نگاهی به ره توشه و شایستگی های مدیریتی – این قسمت رشد دادن | |
واقعیت این است که هیچ کس دوست ندارد نقاط ضعف او برجسته شود و چنان احساس کند ،فردی همیشه ب نقاط ضعف او انگشت می گذارد ، از آن فرد ، دور خواهد کرد و یا خواسته ها و دستورهایش را با اکراه و یا از روی ترس به اجرا در خواهد آورد ، بالعکس کارکنانی که نقاط قوت آن ها برجسته می شود ، احساس بهتری پیدا کرده و تمایل و رغبت بیشتری برای پیروی از خواسته ها و دستورهای مسئول خود خواهند داشت . مدیرانی که آگاهند ، این حکم سرشت انسان است که در برخی زمینه ها نیرومند و در برخی دیگر ضعیف ظاهر می شوند ، سعی می کنند نقاط قوت کارکنان خود را تقویت و نقاط ضعف شان را کم کنند و چنانچه لازم باشد نقاط منفی شخصیت و یا ضعف عملکرد آن ها را مطرح سازند ، این کار را با ظرافتی به انجام میرسانند که موجب سرافکندگی و یاس آنان نگردد بعبارت دیگر آن ها توانمندی ها را سرمایه گذاری و کاستی ها را مدیریت می کنند . ارزش نهادن به عملکرد مثبت کارکنان انگیزه خدمتگزاری بیشتر را در آنان رشد داده و تحکیم می بخشد . |
نگاهی به ره توشه و شایستگی های مدیریتی – این قسمت تحول در اندیشه | |
** من این سنگ قیمیت را به شما باز می گردانم به این امید که چیز ارشمندتری به من بدهید . آن چیزی را که در درون شماست و شما را قادر می سازد تا این سنگ گران بها را به من عطا کنی . ** آن زن فرزانه به همراه سنگ ، کیمیائی به رهگذر بخشید که مس وجودش را به طلای ناب مبدل ساخت . آیا شما که مسئولیت هدایت و رهبری جمعی را بر عهده دارید قادرید چیز با ارزشی به غیر از حقوق به کارکنانتان بدهید ، به طوری که در اندیشه و بینش آن ها تحول ایجاد کرده و آ» ها را با احساس مسئولیتی برخاسته از درون برای بهتر شدن برانگیزاند ؟ |
نگاهی به ره توشه و شایستگی های مدیریتی – این قسمت رشد دادن | |
واقعیت این است که هیچ کس دوست ندارد نقاط ضعف او برجسته شود و چنان احساس کند ،فردی همیشه ب نقاط ضعف او انگشت می گذارد ، از آن فرد ، دور خواهد کرد و یا خواسته ها و دستورهایش را با اکراه و یا از روی ترس به اجرا در خواهد آورد ، بالعکس کارکنانی که نقاط قوت آن ها برجسته می شود ، احساس بهتری پیدا کرده و تمایل و رغبت بیشتری برای پیروی از خواسته ها و دستورهای مسئول خود خواهند داشت . مدیرانی که آگاهند ، این حکم سرشت انسان است که در برخی زمینه ها نیرومند و در برخی دیگر ضعیف ظاهر می شوند ، سعی می کنند نقاط قوت کارکنان خود را تقویت و نقاط ضعف شان را کم کنند و چنانچه لازم باشد نقاط منفی شخصیت و یا ضعف عملکرد آن ها را مطرح سازند ، این کار را با ظرافتی به انجام میرسانند که موجب سرافکندگی و یاس آنان نگردد بعبارت دیگر آن ها توانمندی ها را سرمایه گذاری و کاستی ها را مدیریت می کنند . ارزش نهادن به عملکرد مثبت کارکنان انگیزه خدمتگزاری بیشتر را در آنان رشد داده و تحکیم می بخشد . |
نگاهی به ره توشه و شایستگی های مدیریتی – این قسمت سرمشق | |
حتماً ، هزاران بارشنیده اید که می گویند ، بهترین طریقه ی تعلیم به دیگران این است که سرمشق آنها شویم . بنجامین فرانکلین ، به این اصل معتقد بود ، او احساس کرد که خیابانهای فیلادلفیا به چراغ روشنائی نیاز دارند اما می دانست که بهتر است خود سرمشق باشد و باکسی بحث و گفت و گو نکند . در حالی که چنین فکری در سر داشت ، روشی ابداع کرد تا همسایه ها را قانع سازد که خیابانهای فیلادلفیا به چراغ های روشنائی نیاز دارند . او فانوس زیبائی را روی طاقچه ی دیوار کوب بیرون خانه اش قرار داد . چندی نگذشت که هکسایه های فرانکلین هر یک فانوسی را بیرون خانه قرار دادند و اندکی بعد ، اهالی شهر آماده ای روشن شدن شهر با چراغهای روشنائی بودند . فرانکلین ، می گفت : حتی بهترین سخنرانی های من نمی توانست با قدرت ترغیب من از راه سرمشق شدنم برابری کند . اولیور گلد اسمیت معتقد است ، زندگی و سیره ی شما بهتر از کلام شما می تواند آموزنده و تاثیر گذار باشد . آیا بهتر نیست ابتدا به گفته های خود عمل کنید و سپس بر حسب عمل خود سخن بگوئید ؟ |
نگاهی به ره توشه و شایستگی های مدیریتی – این قسمت طرح منهنتن | |
انسانها نه تنها در زندگی دنبال هدف هستند ، بلکه در محیط کاری نیز می خواهند حکمت و معنای کار معلوم باشد . ریچارد فینمن فیزیک دان برجسته و برنده جایزه نوبل داستانی را تعریف کرده که اهمیت و حساسیت این مطلب را روشن میکند و نشان میدهد که رهبران ، چگونه ملال آورترین فعالیت را به رسالتی الهام بخش تبدیل میکنند . در طرح منهتن ، کار تکنسین ها محاسبات مربوط به انرژی بود اما یا هدف واقعی طرح ، بیگانه بودند و حتی معنای کاری را که میکردند نمی دانستند . به همین سبب کاره بد و آهسته انجام می شد . سرانجام فینمن توانست مقامات ارشد را متقاعد کند که دست از پرده پوشی بردارند و تکنسین ها را در جریان امر قرار دهند . رابرت اپنهایمر ، سرپرست آزمایشگاه اتمی نس آلاموس با تکنسین ها صحبت کرد و اهمیت تولید بمب را بیش از آن که دشمن موفق به ساخت آنشود خاطرنشان کرد ، در اثر این کار تکنسین ها متحول شدند راههای بهتری برای کار پیدا نمودند و تا دیر وقت کار کردند ، تا این که تلاش آن ها به موقع به ثمر نشست و باعث پیروزی آمریکا در جنگ جهانی دوم شد . پالایش اطلاعات اساسی در مورد حکمت و معنای کار زمینه ای رشد ، مشارکت و بهره وری منابع انسانی را می خشکاند . |
نگاهی به ره توشه و شایستگی های مدیریتی – این قسمت هنر دیدن جنگل | |
در گذشته ، انسانها برا یخارج شدن از جنگل های بزرگ و پر برگ ممکن بود سعی کنند از بلندترین درختان بالا بروند تا از آنجا موقعیت خود را در جنگل و راه خروج پیدا کنند . در محیط های کار نیز برخی مواقع ممکن است راه هایی که برای خروج از دشواری ها انتخاب می کنیک ، راه های درست و مناسبی نباشد و یا آن چه را که ما می بینیم و حس میکنیم با آن چه واقعیت دارد متفاوت باشد ، به همین سبب برای درک وضعیت موجود و یافتن راه های مناسب بهتر است گامی به عقب برداریم و چهره ی حوزه ای مدیریتی خود را از بیرون مشاهده نمائیم . اما کسانی که حس مجموعه نگری ندارند یا درگیر تر از آن هستند که گامی به عقب بردارند تا دید روشنی از امور داشته باشند ، معمولاً سریع متوجه نارسائی های در حال ایجاد ، نشده و به موقع نشانه های آن را احساس نکرده و بعید نیست زمانی به صرافت بیافتند که بیماری به مرحله حاد رسیده باشد . گروه اول با برقراری و تعمیق ارتباط با کارکنان تحت سرپرستی خود ،سعی می کنند وضعیت موجود را از زاویه ی دید آن ها نیز مشاهده نمایند تا عملکرد و اقدامات شان تا حد امکان کامل انجام پذیرد ، عملکردی برتر و پذیرفتنی .
|
نگاهی به ره توشه و شایستگی های مدیریتی – این قسمت وقار و هیبت | |
اگر چه انسان هیچ گاه به ساحت پاک خداوند راه نمی یابد اما روح فروتنی او را خدائی می کند و دید روشنی به فرد میدهد تا با روی گرداندن از دیگران دچار خودخواهی و تکبر نگردد . امیرالمومنین علی ( رض ) : درباره افرادی که بعد از رسیدن به مقام و مسئولیت ، روح فروتنی را از خود دور کرده و تحمل پذیرش دیگران برای شان سخت و ملال آور می شود فرموده است : هر که به ملک دست یافت ،تنها خود را دید و از دیگران رو بتافت . هر که به ملک دست یافت ،تنها خود را دید و از دیگران رو بتافت . حضرت علی ( رض ) |
نگاهی به ره توشه و شایستگی های مدیریتی – این قسمت ظواهر مقام | |
بسیاری از مسئولین ، آرزوی ظواهر مقام و موقعیت را دارند زیرا معتقند این ظواهر آن ها را در اداره ی بهتر امور یاری میکند و از طریق محیط پر طمطراق و امتیازات دیگر ، زیردستان بهتر می توانند بفهمند که چه کسی قدرت را در دست دارد . میزهای بزرگ تر ، تابلوهای نقاشی ،قالی و همه و همه ، جز اسباب و عواملی هستند که به همگان بفهمانند ** چه کسی رئیس است ** . نتیجه ی نهائی این نوع رفتارها منجر به این خواهد شد که کارکنان رده های غیر مدیریتی این چیزها را نمایانگر مسئولیت و موقعیت ، تلقی کرده و بی بهره بودن خود از این ظواهر را معمولاً نشانه ی بی اهمیت بودن مسئولیت فردی خود بیانگارند . در شرکت فدکس ،برای آن که حس سهیم بودن در دارایی های شرکت در بین همه ی کارکنان افزایش یابد ظواهر و تجملات مقام مدیران ،بهای فوق العاده ای داده نمیشود ، برای مثال جایگاه لوکس و ویژه ای به عنوان توقفگاه اتومبیل مدیرعامل وجود ندارد ، محل خاص و انحصاری برای نهارخوری مدیران در نظر گرفته نشده است و دفاتر آن ها پر تجمل نیست . خود را گرفتار چیزهای کوچک کردن ،همانا از کارهای بزرگ ماندن است . کنفوسیوس . |
نگاهی به ره توشه و شایستگی های مدیریتی – این قسمت اخلاق حرفه ای | |
آیا رفتار اخلاقی افرادی که با شما کار میکنند جز مهم ترین مسائل و اولویت های نئرد توجه شما محسوب میگردد ؟ در آن صورت عملکرد و تصمیمات شما ، می بایستی مبتنی و مشحون از اخلاقیات باشد و به فراوانی هوا در همه جای محیط کاری ، پراکنده گردد ، هوایی که چون بوزد همه از آن تنفس کرده و طراوت گیرند . مدیر یک شرکت بزرگ در مورد استفاده از یک گوینده حرفه ای صحبت میکرد . آنها به نوار صدای او گوش کرده بودند . نوار بسیار خوبی بود ، اما گوینده در نوار یکی دو حرف مستهجن به کار برده بود . مدیر شرکت به همین سبب ، اجازه ی استفاده از این شخص را به شرکت نداد . او سعی می کرد که مدیر عامل شرکت را قانع کند که برای رضایت او ، می تواند این حرف ها را از نوار حذف کند و مطابق میل او سخن بگوید ، اما مدیر شرکت خواسته او را نپذیرفت ، او معتقد بود که ما دنبال کسی کی گردیم که برای نفع ما مجبور به حذف این حرف ها از نوار نباشد . ما پی کسی میگردیم که اصلاً چنین حرف هایی را به زبان نیاورد ، چون معتقدیم وجود دو کارمند که به اصول اخلاقی پایبند نیستند ،کافی است تا آبروی شرکت بر باد رود . |
نگاهی به ره توشه و شایستگی های مدیریتی – این قسمت دام موفقیت | |
برخی افراد با کسب موفقیت ، به خویش تبریک گفته و به گرداب تکبر ، غرور و بی قیدی نزدیک تر میشوند و همین امر آن ها را در معرض شکست های بعدی قرار میدهد . دانلد ترامپ ، از راه معاملات املاک ، ثروتی بی حساب به دست آورد . او در ارزیابی هر ملکی که می خواست خریداری کند ، می پرسید : بدترین حالت ممکن کدام است ؟ و اگر آن حالت ، اتفاق بقتد آیا من قادر به تحمل خسارت آن هستم ؟ و وقتی می دید که می تواند بدترین حالت ممکن را تحمل کند آن معامله را انجام میداد زیرا اگر آن حالت اتفاق نمی افتاد ، طبعاً سود سرشاری می برد . پس از آنکه ترامپ رو به ورشکستگی رفت ، ناظران اقتصادی متوجه شدند که وی دچار غرور شده و علاوه بر آن به سئوال ** بدترین حالت ممکن چیست ؟ ** دیگر توجه نمی کرده است . به همین سبب او در دام موفقیت گرفتار آمده بود . اگر اسنان موفقیتش را ناشی از کمک خداوند بداند ، گرفتار کبر و غرور نشده و به طور طبیعی چالش و انرژی زیادتر جهت کسب موفقیت بیشتر صرف خواهد کرد . هیچ کس هرگز نقطه ی غروری نداشته که از آن نقطه ضربه نخورده باشد . |