در پست قبل با دیدگاه رادیکال و صرفا ذهنی پنبه اقتصاد و هدفگذاری در اقتصاد را ( نزد خودم ) زدم . اگرچه این تیشه زدن به ریشه اقتصاد عملی ست ولی بی فایده است . چرا که نهایتا کسی نگاه نمیکند که میتوان به موضوع اینگونه هم نگاه نمود . نهایتا همه کار خود را میکنند .
در این پست میخواهم با پیش فرض اینکه اقتصاد به ماجرا دید دانای کل دارد مطالبی را در جهت تخفیف به پست قبل بیان کنم . دقت کنید که در اینجا روند تاریخی اقتصاد بررسی نمیشود و هر جا روابط علت و معلولی میبینید منظور تقدم و تاخر زمانی موجود در عالم واقع نیست بلکه منظور این است که اقتصاد امروزه میتواند دید اینگونه به ماجرا داشته باشد . با این مقدمه به ادامه مطلب توجه کنید :