درک احوال واوضاع اقتصادی ، فرهنگی وسیاسی کشور، فهم فراخور خودش را میخواهد |
درافغانستان چه میگذرد؟ |
فساد اداری ودولت اسلامی افغانستان |
نگاهی بر چگونگی رشد اقتصادی افغانستان طی سالهای 1381-1385 (2002-2006)! |
رشد اقتصادی |
کمیت پول درگردش وپهلو های تئوریک آن! |
نقش انتظامی دولت در اقتصاد بازار |
طرح بودجه پیشنهادی سال 1386 جمهوری اسلامی افغانستان و اشاراتی در زمینه ! |
زراعت و مالداری در افغانستان، نیازمند تحول بنیادی است |
تاثیر دالر بر اقتصا د افغانستان ؟ |
صــدور مــواد مخــدربــه جــای خــط لــولــه ی نفــت و گــازدر افغــانستــان |
کنفرانس لندن : ادامهء روند بن یا تلاش برای خروج از بن بست امنیتی و رکود اقتصادی |
د هقا ن وکا رگررا دوست دا شته با شید |
اقتصا د، فرهنگ و تو سعه فرهنگی |
سنت افغانی تحقق دموکراسی بوسیله پول خارجی |
گزارش بانک مرکزی ایران نشان می دهد که حجم نقدینگی با رشدی 39.5 درصدی از 96 هزار میلیارد تومان در خرداد سال گذشته به بیشتر از 134 هزار میلیارد تومان در خردادماه امسال رسیده است.حجم نقدینگی در زمان روی کار آمدن محمود احمدی نژاد حدود 60 هزار میلیارد تومان بوده و در دو سال گذشته این رقم به 134 هزار میلیارد تومان افزایش یافته است.این حجم نقدینگی در اقتصاد ایران بی سابقه است و به عقیده کارشناسان می تواند پیامدهای ناگواری برای اقتصاد! ایران به دنبال داشته باشد.به عقیده کارشناسان اقتصادی، استفاده بیش از اندازه دولت آقای احمدی نژاد از درآمدهای نفتی و تزریق آن به اقتصاد ایران علت افزایش سریع نقدینگی به حساب می آید.
خداوند سبحان در داستان زندگی پراز خیر و برکت ابراهیم خلیل ( ع) چنین می فرمایند :
وَلَا تُخْزِنِی یَوْمَ یُبْعَثُونَ (87) یَوْمَ لَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ (88) إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ (89) / شعراء
( پروردگارا ) مرا خوار ورسوا مدار در روزی که ( مردمان برای حساب وکتاب و سزا وجزا ، زنده و ) بر انگیخته می شوند . آن روزی که اموال ( نیروی مادّی ) و اولاد ( نیروی انسانی )به کسی سودی نمی رساند . بلکه تنها کسی ( نجات پیدا می کند) که با دل سالم به پیشگاه خدا آمده باشد .
خواننده ی گرامی با دقّت به این آیات بنگر وبار دیگر با تدبّرآنها را تلاوت کن ابراهیم خلیل را جلو دیدگان خود می بینی ابراهیمی که خداوند چندین بار اورا با سخت ترین شیوه آزمایش نمود وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ابراهیمی که در تمام آزمونهای الهی بالا ترین نمره ی قبولی را کسب می نمایند در حالیکه وقتی او را در حالت دعا و رازو نیاز با خدایش می بینیم با قلبی پر از ترس و امید از او می خواهد که در روز رستاخیز او را خوار ورسوا نکند و به او توفیق دهد که با قلبی سالم از هر امراض درونی به پیش خالقش برگردد و خدا نیزدعای او مستجاب نمود ومی فرماید : إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ وبا قلبی سالم از هر نوع شرک و رذایل به پیشگاه خدایش برگشت .
پروردگارا ما را از کسانی قرارده که در حیات کوتاه وزود گذر این دنیای فانی به ابراهیم اقتداء نموده اند .
آمین یا رب العالمین.
غرض از این تدبّر کوتاه در این آیات و ذکر ابراهیم ( ع ) این است که متوجّه و متذکّر شویم که تنها سرمایه ی واقعی انسان برای روز رستاخیز قلبی است که از هر نوع شرک وامراض درونی پالایش شده باشد .
انسان وقتی می تواند صاحب قلبی سالم باشد که همانند ابراهیم ( ع ) ثابت کند که تنها خدا در قلب او جای دارد وغیر الله در قلب او هیچ جایگاهی ندارد .
ماه مبارک رمضان فرصتی است مناسب برای خود آزمایی و برای اثبات این ادّعا که عملاً إعلان نمائیم پروردگارا قلب ما تنها جایگاه محبت تو می باشد از تمام شهوات برای جلب رضایت تو خود داری می کنیم و این بدین خاطر است که در قلب خود غیر تو را راه نداده ایم.
پروردگارا عملاً با پرداخت زکاة فطر اثبات می کنیم که محبت تو را بر تمام دنیا ومتعلقاتش ترجیح می دهیم .
با این مقدمه کوتاه به بحث وبررسی زکاة فطر می پردازیم واز خداوند منّان مسئلت دارم که بر این بنده ی حقیر منّت نهد وتوفیق را رفیق گرداند تا بتوانم در این نوشته ی مختصر تا حدی حق مطلب را اداء نمایم .
زکات در لغت :
1 ـ به معنی رشد ونمو و زیاد کردن آمده است . گفته می شود : زکا الزرع وقتی ر شد کرده باشد وبدین خاطر است که به پرداخت مال زکات گفته می شود چون در دنیا باعث زیاد شدن وبرکت مال و سرمایه می شود ، و در قیامت نیز خداوند به بندگانش وعده ثواب زیاد را داده است .
2 ـ به معنی طهارت وپاکی نیز آمده است .
در قرآن آمده است : قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى . قطعاً رستگار می گردد کسی که خویشتن را پاکیزه دارد .
و بدین خاطر به اداء نمودن این واجب زکات گفته می شود چون انسان را از گناه و بخل به مال پاک می گرداند . خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِهَا . از اموال آنان زکات بگیر که بدین وسیله ایشان را پاک می داری و بالا می بری.
زکات در سال دوم هجری بر مسلمانان واجب گردید. امّا زکات فطر در همان سال قبل از زکات اموال واجب گردید .
دلیل واجب بودن زکات فطر قبل از اجماع این حدیث پیامبر است : عَنْ ابْنِ عُمَر َأنّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَرَضَ زَکَاةَ الْفِطْرِ مِنْ رَمَضَانَ عَلَى النَّاسِ . متّفق علیه
بعضی گفته اند مراد از آیه : قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى .زکات فطر است ، امّا ظاهراً این آیه در باره ی زکات فطر نمی باشد ،چون این آیه مکّی است و زکات فطر در مدینه واجب شده است .
وَعَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ : { فَرَضَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ زَکَاةَ الْفِطْرِ طُهْرَةٌ لِلصَّائِمِ مِنْ اللَّغْوِ وَالرَّفَثِ ، وَطُعْمَةً لِلْمَسَاکِینِ ......} . رَوَاهُ أَبُو دَاوُد وَابْنُ مَاجَهْ ) .
از ابن عباس ( رض ) روایت شده است که پیامبر ( ص ) زکات فطر را بر مسلمانان فرض ( واجب ) نمودند تا اینکه اگر روزه دار در حال روزه مرتکب لغو ویا کار زشتی شده باشد اورا پاک کند ، وتا خوراکی باشد برای مساکین .
وکیع ابن جرّاح می گوید : همچنانکه سجده ی سهو نقص نماز را جبران می کند ، زکات فطر نیز نقص روزه را جبران می کند .
علما می گویند به دو دلیل زکات به فطر اضافه شده است :
1 ـ اشاره به فطرت انسان است ، چون فطرتا انسان نسبت به مال بخیل است وبا پرداخت این زکات با صفت بخل مبارزه می کند و درون خود را از آن پاک می گرداند .
2 ـ چون این زکات با اتمام ماه رمضان و وارد شدن شب عید فطر واجب می گردد . زکات فطر گفته می شود .
امام ماوردی می گوید : گفته می شود زکات الفطر و زکات الفطرة ، آنکسی که می گوید زکات الفطر، آنرابا افطار(پایان)ماه مبارک رمضان واجب می داند . وآنکسی که می گوید زکات الفطرة آن را بر فطرت انسان واجب می داند ./ ج 4 الحاوی ص 376
زکات فطر برچه کسانی واجب است ؟
1 ـ بر کوچک وبزرگ و زن ومرد مسلمان واجب است .
چون زکات عبادتی بدنی نیست تا بلوغ وعقل شرط وجوب آن باشد. فرزندان مسلمان حکم مسلمان را دارند و بر ولی آنها واجب است زکات فطر یا اموال آنها را پرداخت نمایند .
2 ـ از قوت شب وروز عید خود و کسانی که نفقه شان بر او واجب است بیشتر داشته باشد .
امام ابوحنیفه ( رح ) می فرماید زکات فطر بر کسی واجب است که دارایی او به حد نصاب زکات ـ که معادل 200 درهم نقره یا 20 مثقال طلا است ـ رسیده باشد .
در کتاب البیان در مذهب امام شافعی ( رح ) که شرحی است بر کتاب المهذب ،می فرماید : دلیل ما بر این مدعی که می گوئیم حد نصاب زکات در نظر گرفته نشده است این است که ابن عمر ( رض ) می فرماید : أنّ النّبی ( ص ) فرض زکاة الفطر مِن رمضان علی النّاس . وحضرت فرقی قائل نشد بین اینکه اموال فرد به حدّ نصاب رسیده باشد یا نرسیده باشد .
تا اینکه کسانی که شرعاً به آنها صدقات و زکات تعلق می گیرد در همه حال دست دراز نکنند واز دیگران صدقات دریافت نکنند بلکه یاد بگیرند که انفاق هم داشته باشند و از خیر برکات این عبادت برای همیشه محروم نباشند ، و درحدیث رسول الله آمده است که خداوند آن را برای مساکین جبران می کند .
زکات فطر چه وقت بر انسان واجب می شود ؟
بنا بر فتوای امام احمد ، مالک ،ثوری وقول جدید امام شافعی ،باغروب خورشید آخرین روز ماه رمضان و شب عید زکات فطر واجب می شود اگر نوزادی قبل از غروب خورشید متولد شود زکات فطرش واجب می شود ، واگر خانمی قبل از غروب به عقد مردی درآید پرداخت زکات فطرش بر عهده ی زوج می باشد.
بعضی دیگر از علما بر این باورند که با طلوع فجر روز عید واجب می شود .
ابن عمر ( رض ) برای پرداخت نمودن زکات فطر دو روز قبل از عید تعجیل می کردند ، در متن المهذّب آمده است که از اول ماه رمضان پرداخت آن جایزاست ، ولی جائز نیست قبل از ماه رمضان آن را اداء نمود .
مستحب آنست که قبل از خارج شدن از منزل برای اقامه ی نماز عید آن را پرداخت نماید در حدیث ابو داود آمده است مَنْ أَدَّاهَا قَبْلَ الصَّلَاةِ فَهِیَ زَکَاةٌ مَقْبُولَةٌ وَمَنْ أَدَّاهَا بَعْدَ الصَّلَاةِ فَهِیَ صَدَقَةٌ مِنْ الصَّدَقَاتِ.
هرکس زکات فطرش را قبل از نماز عید پرداخت نماید مقبول است اما پرداخت آن بعد از نمازبه منزله پرداخت صدقه است نه ادای زکات
اگر برای کسی مقدور نبود ، یا فراموش کرد وزکات فطر را پرداخت نکرده بود باید آن را به صورت قضا پرداخت نماید .
************
جنس ، میزان و نحوه ی پرداخت زکات فطر
عَنْ ابْنِ عُمَرَ
أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَرَضَ زَکَاةَ الْفِطْرِ مِنْ رَمَضَانَ عَلَى النَّاسِ صَاعًا مِنْ تَمْرٍ أَوْ صَاعًا مِنْ شَعِیرٍ عَلَى کُلِّ حُرٍّ أَوْ عَبْدٍ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى مِنْ الْمُسْلِمِینَ . / رواه مسلم .
با استناد به این حدیث پیامبر :
1 ـ میزان پرداختی زکات فطریک صاع می باشد .
در کتاب المفصل دکتر عبدالکریم زیدان و در فقه آسان ترجمه ی دکتر ابراهیمی آمده است که یک صاع برابراست با 2176 گرم .
2 ـ در این حدیث و در احادیث دیگری که در این زمینه در کتب معتبر حدیث روایت شده اند در بین افراد فقیر و ثروتمند فرقی قائل نشده است ، یعنی هرکدام باید یک صاع بابت زکات فطر پرداخت کنند .
3 ـ آنچه از ظاهر احادیثی که در این زمینه وارد شده اند می فهمیم اینست که رسول الله ( ص ) مسلمانان را مختار نموده است که هر کس از هر کدام از قوتهائی که از آنها تغذیه می کند زکات فطرش را بپردازد ، وبهمین خاطر است که با حرف ( او ) عطف شده است .
امام شافعی ( رح ) می فرماید : ومن سنّة رسول الله صلّی الله علیه وسلّم أنّ زکاة الفطر ممّا یقتات الرّجل و ممّا فیه زکاة . قال ( الشافعی ) وأیّ قوت کان الأغلب علی رجل أدّی منه زکات الفطر . / الأم ج 2 ص 72
از سنت پیامبر است از آن ( قوتی ) که تغذیه می شود و از آن زکات داده می شود ( یعنی به آن زکات تعلق می گیرد ) زکات فطر پرداخت شود . شافعی می فرماید : قوت غالب هر کس هر چه باشد از آن زکات فطر را پرداخت نماید .
در کتاب المجموع ج/ 6 ص/ 61 ـ 62 پرداخت زکات فطر را به سه شیوه جائز می داند .
1 ـ رأی جمهور علما که می فرمایند از قوت غالب منطقه پرداخت شود .
2 ـ هر کس از قوتی که بیشتر استفاده می کند آن را پرداخت نماید ، که ظاهر رأی اما م شافعی در الأم می باشد.
3 ـ در بین تمام قوتها مختار می باشد واز هر کدام از آنها می تواند زکات فطر را پرداخت نماید به دلیل حدیثی که أبو سعید خدری آن را روایت می کند .
ودر همان آدرس رأی امام غزالی ( رح ) این طور بیان شده است :
قال الغزالی فی الوسیط : المعتبر غالب قوت البلد وقت وجوب الفطر لا فی جمیع السّنه . وقال فی الوجیز غالب قوت البلد یوم العید .
اعتبار به قوت مصرفی در وقت فطر می باشد ، نه قوتی که در طول سال مصرف می نماید . ودر کتاب الوجیز نیز می فرمایداز قوت غالب آن شهر در روز عید ، زکات فطر را پرداخت نمایند .
امام شافعی می فرماید : اگر کسی از حبوبات مختلف مانند جو ، گندم ، خرما و کشمش تغذیه کند بهتر آنست که گندم را به عنوان زکات فطر پرداخت نماید ، البته پرداخت نمودن هر کدام می تواند واجب را از او ساقط کند .
در آن زمان در بین حبوبات ،گندم از همه با ارزش تر بوده است به این دلیل بعضی از علما فتوی داده اند که اگر گندم باشد نصف صاع برای هر نفر کافی است .
امّا در این عصر تقریباً گندم از تمام حبوبات از جهت قیمت پایین تر می باشد .
با رعایت کردن این اصل که حکم ثابت است امّا فتوی با تغییر زمان ومکان تغییر می کند
می توانیم بگوئیم رأی امام شافعی در آن عصر ـ با توجه به ارزش گندم در بین حبوبات ـ بوده است .
در فتوای امام آنچه که برای فقراء منفعت بیشترداشته است در نظر گرفته شده . آنچه که نگارنده از فتوای امام برداشت می کند اینست که اگر امام در این زمان زندگی می کرد نیز به آنچه که برای فقراء نافع تربود فتوا می دادند ، یعنی کسیکه برنج و گندم که تقریباً قوت همیشگی مردم شده است مصرف می نماید در بین این دو نوع آنچه که برای فقراء نافع تر است برنج است ، و بهتر آنست از قوتی که با ارزش تر است زکات پرداخت شود .
اصل فتوای امام شافعی براین است که باید اصل قوت را بابت زکات فطر به فقراء داد نه قیمت آن را .
امّا با توجه به اینکه در بسیاری از کتب معتبر آمده است که عمر بن عبد العزیز ( رح ) قیمت قوت را به جای زکات از مردم می گرفت ، و معاذ بن جبل ( رض ) پارچه و لباس را از یمنیها به جای زکات می گرفت ، و امام ابو حنیفه ( رح ) نیز بر این باور هستند ، پرداخت قیمت به جای حبوبات اشکالی ندارد .
با توجّه به اینکه روح جمعی بودن برشریعت خدا حاکم است ومی توانیم آن را درقالب شعائر( نماز، زکات ، روزه و حج ) مشاهده کنیم ، واگر جمعی بودن را از هر یک از این شعائر منها کنیم نمی توانیم به اهدافی که این شعائر دنبال می کنند برسیم ، اگر چه به صورت فردی اداء نمودن نماز، می تواند واجب را از فرد ساقط نماید امّا فضیلتی که در نماز جماعت هست در نماز فردی وجود ندارد ، و بدین خاطر است که در موطأ امام مالک آمده است : أَنَّ اِبْنَ عُمَرَ کَانَ یَبْعَثُ زَکَاةَ الْفِطْرِ إِلَى الَّذِی یُجْمَعُ عِنْدَهُ قَبْلَ الْفِطْرِ بِیَوْمَیْنِ أَوْ ثَلَاثَةٍ . عبدالله ابن عمر دو سه روز قبل از عید زکات فطر به نزد کسانی می فرستاد که آن را جمع آوری می کردند .
بهتر آنست در هر شهر ، محلّه و یا روستائی زکات فطر وزکات و صدقات جمع آ وری شود و سپس در بین نیازمندان تقسیم شود .
زکات فطر به چه کسانی تعلق می گیرد ؟
در کتاب الأم ج 2 ص 74 آمده است زکات فطر تقسیم می شود بر شش صنف از کسانی که زکات به آنها تعلق می گیرد ، و سهم عاملین و مؤلفة القلوب را ساقط کرده است .
امّا با توجه به اینکه در حدیثی که قبلا ذکر نمودیم می فرماید: وَطُعْمَةً لِلْمَسَاکِینِ. زکات فطر خوراکی است برای مساکین ودر حدیثی دیگر می فرماید أَغْنُوهُمْ فِی هَذَا الْیَوْمِ عَنْ الْمَسْأَلَةِ . وآنها ( مساکین ) را از در روز عید بی نیاز کنید ، بهتر آنست سهم مساکین بیشتر باشد .
امام ابن قیم در زاد المعاد می فرماید : پیامبر ( ص ) و اصحاب زکات فطر را در بین فقراء تقسیم می کردند .
و متعاقباً می فرماید : عندنا أنه لا یجوز إخراجها إلاّ علی المساکین .
امام ابو حنیفه می فرماید به شهروندانی که مسلمان نیستند زکات فطر داده می شود .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابعی که برای تدوین این مطلب از آنها استفاده شده است .
1 ـ صحیح مسلم
2 سنن ابو داود
3ـ الأم امام شافعی
4ـ المجموع امام نووی
5ـ سبل السلام صنعانی
6ـ موطأ امام مالک
7ـ زاد المعاد ابن قیّم
8ـ المفصّل دکتر زیدان
9ـ الحاوی الکبیر ماوردی
- کسى که موقع غروب شب عید فطر بالغ و عاقل و هوشیار است و فقیر و بنده کس دیگر نیست، باید براى خودش و کسانى که نان خور او هستند هر نفرى یک صاع که تقریبا سه کیلو است، گندم یا جو یا خرما یا کشمش یا برنجیا ذرت و مانند اینها به مستحق بدهد، و اگر پول یکى از اینها را هم بدهد،کافى است.
- کسى که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد و کسبى هم ندارد که بتواند مخارج سال خود و عیالاتش را بگذراند، فقیر است و دادن زکات فطره بر او واجب نیست.
- انسان باید فطره کسانى را که در غروب شب عید فطر نان خور او حساب مىشوند، بدهد کوچک باشند یا بزرگ، مسلمان باشند یا کافر، دادن خرج آنان بر او واجب باشد یا نه، در شهر خود او باشند یا در شهر دیگر.
- اگر کسى را که نان خور اوست و در شهر دیگر است، وکیل کند که از مال او فطره خود را بدهد چنانچه اطمینان داشته باشد که فطره را مىدهد، لازم نیستخودش فطره او را بدهد.
- فطره مهمانى که پیش از غروب شب عید فطر با رضایت صاحبخانه وارد شده و نان خور او حساب مىشود، بر او واجب است.
- فطره مهمانى که پیش از غروب شب عید فطر بدون رضاین صاحبخانه وارد مىشود و مدتى نزد او مىماند واجب است، و همچنین است فطره کسى که انسان را مجبور کرده اند که خرجى او را بدهد.
- فطره مهمانى که بعد از غروب شب عید فطر وارد مىشود بر صاحبخانه واجب نیست، اگر چه پیش از غروب او را دعوت کرده باشد و در خانه او هم افطار کند.
- اگر کسى موقع غروب شب عید فطر، دیوانه یا بیهوش باشد زکات فطره بر او واجب نیست.
- اگر پیش از غروب بچه بالغ شود، یا دیوانه عاقل گردد، یا فقیر غنى شود، در صورتى که شرایط واجب شدن فطره را دارا باشد، باید زکات فطره را بدهد.
- کسى که موقع غروب شب عید فطر، زکات فطره براو واجب نیست، اگر تاپیش از ظهر روز عید شرطهاى واجب شدن فطره در ا و پیدا شود، مستحب است زکات فطره را بدهد.
- کافرى که بعد از غروب شب عید فطر مسلمان شده، فطره بر او واجب نیست.ولى مسلمانى که شیعه نبوده اگر بعد از دیدن ماه شیعه شود، باید زکات فطره را بدهد.
- کسى که فقط به اندازه یک صاع که تقریبا سه کیلو است گندم و مانند آن دارد، مستحب است زکات فطره را بدهد و چنانچه عیالاتى داشته باشد و بخواهد فطره آنها را هم بدهد مىتواند به قصد فطره، آن یک صاع را به یکى از عیالاتش بدهد و اوهم به همین قصد به دیگرى بدهد و همچنین تا به نفر آخر برسد و بهتر است نفر آخر چیزى را که مىگیرد به کسى بدهد که از خودشان نباشد و اگر یکى از آنها صغیر باشد احتیاط آن است که او را در دور دادن زکات فطره داخل نکنند و چنانچه ولى صغیر از طرف او قبول نماید باید آن زکات فطره را به مصرف صغیر برساند نه اینکه از طرف او به دیگرى بدهد.
- اگر بعد از غروب شب عید فطر بچهدار شود، یا کسى نانخور او حساب شود،واجب نیست فطره او را بدهد، اگر چه مستحب است فطره کسانى را که بعد از غروب تا پیش از ظهر روز عید نانخور او حساب مىشوند بدهد.
٢٠٠٤ اگر انسان نانخور کسى باشد و پیش از غروب نانخور کس دیگر شود فطره او بر کسى که نانخور او شده واجب است، مثلا اگر دختر پیش از غروب به خانه شوهر رود، شوهرش باید فطره او را بدهد.
٢٠٠٥ کسى که دیگرى باید فطره او را بدهد، واجب نیست فطره خود را بدهد.
٢٠٠٦ اگر فطره انسان بر کسى واجب باشد و او فطره را ندهد بر خود انسان واجب نمىشود.
٢٠٠٧ اگر کسى که فطره او بر دیگرى واجب استخودش فطره را بدهد از کسى که فطره بر او واجب شده ساقط نمىشود.
٢٠٠٨ زنى که شوهرش مخارج او را نمىدهد، چنانچه نانخور کس دیگر باشد،فطرهاش بر آن کس واجب است. و اگر نانخور کس دیگر نیست، در صورتى که فقیر نباشد باید فطره خود را بدهد.
٢٠٠٩ کسى که سید نیست نمىتواند به سید فطره بدهد. حتى اگر سیدى نانخور او باشد، نمىتواند فطره او را به سید دیگر بدهد.
٢٠١٠ فطره طفلى که از مادر یا دایه شیر مىخورد بر کسى است که مخارج مادر یا دایه را مىدهد، ولى اگر مادر یا دایه مخارج خود را از مال طفل برمىدارد فطره طفل بر کسى واجب نیست.
٢٠١١ انسان اگر چه مخارج عیالاتش را از مال حرام بدهد باید فطره آنان را از مال حلال بدهد.
٢٠١٢ اگر انسان کسى را اجیر نماید و شرط کند که مخارج او را بدهد در صورتى که به شرط خود عمل کند و نانخور او حساب شود باید فطره او را هم بدهد ولى چنانچه شرط کند که مقدار مخارج او را بدهد و مثلا پولى براى مخارجش بدهد،دادن فطره او واجب نیست.
٢٠١٣ اگر کسى بعد از غروب شب عید فطر بمیرد باید فطره او و عیالاتش را از مال او بدهند، ولى اگر پیش از غروب بمیرد واجب نیست فطره او عیالاتش را از مال او بدهند.
زکات در معنای لغوی نمو وزیادی می باشد وهمچنین به معنای صدقه ، در اصطلاح شرعی به میزان معین از مال گفته می شود این لفظ 32بار در قرآن ذکر شده است.
زکات از دیدگاه قرآن و سنت ا زجایگاه والایی برخوردار است به طوری که قرآن پرداخت زکات را شرط ورود به اسلام می داند،حضرت رسول (صلی الله علیه و اله)می فرمایند: زکات پل اسلام است .
هدف وفلسفه تشریع زکات فقرزدایی وحفظ اموال ثروتمندان است،همچنین زکات راه درمان دردهای اقتصادی جامعه است.
وجوب زکات اختصاص به دین اسلام ندارد بلکه در ادیان گذشته نیز به پرداخت آن امر شده ، همچنان که حضرت مسیح درگهواره می فرماید: «اوصانی بالصلواه والزکات »
مشهور این است که زکات به موارد نه گانه (غلات،« جو، گندم، خرما» نقدین « طلا،نقره» انعام سه گانه « گاو، شتر، گوسفند» ) تعلق می گیرد وبه مصارف خاص که درسوره توبه /آیه 60 بیان شده می رسد . اخذ زکات وتقسیم آن توسط حاکم اسلامی انجام می شود تا بین مردم برادری وبرابری ایجاد گردد .
پرداخت زکات دارای اثرات فردی واجتماعی فراوانی می باشد، از جمله اینکه فرد بواسطه پرداخت زکات از صفات ناپسند بخل، حسد... دور می شود وبه صفات پسندیده نوعدوستی ، احسان... رو می آورد ودر اجتماع بواسطه زکات بسیاری از مردم از رفاه نسبی برخوردار می شوند ومشکلات اقتصادی نظام حل می شود . همچنان که پرداخت زکات دارای اثرات مثبتی است عدم پرداخت آن نیز پیامدهای منفی ومخربی دارد از جمله خشکسالی ، مرگ و میر احشام ، کم شدن روزی ، حوادث ناگوار و... می باشد.
مثلاً گندم که انسان بوجود میآورد در قسمت کمی، فکر و عمل او دخالت دارد و قسمت بیشتر فعالیت طبیعت است. ازاینرو اسلام به انسان میگوید اینجا که از سخاوت طبیعت استفاده میکنی مقداری از آن را باید در راههای دیگر بدهی اینجا اگر چیزی با زکات قابل قیاس باشد موارد دیگر مثل برنج است: چرا گندم باید زکات داشته باشد و برنج نداشته باشد؟
این مساله در سابق هم مطرح بودهاست در جواب گفتهاند آن سادگی در موارد زکات هست در برنج نیست یعنی به آن سادگی که گندم به دست میآید برنج به دست نمیآید و زحمت زیادی میخواهد و زکات در واقع به این علت است که یک مقدار از چیزی را که طبیعت رایگان در اختیار انسان قرار میدهد به دیگران بدهد.
اما مالیات موضوع دیگری است امری متغیر و از اختیارات حکومتی است. وضع مالیات از اختیارات حاکم شرعی است. او در هر زمانی میتواند برای هر چیزی ماشین و غیر ماشین هر چه باشد بر طبق مصلحتی که ایجاب میکند مالیات وضع کند. این ربطی به زکات ندارد. بنابراین نباید زکات و مالیات را با هم مقایسه کرد.