرده است
برای وارد کنندگان انرژی، کاهش هزینه تولید وانتقال مواد غذایی و دیگر خدمات انرژی بر، گرچه از میزان تورم آن ها خواهد کاست، ولی گویای پا گرفتن رکود اقتصادی نیز هست. برای کشورهای صادر کننده انرژی، تقلیل قیمت نفت به نصف بهای یک ماه پیش، به مفهوم کاهش شدید درآمد های ارزی است.
اما بعضی از کارشناسان به تهدیدهای تازه ای در بازارانرژی اشاره کرده اند.
گرچه در بحران عمیق مالی و سقوط اعتبار بزرگ ترین بانک های آمریکا و اروپا و ورشکستگی شماری از آن ها، بهای بی سابقه بالای نفت خام نقش مستقیم و روشنی نداشت، ولی تقارن زمانی بحران ناشی از غرق شدن این بانک ها در زیر بار مطالبات غیرقابل وصول با گرانی و افزایش تورم و بیکاری در آمریکا و بریتانیا، بهای نفت بشکه ای ۱۴۸ دلار را وارد معادلات کرد.
اکنون که بهای نفت نزدیک به ۵۰ درصد از نرخ یک ماه پیش آن ارزان تر شده و وزیران نفت اوپک برای ارزیابی وضع عرضه و تقاضا در بازار، این هفته در وین- پایتخت اتریش- گردهم خواهند آمد، بعضی از کارشناسان سیاسی و اقتصادی دنیای نفت از شکل گرفتن ائتلافی جدید و تهدید آمیز در دنیای انرژی سخن گفته اند.
آن چه را که بعضی از این کارشناسان "محور دیزل" نام گذاری کرده اند، همکاری یا هم فکری احتمالی بین سه کشور روسیه، ایران و ونزوئلا برای جبران نصف شدن درآمد ارزی آنها از صدور نفت است.
دلیل انتخاب این سه کشور عمده صادر کننده نفت، خصومت آن ها با غرب، به ویژه آمریکاست.
به عقیده این صاحبنظران، مشکلات اقتصادی ای که این سه کشور با آن دست به گریبان هستند، به علاوه متکی بودن اقتصاد آن ها به درآمد صدور انرژی، از ایران و ونزوئلا، در درون اوپک، و روسیه در مقام تأمین کننده اصلی انرژی کشورهای اروپایی، محوری نفتی می سازد که از هیچ اقدامی برای صعود بهای نفت فروگذار نخواهند بود.
فرانک وراسترو، کارشناس مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی در واشنگتن، پایتخت آمریکا، به کشورهای غربی گوشزد کرده است که از تنزل بهای نفت تا حدود بشکه ای ۷۰ دلار زیاد ابراز خوشحالی نکنند.
به عقیده این کارشناس، قبل از صعود ناگهانی بهای نفت به بیشتر از ۱۰۰ دلار برای هر بشکه، تا یک سال پیش بهای نفت درحدود ۷۰ دلار بود و به نظر بسیاری از صاحب نظران این قضیه مسبب رکود بوده است.
درباره اثرات سیاسی و استراتژیک افزایش درآمد روسیه، ایران و ونزوئلا از فروش نفت، کارشناسان غربی به اقدام نظامی روسیه در گرجستان اشاره می کنند و در مورد ایران آن ها معتقدند که درآمد سرشار نفت به رهبران جمهوری اسلامی امکان داده تا بی اعتنا به تحریم های اقتصادی شورای امنیت به فعالیت هسته ای خود ادامه دهند.
به عقیده بیشتر کارشناسان در غرب، امکان اقدام نظامی علیه تأسیسات اتمی ایران نیز با توجه به عمق بحران مالی و مشکلات اقتصادی در دو سوی اقیانوس اطلس، در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، ادامه تردیدها درباره کارایی عملیات نظامی پیمان ناتو در افغانستان و نامعلوم بودن آینده عراق، گزینه ای نیست که آمریکا و متحدانش، بدون توجه به عواقب ناگوار یک چنین قماری، به آن مبادرت کنند.
امید کارشناسان غربی، بیشتر به روی مشاهده اثرات منفی کاهش قابل توجه درآمد روسیه و ایران بر اقتصاد داخلی آن ها و تأثیر آن بر تعدیل سیاست های منطقه ای آنهاست.
کارشناسان امور روسیه، نرمش بیشتر مسکو در مقابل خواسته های غرب برای حل بحران مداخله نظامی در گرجستان و در سازمان ملل متحد، موافقت روسیه با تمدید مأموریت ناتو در افغانستان و همچنین نشستی برای بحث درباره مواضع گروه ۱+ ۵ در قبال ادامه فعالیت هسته ای ایران را نشانه هایی از آمادگی روسیه برای رفع اختلافات تعبیر می کنند.
در چنین شرایطی کارشناسان می گویند تصور آن که سه کشور، ایران، روسیه و ونزوئلا آگاه از اهمیت استراتژیک کالای صادراتی خود از بحرانی که اقتصاد و بازارهای غرب را فراگرفته بهره برداری نکنند، تصوری خام خواهد بود.
به دنبال اعلام ورشکستگی "لیمن برادرز"، یکی از بزرگترین بانکهای ایالات متحده، روزنامه گاردین چاپ لندن نوشت که اگر کارل مارکس زنده بود از آشوب امروز در نظام سرمایه داری به ذوق میآمد، زیرا در بحرانی که سراسر نظام مالی جهان را فرا گرفته، برخی از نظریات خود را محقق میدید.
در آلمان فروش آثار کارل مارکس، به ویژه اثر کلیدی او "سرمایه" بالا رفته است. بنگاه انتشاراتی "کارل دیتس" در برلین خبر میدهد که از زمان آشکار شدن بحران فراگیر مالی جهانی، فروش آثار پیشوای کمونیسم سه برابر شده است.
در آلمان حتی رأس نظام مالی کشور، یعنی پر آشتاینبروک، وزیر دارایی، در گفتگویی با هفته نامه "اشپیگل"، اعتراف میکند: "مارکس خیلی اشتباه نمیکرد: یک سرمایهداری لگامگسسته، آن گونه که ما شاهدش بودیم، دست آخر خود را نیز میبلعد."
کارل مارکس بیش از هر متفکر دیگری در تاریخ علم اقتصاد درباره بحران در نظام سرمایهداری اندیشیده و قلم زده است. هسته مرکزی در اندیشه پایهگذار "سوسیالیسم علمی" در نقد نظام سرمایهداری آنست که بحران، همزاد این نظام است و سرانجام آن را به سوی زوال و نابودی میکشاند.
مارکس که در آرزوی برانداختن نظام موجود و برپا کردن نظمی تازه بود، تصمیم گرفت نظریات سیاسی خود را با دادههای اقتصادی مستدل کند. او که پس از شکست انقلابات ۱۸۴۸ در رشتهای از کشورهای اروپایی، از سکونت در بیشتر کشورهای اروپای غربی منع شده بود، به ناچار از سال ۱۸۴۹ به لندن رفت و تا پایان عمر در این شهر زندگی کرد. در انگلستان او فرصت یافت که با دوری نسبی از فعالیت سیاسی، به مطالعه دقیق علم اقتصاد بپردازد. او هر روز به کتابخانه "بریتیش میوزیوم" میرفت و تمام وقت به مطالعه متون، اسناد و مجلات اقتصادی میپرداخت و یادداشت برمیداشت.
پیش از نگارش کار بزرگ "سرمایه"، مارکس مجموعه بزرگی از یادداشتهای خود را به عنوان "گروندریسه، یا کارپایه نقد اقتصاد سیاسی" به رشته تحریر در آورد، که مدتها پس از مرگش در سال ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۱ نخستین بار در اتحاد شوروی (سابق) چاپ شد. این اثر که به فارسی نیز ترجمه شده، شالوده کتاب سرمایه و به طور کلی سنگبنای وجه اقتصادی مارکسیسم به شمار میرود.
به نظر مارکس بزرگ و انبوه شدن در ذات سرمایه است، و ثابت ماندن در حکم مرگ آن است. او تلاش میکند ثابت کند که این رشد تا ابد ممکن نیست و در جایی به رکود و سپس بحران میکشد و آنگاه است که ساعت مرگ سرمایه فرا میرسد.
مارکس برای خود وظیفهای سترگ در نظر گرفته بود: او قصد داشت در اثری یگانه، تمام ویژگیها، جوانب، روابط و موازین نظام سرمایهداری را تحلیل و نقد کند. کتاب سرمایه جا به جا با داوریهای هیجانآمیز و شعارهای تند و تیز سیاسی آمیخته است، با این حال اثری بسیار پرمغز و پیچیده است. اغلب پیروان مارکس نه متن مفصل اصلی، بلکه متن فشرده و ساده شده آن را میخوانند، زیرا بیشتر به استنتاجات سیاسی آن نظر دارند.
از نظر بخشبندی و عرضه مطالب نیز سرمایه بیش از حد لزوم مغلق و پراطناب است، و از نظم و سیاقی روشن و سنجیده دور است. اما با وجود این کاستیها، "سرمایه" حتی برای کارشناسان مخالف مارکسیسم، اثری کلیدی در نقد نظام سرمایهداری کلاسیک، تحلیل ساختارها و تشریح مشکلات آن به شمار میرود.
کتاب سرمایه کارل مارکس در سال 1867 منتشر شد
جراید و مبلغان سرمایه داری مزورانه و با تلاشی بی سابقه می کوشند که واقعیت حاکم بر اقتصاد سرمایه داری جهانی را از دید مردم بپوشانند و در راستای منافع سرمایه داران٬ از اهمیت تحولات اخیر بکاهند و واقعیت موجود و آنچه در راه است را٬ لااقل فعلا٬ از چشم مردم دور نگه دارند. همه این جراید از بکار بردن کلمه دیپرشن (Depression) یا رکود عظیم پرهیز می کنند و از ترس آنکه مردم جلوی بانک ها صف بکشند تا پولهایشان را در بیاورند و خرج نکنند و هرج و مرج سرمایه داری بسیار وسیع تر شود٬ این جراید کماکان وانمود میکنند که اتفاقی نخواهد افتاد.
اما واقعیت اینست که دیپرشن مدتی است که شروع شده و چیزی جلودارش نیست.
دیپرشن حاصل تضادهای درونی سیستم سرمایه داریست. بحران های سرمایه داری معلول گرایش نزولی نرخ سود و برهم خوردن ترکیب ارگانیک سرمایه و مشخصا به دلیل بالا رفتن حجم سرمایه متغیر که جزو ذات سرمایه داری می باشد٬ هست. سرمایه داری برای ادامه زندگی مجبور به تو لید هرچه بیشتر سود هست و همواره مجبور است ترکیب ارگانیک سرمایه را برای تولید سودآوری بیشتر تغییر بدهد (نرخ سود =نسبت ارزش اضافه تولید شده به جمع سرمایه ثابت و سرمایه متغیر) زیرا برای سودآوری بیشتر به اتوماسیون و بارآواری بخش ثابت سرمایه روی می آورد و همین باعث بی کاری و عدم توان خرید مردم (که بخش اصلی سرمایه متغیر را تشکیل می دهد٬ می گردد و این همان پاشنه آشیل سرمایه داری هست. و علت تمامی بحران های عظیم سرمایه داری که تا به نحوی (با جنگ و گسترش بازارهای جدید از سر گذرانده-اما دیگر اینها نیز کارساز نیستند) در طول تاریخ سرمایه داری که حدود سیصد چهارصد سال میباشد دیپرشن های متعددی آمدند و رفتند.
این یکی هم مثل بقیه تمام دنیا را به آتش کشیده است. از آمریکا تا آرژانتین از کویت تا پاکستان و فیلیپین و کره از اکرایین تا ایسلند و مجارستان و .... دیپرشن قبلی را با جنگ جهانی دوم خاتمه دادند. و هم اکنون صحبت جنگ خانمان سوز دیگریست. اما آیا اینبار سرمایه جهانی قادر است خود را از این مهلکه نجات دهد؟ بعید بنظر میرسد.
آیا میتواند جنگ جهانی سوم را به راه بیندازد. بعید بنظر میرسد.
صد البته که کشورهای آسیای میانه و سرق اوسط هم مصون نمانده و نخواهند ماند. نفت٬ شریان حیاتی رژیم٬ از بشکه ای ١٤٧ به ٦٢ دلار برای هر بشکه سقوط کرده است و انتظار میرود که با توجه به قوی تر شدن دلار امریکا و فروپاشی اقتصادی سرمایه داری در سطح جهان٬ قیمت نفت تا زیر ٥۰ دلار هم برسد. برای این مردم و بالخصوص مردم ایران که سالهاست زیر فشار تورم٬ کمر خم کرده اند٬ این سقوط درآمد نفت با شدت بیشتری عمل خواهد کرد. فراموش نکنیم که قیام بهمن ماه با تورم جهانی و فشار بر حکومت شتمشاهی به نقطه اوج رسید.
دولت های آمریکایی و اروپایی فکر میکنند که میتوانند جلوی این رکود بزرگ را بگیرند و از اینرو مرتب با ترفندهای جدید در بازار سرمایه مداخله میکنند و تا به حال تریلیون ها (یک تریلیون1000000000000= ) دلار پول ملتها را خرج سرمایه ها بخصوص سرمایه های مالی کرده و میکنند.
دیروز دوشنبه ٦ آبان (٢٧ اکتبر ٢۰۰٨) نیز شاخص اصلی بورس سهام آمریکا٬ دویست واحد سقوط کرد. دولت آمریکا در حال تصویب سرازیر کردن ١٢٥ میلیارد دلار دیگر به جیب ٩ بانک بزرگ آمریکایی هست تا شاید بتواند جلو بحران کنونی را بگیرد. قرارداد این همدستی بزرگ دولت آمریکا با بزرگترین سرمایه داران آن کشور اینبار نیز دزدانه٬ در پایان روز تعطیل یکشنبه و بدور از چشم مردم و اخبار به تصویب رسیده است. دولت آمریکا قصد دارد صد میلیارد از دارایی های "بد" (اینهم از ترمینولوژی های جدید سرمایه داری است) را بخرد
بازارهای جهانی همچنان در حال سقوط هستند. شاخص نی که (Nikkei ) ژاپن به پایین ترین سطح خود در ٢٦ سال اخیر رسید ( با ٦/٤ درصد سقوط)
دویچه بانک آلمان٬ بزرگترین بانک آلمان به نقل از بلومبرگ٬ حدود ٤۰۰ میلیون دلار ازدارایی های مشتقات خود را دست داده است. بازار هنگ کنگ ٧/١٢ در صد سقوط کرد
بازارهای آلمان و فرانسه و انگلستان نیز هر کدام سقوطی ٤ درصدی داشتند
بازار بورس شانگهای (Shanghai Composite Index ) ٣/٦ درصد سقوط داشت
در فیلیپین نیز٬ سقوط ٣/١٢ درصد بود.
توجه کرده اید که دیگر صحبت از میلیون یا میلیارد دلار نیست. سرمایه مالی در بیشتر جهان٬ مدتهاست که دست بالا را دارد و افراد خود را در مقام های مهم دولتی قرار داده است. اکنون شاهد آنیم که این بحران به کشورهای دیگر رسیده. بانکهای غربی حدود ٥/٢ تریلیون به کشورهای به اصطلاح در حال توسعه وام داده اند (منبع) که به تاریخ بازپرداخت آنها کمتر از یکسال مانده. روشن است که این امر (بازپس دهی وام ها) امکان پذیر نیست و این کشورها. مثل ایسلند فرو خواهند پاشید. در کشورهای به اصطلاح پیشرفته٬ قرض و بدهی تا خرخره مردم و شرکتها که سر به تریلیون ها دلار می زند٬ رسیده است. از یک طرف٬ قمار بورس از طریق بازار مشتقات (Derivatives) که حدود ٤٢0تریلیون در دنیا است و از طرف دیگر بیمه های CDS (Credit Default Swap) که آنها نیز تریلیون ها دلار هستند٬ هیچکدام قابل پرداخت نیستند. چه برسد به قرض های کشورهای در حال توسعه و عقب نگاه داشته شده.
بازارهای سرمایه از ایران گرفته تا تمام جهان سرمایه داری٬ با افت ٥۰ تا ٩۰ درصد شاخص بورسشان روبرو خواهند شد. این افت یکشبه اتفاق نخواهد افتاد. دولتها سعی خواهند کرد که جلوی این سقوط را بگیرند.
نامه ی یکی از دوستان :
"من مرد 37 ساله متاهلی هستم که دو فرزند کوچک دارم. از زمانیکه ازدواج کرده ام و دو فرزندم به دنیا آمدند، به نظر می رسد که اوضاع مالیم کمی به هم ریخته است. نمی دانم حق با من است یا نه، اما فکر می کنم قبلاً چیزها خیلی ارزانتر بود البته فکر نمی کنم تورم تنها اشکال کار باشد.
قبل از بدنیا آمدن بچه ها، من و همسرم می توانستیم باهم به مسافرت رفته و گه گاه شب ها برای صرف شام به رستوران برویم. اما الان حتی اجاره خانه را هم به زور تهیه می کنیم. آیا راهی برای ما وجود دارد تا بتوانیم از این اوضاع خلاص شویم؟"
حتی الامکان عاداتتان را تغییر دهید :
جمله کلیشه ای قدیمی هیچوقت از زبان ها نمی افتد : "قدیم ها چیزها خیلی ارزانتر بود." بله، مسلما فشار تورم روی ارزش پولی که به زحمت درآورده اید بی تاثیر نیست. درست است، قبلاً با هزار تومان پول رایج ایران خیلی چیزها می شد خرید. اما مردم معمولاً فراموش می کنند که ارزش پولشان بستگی به دورانی دارد که در آن زندگی می کنند. درست است که سی سال پیش میتوانستید با هزار تومان کلی چیز بخرید، اما حواستان باشد، جدای در نظر گرفتن نبود محور های یک اقتصاد سالم در جامعه ی فعلی، که متاسفانه مشکلات عدیده ای را بوجود آورده است، در زمان های قدیم اقلام مصرفی یک زندگی بدور از تشریفات و تجملات فعلی بود و در هر صورت نوعی کنترل قیمت هم از طرف دولت در بازار وجود داشت که بقول معروف از دیدگاه اقتصاد دانان اندیشمند ما الان شاید دیگر برای پرداختن به این مقوله خیلی دیر شده و انگار به مشکل لاینحلی تبدیل شده است چرا که هنوز هم چندان مسئله حادی از نظر دولتمردان تلقی نمی شود که بتوان انتظار به بهبود یافتن این اقتصاد پیچیده و ناسالم را داشت!
ولی به هر حال با در نظر گرفتن همه مشکلاتی که همه ما بنوعی در گیر آن هستیم که منشاء اصلی آن به یکسری نابسامانی های اقتصادی معطوف است و صرفنظر از دوران مصیبت باری که در آن زندگی می کنیم، لازم است که با روشهای اصلی پس انداز پول آشنا شوید که حتی المقدور سرمایه اندکی که به زحمت بدست می آورید به آسانی خرج نشود و حداقل اندوخته ای از آن برای شما بماند. روشی که پدرها و پدربزرگهای شما برای رسیدن به زندگی بهتر از آن استفاده می کرده اند.
فراگیری الفبای پس انداز :
اکثر والدین معمولاً در مورد اینکه توانسته اند شرایط تحصیلات مناسب را برای فرزندانشان فراهم کنند، به خود می بالند. اما متاسفانه آنها فراموش می کنند تا راه و روش پس انداز کردن پول را هم به فرزندانشان آموزش دهند. در این مقاله قصد داریم شما را با چند و چون پس انداز و ذخیره ی پول آشنا کنیم.
1. واقعیت را درست بررسی کنید
قبل از خرید هر چیز گرانقیمت و بزرگ، اطمینان پیدا کنید که این خرید را از روی احساس انجام نمی دهید. مردم عادت دارند که خریدهایی غیر ضروری را فقط از روی هوس انجام دهند نه بخاطر نیاز ! توصیه ی من این است که قبل از هر خرید، خوب موقعیت خود را بررسی کنید و واقع بین باشید.
2. قیمت ها را مقایسه کنید
قبل از هر خرید، توصیه میکنم که همه جاهای مشابه را بررسی کنید. اگر با دیدن یک چیز در یک فروشگاه سریعاً دست به خرید آن بزنید ممکن است سرتان را کلاه بگذارند. سوال کردن از فروشگاه های دیگر و پرس و جوی قیمت چندان زحمتی هم در بر ندارد.
اگر وقت کافی برای پرس و جوی قیمت ندارید، من توصیه می کنم که همه ی جزئیات را از یک فروشنده سوال کنید و بعد با فروشگاه های دیگر برای چک کردن و مقایسه ی قیمت ها تماس بگیرید. وقتی ارزانترین فروشگاه را پیدا کردید، بعد دست به خرید بزنید.
3. سعی کنید چانه بزنید
بعضی مردم خجالت می کشند یا بیش از این مغرور هستند که بخواهند سر قیمت چیزی با فروشنده چانه بزنند. اما جالب است بدانید که پولدارترین مردم همیشه بیش از سایرین هنگام خرید چانه می زنند. همین دلیل ثروتمند بودن آنها را می رساند. چون آنها ارزش پولی که به زحمت به دست آورده اند را می دانند و هیچوقت آن را بی جهت دور نمی اندازند.
قدم به قدم تا پس انداز پول :
بدانید که هیچوقت برای پس انداز کردن پول دیر نیست. در اینجا میخواهیم تکنیک های جمع کردن پول و پس انداز را برایتان معرفی کنیم.
1. همه ی حقوقتان را خرج نکنید
کار را با نگهداشتن میزان حتی خیلی کمی از حقوقتان شروع کنید. سعی کنید هر ماه 15 تا 18درصد از حقوق دریافتیتان را کنار بگذارید، اما اگر نتوانستید آنقدر هم پس انداز کنید باز نگران نباشید. مهم این است که پیوسته مقداری هر چند هم کم را پس انداز کنید.
2. تعداد برداشت از حساب خود را کمتر کنید
هروقت که با استفاده از دفترچه حسابتان، پولی برداشت می کنید، یک نرخ اضافی هزینه می کنید. مخصوصاً اگر برداشت را در بانک خودتان هم انجام ندهید، این هزینه بیشتر خواهد شد. پس به جای برداشت های مختلف، هزینه ی یک هفته ی خود را برآورد کرده و همان میزان پول از حساب برداشت کنید و هر مقدار که آخر هفته از آن پول باقی ماند را به پس انداز خود اضافه کنید.
3. حواستان به پولتان باشد
به خوبی مراقب دخل و خرجتان باشید. ببینید پولتان را کجا خرج می کنید. آندسته از افرادی که می دانند پولشان را بابت چه خرج میکنند، معمولاً کمتر خرج کرده و بیشتر پس انداز می کنند. با یادداشت کردن همه ی خرج و مخارجتان، هیچوقت بیش از بودجه تان خرج نخواهید کرد.
4. کمتر سراغ وام های کوتاه مدت برید
پولی که صرف سود وام می شود، پولی است که می تواند پس انداز شود. تا آنجا که می توانید سعی کنید کمتر سراغ وام گرفتن بروید. به خصوص وام های کوتاه مدت مثل وام دانشجویی، وام ماشین و امثال اینها.
5. برنامه ریزی منظم پس انداز داشته باشید
به ندرت پیش می آید که کسی پس انداز را جزء برنامه ی منظم زندگی خود قرار دهد. اما توصیه من به شما این است که سعی کنید هر ماه، هر چقدر که می توانید، حتی 20،000 تومان هم که شده، اما به طور مداوم و منظم پس انداز کنید.
از همین امروز شروع کنید :
حق با خواننده ی عزیزی بود که در این مقاله نامه اش را مطرح کردیم. او فهمیده است که باید قبل از اینکه خیلی دیر شود، راهی برای پس انداز کردن پولش پیدا کند. چون شما هیچ وقت نمی دانید که در آینده چه اتفاقی می افتد و کی به مقداری پول ضروری احتیاج پیدا خواهید کرد.
در 15سال آینده که فرزندان او می خواهند به دانشگاه بروند، چه می شود؟ آیا این آقای محترم از پسِ خرج و مخارج دانشگاه آنها برمی آید؟ اگر کارش را از دست بدهد چه؟ او همین حالا هم برای پرداخت کرایه خانه کلی به دردسر می افتد، چه برسد به آن موقع !
به خاطر همین است که پس انداز کردن پول به یکی از مهمترین مسائل زندگی تبدیل می شود. چون هیچکس نمی داند روز مبادا کی است و تا آن زمان چه اتفاقاتی رخ خواهد داد !
آنالیز شاخه ای از ریاضیات است که با اعداد حقیقی و اعداد مختلط و نیز توابع حقیقی و مختلط سر و کار دارد و به بررسی مفاهیمی از قبیل پیوستگی ،انتگرال گیری و مشق پذیری می پردازد. از نظر تاریخی آنالیز در قرن هفدهم با ابداع حساب دیفرانسیل و انتگرال توسط نیوتن و لایپ نیتس پایه ریزی شد. در قرن هفدهم و هجدهم سر فصل های آنالیزی از قبیل حساب تغییرات،معادلات دیفرانسیل با مشتقات جزئی، آنالیز فوریه در زمینه های کاربردی توسعه فراوانی یافتند و از آنها به طور موفقیت آمیز در زمینه های صنعتی استفاده شد. در قرن هجدهم تعریف مفهوم تابع به یک موضوع بحث بر انگیز در ریاضیات تبدیل شد. در قرن نوزدهم کوشی با معرفی مفهوم سری های کوشی اولین کسی بود که حساب دیفرانسیل و انتگرال را بر یک پایه منطقی استوار کرد.. در اواسط قرن نوزدهم ریمان تئوری انتگرال گیری خود را که به انتگرال ریمان معروف است ارائه داد، در اواخر قرن نوزدهم وایراشتراس مفهوم حد را معرفی کرد و نتایج کار خود بر روی سریها را نیز ارائه داد در همین دوران ریاضیدانان با تلاش های زیاد توانستند انتگرال ریمان را اصلاح نمایند . در اوایل قرن بیستم هیلبرت برای حل معادلات انتگرال فضای هیلبرتی را تعریف و معرفی نمود.از آخرین تحولات در زمینه آنالیز می توان به پایه گذاری آنالیز تابعی توسط یک دانشمند لهستانی به نام باناچ نام برد .
ادامه مطلب ...
|
اگر
یک گروه متناهی و
باشد و
که
آنگاه
.
اثبات:
می دانیم تعداد اعضای همدسته
چپ زیرگروه
، با یکدیگر برابر است. یعنی :
با توجه به اینکه
؛ پس تعداد متناهی همدسته چپ
، مثلاً
تا وجود دارند که :
بطوریکه اشتراک
ها
است
بنابراین: