بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

» گره کور بر اقتصاد نیمه جان

 

وقتى کشورى در سطح ملى الگوهاى تولیدى خود را در چارچوب ساخت تولید معیشتى قرار مى دهد (اما به دلایل بى شمارى که با عنوان اثر نمایشى یا اثر تظاهر بین المللى (demonstration effect) تحلیل مى شود الگوهاى مصرفى ما با سرعت و شتاب خارق العاده اى خود را با آخرین استانداردهاى روز دنیا هماهنگ مى کند، طبیعتاً در نظام تجارت بین المللى ما یک شکافى پدیدار مى شود

 

بهبود روش های عملیاتی اخذ مالیات

 
    به عوض آنکه به تاریکی لعنت فرستید، یک شمع روشن کنید‎. ‎ کنفسیوس

اگر به انسان ها شخصیت و فرصت ابراز عقیده بدهید، پاداش و امکان مشارکت بدهید، رشد ‏خواهند کرد و اندیشه های ناب خود را بیرون خواهند ریخت.‏ رابرت اسلاتر

کونوسوکی ماتسوشیتا(4-1989189)مؤسس شرکت پاناسونیک علت موفقیت خود را چنین توصیف ‏می‌کند: «کلید کامیابی شرکت پاناسونیک در پدید آوردن محصول، داشتن درجه دکترا، یا داشتن بودجه ‏کلان در واحد پژوهش و گسترش نبود. بلکه در تلاش، زحمت کشیدن و عرق ریختن کارکنان شرکت ‏بود». وی رویکردی جدید و متفاوت از زمان خود به کارکنان خود داشت. از نظر وی، سرمایه‌های یک ‏سازمان، کارکنان آن هستند. توجه به «خرد گروهی»، «نظام بخشی»، «تعیین مأموریت سازمان»، از ‏شیوه‌های مدیریتی وی به شمار می‌آیند؛ شیوه‌هایی که پس از گذشت چندین دهه از پیاده‌سازی آنها توسط ‏ماتسوشیتا، در سازمانهای کنونی مطرح می‌گردند. ‏
 

آزادی و مالکیت فرد ی

 
    
 

انسان آزاد مالک جان و مال خود است و سلب این مالکیت او را به برده تبدیل می‌کند. برده کسی است که جان و مال او به دیگری تعلق دارد. تاریخ دوران مدرن را می‌توان به نوعی تاریخ مبارزه بشر برای رهایی از نهاد بردگی دانست. 

بردگی در تناقض با شأن و کرامت انسانی است، از این رو فیلسوفان مدرنی که کرامت فردی را اصلی خدشه‌ناپذیر برای حیثیت انسانی می‌دانستند کوشیدند تا به لحاظ فلسفی- حقوقی انسان را طوری تعریف کنند که تصور انسان برده ناممکن شود. مفهوم انسان مالک در اندیشه آزادیخواهانه مدرن محصول چنین تلاشی است.
 
 

آزادسازی سیاسی یا آزادسازی اقتصادی؟

 


با توجه به اتفاقاتی که خصوصا در یکسال اخیر در اقتصاد ایران به وجود آمده است و با عنایت به سیاست های اقتصادی دولت در مواجه با این اتفاقات، این سوال پیش می آید که آیا مسئله اصلی در کشور ما چیست؟ می توان این سوال را به سوالی قدیمی تر در خصوص تقدم و تاخر دموکراسی بر لیبرالیسم اقتصادی تحویل نمود. در این نوشته سعی بر آنست تا با بررسی برخی از سیاستهای دولت بصورتی مختصر و بررسی ساختار اقتصادی-سیاسی کشور به رجحان آزادسازی های اقتصادی(لیبرالیسم اقتصادی) بر آزادسازی های سیاسی(دموکراسی) حکم دهد و بطور خلاصه بیان می کند که تا هنگامی که سایز دولت (حداقل از لحاظ نقش آن در اقتصاد) به حداقل ممکن کاهش نیابد، امکان بوجود آمدن سایر آزادی ها بسیار ضعیف است.

 

اقتصاد به مثابه اجتماع

 
گفت وگو با با گری بکر برنده نوبل اقتصاد:  ایده های "او"  باعث شد گستره اقتصاد تا نقاط ناشناخته ای کشیده شود و حوزه های مختلفی به سمت اقتصاد سوق پیدا کنند. جرم و جنایت، خانواده، اعتیاد و تبعیض از جمله حوزه هایی بودند که "گری بکر" ابزار اقتصاد را در موردشان به کار گرفت.دیدگاه بکر باعث شده بود حتی بسیاری از اقتصاددانان هم ایده های او را پراکنده بخوانند. آنها می گفتند چگونه امکان دارد اقتصاد در حوزه ای بسیار شخصی مثل روابط خانوادگی و همزمان در حوزه پیچیده ای مثل جرم و جنایت نقش ایفا کند؟
 

دموکراسی، آزادی و سوسیال دموکراسی

 
امروزه کمتر کسی را می‌توان سراغ گرفت که با مفهوم دموکراسی به طور کلی آشکارا مخالفت کند اما بسیارند کسانی که دموکراسی را با تعبیرهای خاص خود معرفی می‌کنند و مورد تایید قرار می‌دهند.از واژه دموکراسی هم همانند واژه آزادی، تفسیرهای متفاوت و بعضا متناقض ارائه شده است،‌از این رو تصور روشن و سازگاری از این مفاهیم در اذهان عمومی وجود ندارد. این مشکل به جامعه ما اختصاص ندارد بلکه در سایر کشورها، حتی در کشورهای صنعتی که از سابقه دموکراتیک طولانی برخوردارند، مسائلی از نوع این سوءتفاهم‌ها را می‌توان مشاهده کرد.
 
 

الگوهای توسعه صنعتی

 
 
ارزیابی عملکرد توسعه صنعتی در مناطق مختلف جهان این نتیجه را آشکار می‌کند که مناطقی از جهان به‌طور چشمگیری موفق‌تر از دیگران عمل کرده و به سطوح بالاتری از متوسط جهانی دست پیدا کرده‌اند.در دهه 80 میلادی، سهم بخش صنعت در تولید ناخالص داخلی در هنگ‌کنگ به 22 درصد، در مکزیک به 25 درصد، در تایوان به 39 درصد و در کره، آرژانتین، برزیل، مکزیک و سنگاپور به 31 درصد رسید. در حالی که در همین ایام این سهم در ایالات متحده 20 درصد و در ژاپن 29 درصد بوده است. به طور کلی دو منطقه آمریکای لاتین و آسیای شرقی، از دیدگاه توسعه صنعتی تقریباً در سطوح یکسانی قرار گرفته‌اند و عضوکشورهای با درآمد بالاتر از متوسط جهانی به حساب می‌آیند. به عبارت دیگر مصداق یک اقتصاد اخیراً صنعتی شده را تداعی می‌کنند که رشد سریع و پایدار اقتصادی در آنها بر اساس افزایش سریع سهم بخش صنعت در تولیــد، اشتـغال و صادرات رخ داده و بر پایه مشتــرکات پویایی بوده است.
 

ضرورت آموزش اقتصاد در همه رشته‌ها

 
دکتر احمد مجتهد
اقتصاد، علم زندگی است واز آغاز با زندگی بشر عجین بوده است. اگر رفتار یک قبیله اولیه در هزاران سال پیش را بررسی کنیم، اقتصادی می‌گرفتند. چه چیزی را مصرف کنند، چه چیزی را ذخیره کنند، چگونه امکانات موجود را بین خود تقسیم کنند. سهم یک شکارچی جوان با یک فرد سالمند قبیله از نظر غذا چگونه باشد و برای آینده افراد قبیله از نظر تخصص کاری، آموزش، تولید ابزار و غیره که به معنی تخصیص منابع بین زمان حال و آینده است، تصمیم‌گیری می‌شده است.
 
 

اهمیت صنعتی شدن

 
 دکتر مسعود نیلی_ علی رضا ساعدی
چرا صنعت از نقش محوری در تلاش‌های توسعه‌ای برخوردار شده است؟ سند استراتژی آفریقای جنوبی (Formulating Industrial Policy in Africa: 2000 & Beyond 1995) به این پرسش چنین پاسخ می‌دهد: « از آنجا که امروزه صنعت نقش عمده‌ای را در تولید و اشتغال بر عهده دارد و همزمان بخش عمده ای از صادرات را نیز به خود اختصاص داده‌ است
 
 

» ساز و کار بازار و دولت

 
 دکتر غلامعلی فرجادی
جوامع بشری اعم از صنعتی پیشرفته ، در حال توسعه و یا حتی قبیله‌ای با چهار سوال اساسی زیر مواجهند: الف- چه کالاها و خدماتی در جامعه تولید شود و به چه مقدار؟
پیراهن تولید شود یا برنج، رادیو تولید شود یا مداد، ماکارونی تولید شود یا ماشین تولید ماکارونی
ب- کالاها و خدمات ذکر شده چگونه تولید شوند؟ آیا کالاها و خدمات توسط انسان تولید شود یا روبات ( ماشین)، آیا الکتریسیته از نفت تولید شود یا زغال، از انرژی خورشیدی تولید شود یا انرژی هسته‌ای؟