بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

بهبود روابط در محیط کار

ده روش برای بهبود مهارت‌های بین فردی

ارتباط

امروزه خیلی از افراد اعم از زن یا مرد شاغل هستند و ساعت زیادی از وقت خود را در محیط کار می گذرانند پس موفقیت در محیط کار و داشتن وجه ای مناسب و آرامش در محیط کار برایشان بسیار مهم است .اهمیت مهارت‌های بین فردی در محیط کار را دست‌کم نگیرید.

اینکه همکاران، چه تصویری از شما در ذهن دارند، نقش بزرگی را در شادمانی و نشاط روزانه در محیط کار و مهم‌تر از آن در موفقیت و کارایی شغلی شما دارد.

اگر نتوانید با اطرافیان، ارتباط موثر و خوبی برقرار کنید ، با وجود همه‌ی این قابلیت‌ها، در زندگی شخصی و حرفه‌ای با مشکل روبه رو می‌شوید.

اگر شاغل هم نباشید می توانید از این مهارت ها در ارتباطات خانوادگی خود استفاده کنید.با به کارگیری توصیه‌های موجود در این مقاله ، می‌توانید مهارت‌های اجتماعی خودتان را ارتقاء دهید؛ می توانید با همکاران، صمیمی‌تر شده و در نهایت با رعایت این‌ توصیه‌ها می‌توانید در دنیای کاری امروز، موفق شوید:

 1- لبخند بزنید:

افراد، کمتر دور شخص اخمو، جمع می‌شوند. اگر می‌خواهید با همکاران خود رابطه‌ی شاد و دوستانه‌ای داشته باشید، سعی کنید همیشه نگرش مثبت و خوبی نسبت به کار و زندگی داشته باشید. اغلب وقت‌ها لبخند بزنید ، با این کار به دیگران، انرژی مثبت منتقل می‌کنید.

همیشه به دنبال یافتن یک نکته یا ویژگی مثبت در دیگران باشید و به آنان بگویید که چه ویژگی‌های خوبی دارند. سخاوتمند باشید و با کلمه‌های محبت‌آمیز، دیگران را تشویق کنید.

2- قدرشناس باشید:

همیشه به دنبال یافتن یک نکته یا ویژگی مثبت در دیگران باشید و به آنان بگویید که چه ویژگی‌های خوبی دارند. سخاوتمند باشید و با کلمه‌های محبت‌آمیز، دیگران را تشویق کنید. وقتی کارمندی را صدا می‌زنید تا به اتاق شما بیاید ، به او خوش آمد بگویید تا احساس خوبی داشته باشد . اگر دیگران بدانند که قدردان آنان هستید ، آنگاه بهترین کارهایی را که دوست دارید ، برای شما انجام می‌دهند.

 

3- به دیگران توجه کنید:

به آنچه در زندگی دیگران اتفاق می‌افتد ، توجه کنید. رویدادهای مهم شادی‌بخش (تاریخ تولد ، ازدواج) دیگران را به آنان تبریک بگویید و در شرایط ناگوار مانند بیماری و فوت عزیزان، با آنان هم‌‌دردی کنید.

با افراد، تماس چشمی برقرار کنید و با حالت صمیمیت ، دیگران را در صورت امکان به اسم کوچک صدا بزنید.  به نظرهای افراد گوش داده و به آنان اهمیت بدهید.

دو گوش ویک دهان

4- گوش دادن موثر را تمرین کنید:

گوش‌ دادن، روشی است که می‌خواهید به دیگران نشان دهید که به‌طور واقعی نظرهای آنان را می‌شنوید. «گوش دادن موثر» یعنی به زبان خودتان، آنچه را که دیگران می‌گویند، بازگو کنید. وقتی به حرف‌های همکاران خود، دقیق گوش می‌‌دهید، آنان شما را تحسین می‌کنند.

5- افراد را دور هم جمع کنید:

محیطی به وجود آورید که دیگران به کار گروهی تشویق شوند. با همه‌ی افراد به عدالت و مساوی رفتار کنید و از تبعیض و پارتی‌بازی خودداری کنید.

 

6- تضادها را حل کنید:

وقتی افراد ، دور هم جمع می‌شوند ، اگر تضادی به وجود آمد ، آن را حل کنید. یاد بگیرید یک میانجی خوب باشید. اگر همکاران، راجع به مسائل کاری، جروبحث کردند ، جلسه‌ای با حضور آنان برگزار کنید و مشکل‌ها را حل کنید. اگر این‌چنین نقش رهبری را ایفا کردید ، مورد احترام و تحسین اطرافیان قرار می‌گیرید.

یک ارتباط‌گر روشن و شفاف، کمتر با همکاران خود ، دچار سوء‌تفاهم و اختلاف می‌شود. نفوذ کلام و بلاغت، نشان از فراست، هوش و بلوغ فکری شما می‌دهد و این ارتباطی به سن شما ندارد.

7- ارتباط شفاف برقرار کنید:

توجه خاصی به آنچه که می‌گویید و اینکه چطور می‌گویید ، داشته باشید. یک ارتباط‌گر روشن و شفاف، کمتر با همکاران خود ، دچار سوء‌تفاهم و اختلاف می‌شود. نفوذ کلام و بلاغت، نشان از فراست، هوش و بلوغ فکری شما می‌دهد و این ارتباطی به سن شما ندارد. اگر به آنچه که می‌گویید ، توجه نکنید ، دیگران نیز به حرف‌ها و عقیده‌های‌تان اهمیتی نمی‌دهند.

 

8- شوخ طبع باشید:

نترسید از این که با دیگران، شوخی و بذله‌گویی می‌کنید. بسیاری از افراد ، گرد کسانی جمع می‌شوند که بتوانند شادی را برای آنان فراهم کنند و لبخند بر لبان‌شان بنشانند.اما اینکار را از حد نگذرانید تا به شخصیتتان لطمه نزند و البته مراقب حد ارتباط با نامحرم نیز باشید.

 

9- از دریچه‌ی چشم دیگران به موضوع‌ها بنگرید:

هم‌دلی به معنی این است که : خودتان را جای دیگران بگذارید و احساس آنان را درک کنید و سعی کنید حادثه‌ها را از چشم‌انداز دیگران ببینید. شما می‌توانید با حس کردن هیجان‌های خودتان، وضعیت روانی خود را حفظ کنید . در حالی که اگر از درک هیجان‌های دیگران، غافل شوید ، نمی‌توانید توجه آنان را جلب کنید. افرادی که از شناخت، درک هیجان‌ها و احساس‌های دیگران عاجزند ، در ابراز هم‌دلی با دیگران نیز ناتوانند.

 

10- شکایت نکنید و نق نزنید:

هیچ‌چیز بدتر از یک شاکی یا نق‌زن حرفه‌ای نیست. اگر به سادگی راجع به هر موضوعی عصبانی شوید ، دیگر روز خوشی برای شما باقی نمی‌ماند. سعی کنید همیشه نسبت به اطرافیان، گذشت داشته باشید و موضوع‌ها را آسان بگیرید تا از این طریق، بر اعتبار و محبوبیت خود نزد دیگران بیفزایید

قانـــون دانــــه



نگاهی به درخت ســـیب بیندازید. شاید پانـــصد ســـیب به درخت باشد که هر کدام حاوی ده دانه است. خیلی دانه دارد نه؟ ممکن است بپرسیم «چرا این همه دانه لازم است تا فقط چند درخت دیگر اضافه شود؟»

اینجا طبیعت به ما چیزی یاد می دهد. به ما می گوید:

«اکثر دانه ها هرگز رشد نمی کنند. پس اگر واقعاً می خواهید چیزی اتفاق بیفتد، بهتر است بیش از یکبار تلاش کنید.»

از این مطلب می توان این نتایج را بدست آورد:

 - باید در بیست مصاحبه شرکت کنی تا یک شغل بدست بیاوری.

 - باید با چهل نفر مصاحبه کنی تا یک فرد مناسب استخدام کنی.

 - باید با پنجاه نفر صحبت کنی تا یک ماشین، خانه، جاروبرقی، بیمه و یا حتی ایده ات را بفروشی.

 - باید با صد نفر آشنا شوی تا یک رفیق شفیق پیدا کنی.

وقتی که «قانون دانه» را درک کنیم دیگر ناامید نمی شویم و به راحتی احساس شکست نمی کنیم.

قوانین طبیعت را باید درک کرد و از آنها درس گرفت.

در یک کلام:

افراد موفق هر چه بیشتر شکست می خورند؛ دانه های بیشتری می کارند.


 « همه امور به هم مربوطند!! «

آیا دقت کرده اید که هر وقت به طور منظم ورزش می کنید، میل به غذاهای سالم تر و بهتر دارید؟

آیا دقت کرده اید که وقتی غذاهای سالم تر و بهتری می خورید انرژی بیشتری دارید و طبعاً دوست دارید که ورزش کنید؟

همه چیز در زندگی به هم مربوط است. روش تفکر شما روی روحیة شما مؤثر است، روحیة شما بر نوع راه رفتنتان مؤثر است، راه
رفتن شما روی نحوة گفتارتان اثر

 می گذارد، روش حرف زدنتان روی طرز فکرتان مؤثر است!

تلاش برای پیشرفت در یک بُعد زندگی بر سایر ابعاد زندگی اثر می گذارد.

وقتی در خانه خوشحال هستید، در محل کار نیز احساس شادی بیشتری خواهید کرد و وقتی سر کار شاد باشید در خانه نیز شاد خواهید بود.

اینها به چه معناست؟

 - اینکه برای پیشرفت در زندگی می توانید از هر نقطه مثبتی شروع کنید. می توانید با برنامه ای برای پس انداز، نوشتن لیست اهدافتان، رژیم غذایی یا تعهد برای گذراندن وقت بیشتر با فرزندانتان شروع کنید. این کار مثبت منجر به نتایج مثبت دیگر هم می شود، چون که همه امور به هم مربوطند.

 - مهم نیست که تلاشی که جهت «پیشرفت» می کنید کجا صرف می شود. مهم این است که شروع کنید.

 - عکس این قضیه هم صادق است. یعنی اگر یک بعد زندگی شما خراب شد، سایر ابعاد هم به زودی خراب می شود. باید به این مسأله دقت خاصی داشته باشید.


در یک کلام:

هر کاری که انجام می دهید به نوبه خود
اهمیت دارد؛ زیرا  بر امور دیگر نیز مؤثر است.



 چرا؟ (WHY?)

دوست من «جان فوپ» وقتی متولد شد دست نداشت ولی هیچ وقت از خودش سوال نکرد: «چرا من دست ندارم؟»  بلکه پرسید: «با پاهایم چه کاری می توانم انجام دهم؟»

  و من هنگامی که دیدم او با استفاده از پاهایش با چوبهای غذا خوری ژاپنی می تواند غذا بخورد؛ با خود گفتم: «او هر کاری را می تواند انجام دهد».

هنگامی که بلایی به سرمان می آید؛ یا همه چیزمان را از دست می دهیم؛ یا کسی که عاشقمان بوده ما را ترک می کند؛ اغلب ما
از خودمان می پرسیم:

«چرا؟»
«چرا من؟»

«چرا حالا؟»

«چرا او مرا سرگشته و تنها رها کرد؟»

سؤالاتی که با  «چرا» شروع می شوند؛ ممکن است ما را به یک چرخة بی حاصل بیندازند.

اغلب جوابی برای این "چرا" ها وجود ندارد و یا اگر هم جوابی وجود داشته باشد؛اهمیتی ندارد.

افراد موفق سؤالاتی از خود می پرسند که با «چه»  شروع می شوند:

«چه چیزی از این پیشامد آموختم؟»

«چه کاری باید در برخورد با این پیشامد بکنم؟»

و هنگامی که پیشامد واقعاً فاجعه آمیز است؛ از خود می پرسند: «چه کاری طی  24ساعت آینده می توانم بکنم تا اوضاع کمی بهتر شود؟»



در یک کلام
:

افراد خوشبخت هیچوقت نگران نیستند که آیا زندگی بر «وفق مراد» هست یا نه.

 

اینها از آنچه که دارند بیشترین استفاده را می کنند و آنچه که از دستشان بر می آید انجام می دهند. و اگر زندگی بر وفق مراد نبود، خیلی مهم نیست که «چرا؟»

چگونه تاثیرگذار باشیم؟



بیشتر اوقات زندگی روزمره ما به مراوده و گفتگو و تعامل با دیگران میگذرد. در منزل، محل کار، خیابان، تاکسی، مغازه، کلاس درس و … . در این میان همیشه عده‏ای انگشت شمار از افراد در میان دیگران برتر بوده و نامشان زبانزد دیگران است. همچنین همیشه باعث جذب سایرین شده و در کل افرادی پرنفوذ و تاثیرگذار هستند.

 

اینگونه افراد هیچ فرقی با دیگران ندارند؛ مثلا ستاره داشته و یا اینکه جادوگری بدانند بلکه به صورت دانسته و یا ناخودآگاه یک سری قوانین را همیشه رعایت می‏نمایند که همین قوانین عامل برتری و جذب دیگران و عامل نفوذ در اذهان است. ما نیز می‏توانیم اینطور باشیم. در اینجا به بعضی از این عوامل اشاره‏ای مختصر می‏نمایم :

1.     کمتر حرف بزنیم : این بدان معنا نیست که حرف نزنیم و یا سرمان در لاک خودمان باشد. بلکه هرجا نیاز به صحبت کردن بود خود را نشان داده و نظر خود را ایراد کنیم. متاسفانه بعضی افراد اینطور برداشت می‏نمایند که کم گویی یعنی هیچ‏گویی و همین امر باعث منزوی شدن و دور شدن از اجتماع می‏گردد.

 

2.     قبل از شروع صحبت حداقل ۳۰ ثانیه فکر کنیم : فکر کردن قبل از شروع صحبت هر چند کم و کوتاه باعث گزیده‏گویی شده و از هرگونه گاف زدن و همچنین بیهوده گویی و با عجله صحبت کردن جلوگیری می‏کند. حتما دیده‏اید افرادی که پس از شنیدن حرفی یا سوالی مدت زمانی کوتاه آنرا حلاجی نموده و سپس بیان می‏نمایند و اکثر اوقات جواب آنها بسیار متین و درست است و هیچ جای ایراد نیست.

 

اما امان از افرادی که آنچه به ذهنشان می‏آید را بیان می‏نمایند، بدون اینکه حتی لحظه‏ای در مورد آن فکر کنند. به اصطلاح با صدای بلند فکر ‏می‏کنند و اکثر اوقات حرفهایی می‏زنند که باعث پشیمانیشان می‏گردد. فکر کردن آسان است. تمرین کنیم.

3.     با صدای بلند نخندیم : خنده با صدای بلند شخصیت انسان را زیر سوال می‏برد. هیچ انسان گرانمایه‏ای را نخواهید دید که با صدای بلند خندیده و یا قهقهه بزند. از بازیگران معروف سینما (در زندگی شخصی) گرفته تا بزرگان و دانشمندان. با صدای بلند خندیدن باعث جلب توجه دیگران شده و با توجه به اینکه دیگران نمی‏دانند مطلب شما چقدر خنده‏دار است، باعث سوء برداشت آنها می‏شود.

 

4.     بخندیم : یک لبخند کوچک باعث جذب می‏شود. هر انسان دارای کودک درونی است که آن کودک درون به آنچه که خود بخواهد جذب می‏شود چه بخواهیم و چه نخواهیم. اخلاق کودک درون دقیقا مانند کودکان است و به چیزهای زیبا عکس العمل مثبت نشان می‏دهد. پس همانطور که یک کودک جذب یک لبخند می‏شود، ما نیز جذب چهره‏های بشاش و خنده‏رو می‏شویم. همچنین لبخند باعث زیباشدن چهره می‏شود.

 

5.      در امور دیگران دخالت نکنیم : برایتان چقدر پیش آمده که با تلفن همراه یا شخصی دیگر صحبت می‏کرده‏اید که دقیقا پس از پایان صحبت، یک نفر دیگر آمده و گفته چی شده؟ ؟ حتما برایتان پیش آمده است که این قضیه کمی باعث تنفر شما شده است. امور دیگران به ما ربطی ندارد زیرا اگر ربط داشت، با ما نیز در میان گذاشته می‏شد. دخالت در امور دیگران باعث دفع آنها شده و نوعی دورشدن را ایجاد می‏نماید. زیرا با توجه به شناختی که افراد از شخص فضول دارند، از رفت و آمد و حتی صحبت مقابل وی خودداری می‏کنند.

 

6.     بسیار بسیار کم شوخی کنیم : شوخی هرقدر هم کوچک می‏تواند باعث رنجش شود مگر اینکه این شوخی با فکر قبلی و بررسی بیان شده و یا انجام شود. مثلا شوخی‏هایی که با شخصیت افراد رابطه دارد باعث قتل شخصیت می‏شود. شوخی اگر در حد یک لبخند کوچک و ملیح باشد، بسیار شیرین است و نه بیشتر.

 

7.     به ظاهر خود برسیم : یکی از عواملی که باعث تاثیرگذاری در بین سایرین می‏شود، خوش لباسی، خوشبویی و خوش صورتی است. مطمئنا هیچ کس دوست ندارد با شخصی که دهان او بوی بد می‏دهد و یا لباسش پاره است دمخور شود.

 

8.     آنچه هستیم باشیم : از بیان حرفهای بیخودی و دروغ و بزرگ کردن خود بپرهیزیم. آنچه که هستیم باشیم به این معنا که خود را بزرگتر از انچه هستیم جلوه ندهیم و سعی نکنیم خود را به زور در دل مردم جای دهیم.

نفوذ درقلب دیگران بدون جراحی!

جام جم  آنلاین-دیدن، شنیدن و گفتن 3 وسیله مهم برای برقراری ارتباط با اطرافیان است. در نگاه اول همه چیز بسیار ساده و پیش پا افتاده به نظر می‌رسد، اما شاید تعجب کنید اگر بدانید ده‌ها و احیانا صدها کتاب در زمینه ی چگونگی به‌کارگیری این حواس برای ایجاد ارتباطی موثر نوشته شده است.

مدیریت احساسات خود را به دست گیرید

«اگر می‌خواهید شاد باشید، شادمانه رفتار کنید».

احساسات هر فرد قبل از هر چیز روی خود او تاثیر خواهد گذاشت. شما می‌توانید از این خاصیت به نفع خود بهره ببرید. اگر احساسات منفی شما را اذیت می‌کنند، با مدیریت و کنترل آنها می‌توانید از شر آنها رهایی پیدا کنید. وضعیت بدن خود را تغییر دهید (اگر حرکت می‌کنید، بنشینید و بلند شوید)‌ و مطابق با احساسی که دوست دارید رفتار کنید. اگر با اطرافیان خود با روحیه‌ای شاد و مثبت برخورد کنید، تاثیر بهتری روی آنها خواهید داشت.

کمی از منطق فاصله بگیرید

«در برخورد با مردم به خاطر داشته باشید آنها بیش از آن که منطقی باشند، احساساتی‌اند».

این یک نکته کلیدی است. منطق بسیار خوب است، اما در برخوردها و در زندگی روزمره، ما موجوداتی احساساتی هستیم. ما احساسات خود را به اطرافیان خود انتقال می‌دهیم و متقابلا احساسات آنها را دریافت می‌کنیم. این یکی از دلایلی است که گفته می‌شود در ارتباط با مردم زبان بدن (حالت‌های چهره و وضعیت بدن) و تن صدا بیش از 93 درصد کار را انجام می‌دهد.

معانی عمیقی در زیر کلماتی که به کار می‌بریم نهفته‌اند ،اما زبان، بدن و تن صدا، احساسات و افکار واقعی ما را آشکار می‌سازند. به این دلیل است که توانایی تغییر و کنترل احساسات و داشتن روحیه‌ای مثبت در حین برقراری ارتباط اهمیت پیدا می‌کند. روحیه و احساسات شما تاثیر بسزایی بر نحوه گفتار و حالت‌های چهره و در نهایت بر روابط شما با اطرافیان دارد.

 

بهتر است از سه چیز اجتناب کنید

«هر نادانی می‌تواند انتقاد، محکوم و عیبجویی کند، اما صبور و بخشنده بودن نشانه شخصیت و خویشتنداری شماست».

ممکن است نتوان براحتی از هر سه این موارد اجتناب کرد. اغلب برخوردها یا حتی ارتباطات ما از طریق این سه مورد منفی ایجاد شده و ادامه می‌یابد. انتقاد، عیبجویی و محکوم کردن نوعی لذت غیرعادی ایجاد می‌کند. با این کارها ممکن است احساس کنید اهمیت بیشتری دارید، اما در نهایت این سه مورد  ،رفتاری منفی هستند که روابط شما را محدود می‌سازند.

یادآوری نکات منفی و اغراق در آن روحیه، انگیزه و سلامت روانی شما را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، و این می‌تواند شما را در دام یک چرخه ی منفی از عیبجویی و انتقاد مداوم گرفتار سازد و در نتیجه همیشه به دنبال یافتن یک مقصر باشید.  با چنین روحیه‌ای اشاعه‌دهنده و دریافت‌کننده ی احساسات منفی نیز خواهید بود، اما مردم به طور کلی به دنبال احساسات خوب هستند، بنابراین چنین رفتاری می‌تواند موانعی جدی در روابط شما با اطرافیان ایجاد کند.

 

چه چیز اهمیت دارد؟

«راه اصلی برای تسخیر قلب انسان این است که با او درباره چیزهایی که بیشترین اهمیت را برایش دارند، صحبت کنید».

یک پند بسیار مفید و عالی: زیاد درباره خود و زندگیتان صحبت نکنید. به جای این کار ، به صحبت‌های بقیه گوش دهید، اما اگر آنها حرف‌های نامربوط می‌زنند، اگر متقابلا به حرف‌های شما گوش نمی‌دهند و علاقه‌ای به داستان زندگی شما ندارند، می‌توانید محیط را ترک کنید. چیزهایی که مردم اغلب به آنها اهمیت می‌دهند، عبارتند از عقاید، کودکان، یک سرگرمی مخصوص، شغل و...

 

به اطرافیان خود بیشتر توجه کنید

«اگر مردم را دوست داشته باشید، در مدت 2ماه خیلی بیشتر از آن دوست پیدا خواهید کرد، تا این که 2 سال سعی کنید دیگران را نسبت به خود علاقه‌مند سازید».

بسیاری از مردم روش دوم را به کار می‌گیرند ، یعنی تلاش می‌کنند دیگران آنها را دوست داشته باشند، اما این راه چندان موثر نیست. این روش به این دلیل جذاب است که باعث رضایت دائمی از من، من و من می‌شود، اما دوست داشتن دیگران، شاید به این دلیل که قانون رابطه ی متقابل در مردم قوی است، تاثیر بیشتری دارد. مردم همان گونه با شما رفتار می‌کنند که شما با آنها رفتار می‌کنید. آنها را دوست داشته باشید ، آنها شما را دوست خواهند داشت.

مایلم در اینجا این نکته را نیز اضافه کنم که موضوع مهم در این زمینه این است که صمیمانه و صادقانه به سایرین عشق بورزید. علاقه خالصانه شما از طریق زبان بدن و تن صدای شما انتقال می‌یابد.

 

 

سکان زندگی را به دست گیرید

«به جای این که نگران باشید مردم درباره شما چه می‌گویند، چرا سعی نمی‌کنید کاری انجام دهید که تحسین آنها را برانگیزد.»

اهمیت دادن بیش از اندازه به آنچه مردم می‌گویند، یک غول خیالی از آنها در ذهن شما می‌سازد. برای مثال ممکن است فکر کنید هر کاری را انجام دهید مردم شما را محکوم خواهند کرد. ممکن است این طور باشد، اما مردم اغلب درگیر گرفتاری‌های زندگی خود هستند و چندان به کارهای شما اهمیت نمی‌دهند. اگرچه ممکن است این وضعیت ناامیدکننده باشد، اما از طرف دیگر باعث راحتی خیال خواهد شد و به شما کمک خواهد کرد موانع داخلی را که شما را از انجام کارهایتان باز می‌دارد کنار بزنید.

همان طور که کم‌کم یا در یک حرکت ناگهانی این موانع را کنار می‌گذارید، بیشتر به خود اهمیت خواهید داد، اعتماد به نفس بیشتری پیدا خواهید کرد و شانس بیشتری برای موفقیت خواهید داشت، در نتیجه احساسات مثبت بیشتری در وجود شما ایجاد شده و احساسات منفی برطرف خواهدشد. در این صورت در ایجاد رابطه با اطرافیان موفق‌تر عمل می‌کنید و مهارت‌های اجتماعی شما ارتقا پیدا خواهد کرد.

 

چه نفعی به حال من دارد؟

«تنها یک راه وجود دارد که هر چیزی را می‌خواهیم به دست آوریم و آن این که سایرین را به آنچه می‌خواهیم علاقه‌مند سازیم.»

اگر می‌خواهید کسی کاری برای شما انجام دهد، ببینید آیا او به انگیزه شما برای انجام آن کار اهمیت می‌دهد؟ شاید او اصلا علاقه‌ای به آنچه که شما می‌خواهید نداشته باشد.  او می‌خواهد بداند این کار چه نفعی برایش دارد. پس برای این که به خواسته خود برسید، مزایای انجام آن کار را توضیح دهید.

سعی کنید این کار را صادقانه و با نگرشی مثبت انجام دهید. اگر دلیل شما برای این کار موجه نباشد یا به صورتی قاطعانه و با اعتماد به نفس بیان نشود، ممکن است طرف شما را متقاعد نسازد و بنابراین هر دوی شما از مزایای انجام آن کار محروم شوید.

 

چگونه در یک بحث پیروز شویم‌

«بهترین راه برای پیروز شدن در یک بحث و جدل این است که از آن اجتناب کنید.»

درگیر شدن 2 نفر در یک بحث و این که هردو بخواهند از مواضع خود جداگانه دفاع کنند، رابطه آنها را دچار مشکل خواهد کرد. تنها نتیجه‌ای که از یک مشاجره عاید خواهد شد، این است که تا مدت‌ها پس از آن هر دوی شما احساسی منفی نسبت به یکدیگر خواهید داشت و هر دوی شما در این دید منفی نسبت به یکدیگر غرق خواهید شد. خودداری از بحث‌ها و مشاجرات غیر ضروری مهمترین پیروزی خواهد بود.

 

سخنان شما بیش از آنچه فکر کنید، اهمیت دارند

«تنها و تنها 4 راه برای برقراری ارتباط با دنیا وجود دارد. ما از طریق این 4‌وسیله ارتباطی ارزیابی و طبقه‌بندی می‌شویم: چه‌کار می‌کنیم، چگونه نگاه می‌کنیم، چه می‌گوییم و چگونه می‌گوییم.»

با وجود اهمیتی که هر کدام از این 4 مورد دارند، اما بیشتر روی سومین آنها  یعنی این که چه می‌گوییم - تاکید می‌شود.

اغلب مردم در اولین ملاقات خود با سایرین به شکلی ناخودآگاه آنها را ارزیابی می‌کنند. ذهن به این ترتیب مردم و چهره‌ها را سازماندهی می‌کند. بنابراین درباره نحوه نگاه خود و این که اولین احساسی که ایجاد می‌کنید چگونه خواهد بود فکر کنید. درباره زبان بدن و این که جملات را چگونه بیان می‌کنید بیندیشید.

درباره این که چه احساسی دارید فکر کنید ، به این دلیل که احساس شما بر دنیای اطرافتان تاثیر می‌گذارد و دنیا نیز تاثیر متقابلی بر شما دارد

ایست، لطفا جدی باشید!!!


اگر می‌خواهید در محل کار همه به شما احترام بگذارند و عقاید و ایده‌هایتان را بپذیرند، باید اطمینان حاصل کنید که اطرافیانتان شما را جدی تلقی می‌کنند.
می‌دانید که دست یافتن به چنین موقعیتی نیازمند تلاش بسیار، صداقت و راستی است. در اینجا راهکارهایی به شما پیشنهاد می‌کنیم که با استفاده از آنها می‌توانید در کارتان از همه جلو بیفتید.


۱) همه چیز را بدون چون و چرا قبول نکنید
افراد بله قربان‌گو خیلی زود چهره واقعیشان معلوم می‌شود. آنچه از این کار نصیب شما می‌شود کوتاه‌مدت، ناپایدار و توخالی است. اگر با چیزی مخالفت دارید، باید افکار و دیدگاه‌هایتان را بدون ترس از چیزی ابراز کنید؛ اما به خاطر داشته باشید استدلالات خود را سنجیده و منطقی بیان کنید و همیشه به عقاید و دیدگاه‌های دیگران احترام بگذارید.


۲) خوب صحبت کنید
با وجود این که بعضی از مدیران دستشان رو شده است، اما هنوز مورد احترام هستند، زیرا شخصیتی منحصر به فرد دارند و می‌توانند از زیر آن شانه خالی کنند. برای صحبت کردن همیشه از زبانی مودبانه استفاده کنید. بدون هیچ گونه تغییر موضعی رک و راست صحبت کنید، ولی توجه داشته باشید که نباید به هیچ وجه وسط حرف دیگران بپرید و نیازی نیست همه افکارتان را به زبان بیاورید. در عوض به حرف‌ها و عقاید دیگران گوش بسپارید و به نظرات آنها توجه کنید. لازم نیست خیلی زود به عکس‌العمل دیگران پاسخ دهید. قبل از حرف زدن حتما تک‌تک کلماتتان را بررسی کنید و بعد به زبان بیاورید.


۳) وقت‌شناس باشید
اگر همیشه همه را منتظر خود نگاه دارید، کم‌کم احترامتان را از دست می‌دهید و چون نمی‌توانند به سر قرار آمدن شما اطمینان کنند، برای پروژه‌های بزرگ رویتان حساب نمی‌کنند. با احترام گذاشتن به برنامه‌ها و وقت دیگران، باعث خواهید شد که آنها نیز به شما احترام بگذارند.


۴) دست از مطالعه و یادگیری برندارید
ندانستن یکی از غیرقابل‌قبول‌ترین کلمات در دنیای حرفه‌ای است، اگر ندانید درباره چه چیزی صحبت می‌کنید، حتما جدی گرفته نمی‌شوید. اگر می‌خواهید روی ایده‌ها و نظراتتان حساب کنند، باید بکوشید از همه بااطلاع‌تر باشید. هیچ گاه دست از یادگیری برندارید و در این زمینه از همه سبقت بگیرید. قبل از این که عقیده خود را بگویید، حتما درباره آن اطلاعات جامع کسب کنید.


۵) سفیری لایق باشید
اگر از طرف شرکت جایی فرستاده می‌شوید، در واقع سفیر شرکت شده‌اید. کدام سفیر اطلاعات محرمانه میهنش را برای کشوری دیگر بازگو می‌کند؟ اگر می‌خواهید شرکتتان همیشه بهترین باشد، شما هم باید بهترین به نظر برسید. درخصوص کارفرمای خود با تحسین و غرور صحبت کنید.


۶) نتیجه نشان دهید
سخنگویان بزرگ در اول سخنرانی تاثیر می‌گذارند، اما این تاثیر مثبت را فقط تا زمانی می‌توانند نگاه دارند که سخنرانی‌شان نیز جالب توجه باشد. اگر به توانایی‌هایتان ایمان دارید، نترسید و روی آنها کار کنید. گفته‌های خود را با عمل همراه کنید. افرادی که بالاتر از گفته‌هایشان عمل می‌کنند، همیشه مورد احترام و تحسین هستند.


۷) از خود تعریف نکنید
ممکن است کارهای زیادی انجام داده باشید، اما از خود تعریف نکنید. بگذارید دیگران ارزش‌های شما را کشف و تحسین‌تان کنند. اگر بخواهید از خود و دستاوردهایتان تعریف کنید، فقط دشمنی بقیه را به خود جلب خواهید کرد.


۸) خونسردی خود را حفظ کنید
رهبران بزرگ افرادی هستند که هنگام استرس و فشار زیاد، قادرند خونسردی خود را حفظ کنند. در این مواقع باید عزمتان را جزم کنید و به دنبال راه‌حل باشید، هر اتفاقی هم بیفتد نباید عصبانی شوید و کنترلتان را از دست بدهید. فقط خونسردی‌تان را حفظ کنید تا بتوانید اداره امور را در دست داشته باشید.


۹) خوب لباس بپوشید
از آنجا که معمولا افراد تا حد زیادی از روی ظاهر درباره دیگران قضاوت می‌کنند، کیفیت لباس‌های شما نقش اساسی در قضاوت آنها خواهد داشت. از طرز لباس پوشیدن محل کارتان پیروی، اما آن را به بهترین نوع بپوشید. سعی کنید همیشه تمیز و منظم باشید.


۱۰) زندگی خصوصی‌تان را پوشیده نگاه دارید
شما به محل کار آمده‌اید که کار کنید نه روان‌شناسی. اگر بخواهید زندگی خصوصی خود را برای همه بازگو کنید، مطمئن باشید قادر نخواهید بود تصویری جدی از خودتان در ذهن آنها ایجاد کنید. تا می‌توانید بکوشید درباره موضوعات زیر در محل کار با کسی گفتگو نکنید: مذهب، سیاست، مشکلات در روابط، آخر هفته شما با دوستانتان. همچنین اگر در محل کار با کسی مشکل دارید، دلیل نمی‌شود دراین‌باره با همه کارکنان گفتگو کنید. بکوشید موضوع را محرمانه با کارفرما یا خود شخص مطرح کنید.
جدی باشید تا جدی گرفته شوید. با رعایت نکات یاد شده متوجه شدید که چگونه نکاتی بسیار ریز می‌تواند احترام بیشتری برای شما کسب کند. احترام بیشتر هم باعث خواهد شد تا دیگران شما را جدی تلقی کنند. احترام دیدن، در نتیجه احترام گذاشتن به دیگران و جدیت در کار به وجود می‌آید.
 

Universal Math Solver

Universal Math Solver Universal Math Solver   

حل معادلات یکی از کارهایی است که بسیاری از ریاضیدان ها با آن سر و کار دارند. اینک می خواهم برنامه ای را برای شما علاقه مندان به ریاضی معرفی کنم که از جمله امکانات نرم افزارUniversal Math Solver که به اختصار به آن UMS می گویند می توان به : حل کردن انواع مختلف معادلات و نامعادلات ریاضی تا درجه ان ام طی چند ثانیه. پیدا کردن ریشه های معادلات و نامعادلات به همراه نمودار. اولین حل کننده سخنگوی معادلات و نامعادلات ریاضی به زبان انگلیسی. با قابلیت ذخیره مسائل نمونه و فرمول های ریاضی.

داونلود ازینجا

چند پیشنهاد جهت ارتباط موثر و محبوبیت در بین دیگران

▪ یک پیشنهاد تکراری!! شنونده خوبی باشید .
شاید بگویید گوش کردن که کاری ندارد, بله گوش کردن ساده است اما اگر شنونده فن گوش کردن را نتواند به درستی به کار ببندد , رابطه سالم و موثری پدید نمی آید. برای آنکه محبوب دیگران شوید باید حس گوش کردن را یاد بگیرید, تمرین کنید و بسیار به کار ببندید. هماهنگی لازم بین اینکه شما ژست بگیرید, توی چشم طرف مقابلتان زل بزنید و مرتبا سرتان را تکان بدهید اما حواستان پیش معامله خانه تان یا هر چیز دیگری باشد, هر کسی را متوجه این موضوع که شما فن گوش کردن را بلد نیستید می کند فن گوش کردن مغایر با خمیازه کشیدن , به ساعت مگاه کردن وتند تند آدامس جویدن است.
صادق باشید, بدون ابهام و با صراحت و صداقت صحبت کنید. روابطی که این اصل راندارند بی شک قطع خواهند شد.
همدلی کنید نه همدردی! هیچ کس درد هیچ کسی را به طور واقعی نمی فهمد, پس ما همدردی نمی توانیم کنیم اما همدلی فرایندی است که در طی ان خودمان را جای طرف مقابل می گذاریم و دنیا را از دریچه چشم او می نگریم. در همدلی قضاوت ممنوع است و ما حق نداریم درباره دیگران قضاوت کنیم مگر اینکه قاضی یا حقوقدان باشیم؟!
حرف خود را مزه مزه کنید خودتان را جای طرف مقابل بگذارید و اگر گفته هایتان تلخ نبود به زبان بیاورید.
نصیحت نکنید هیچ یک از ما از نصیحت خوشمان نمی اید بیهوده خود را خسته نکنید و به جای نصیحت پیشنهاد بدهید.
سرزنش نکنید هیچ کس بی عیب نیست و هیچ گلی بی خار نمی باشد. پس دیگر جایی برای سرزنش باقی نمی ماند.سرزنش کردن بهداشت روانی دیگران را به خطر می اندازد.
افراد را همان گونه که هستند بپذیرید اگر قصد محبوبیت دارید بهتر است افراد را با تمام بدی ها و خوبی هایشان بپذیرید. پذیرش بی قید و شرط را فراموش نکنید.
احترام دیگران را نگه دارید تا وقتی به دیگران احترام نگذارید به شما احترام نمی گذارند و اصولا مردم جواب هدیه را با هدیه و جواب کتک را با لگد!!
به شیوه مناسب مخالفت کنید به جای بلند کردن صدا, بحث و جدل مخرب و ...... ازروش خلع سلاح استفاده کنید. در این روش سعی می کنیم در حرفهای طرف مقابل حقیقتی را بیابیم. حتی اگر با کل سخن مخالف هستیم. این روش تسکین دهنده و آرام بخش اعصاب است.
 

اهمیت گوش دادن در روابط بین فردی

مقدمه:
در روابط بین فردی گوش دادن اهمیت زیادی دارد. زیرا از طریق این مهارت می توانیم ضمن احترام گذاشتن به فرد مقابل،وی را به ادامه ی تعامل تشویق نموده و در نتیجه اطِلاعات بیشتری کسب نماییم. مثلاً یک مدیر موفق،برای تضمین اطّلاعات صعودی (از زیردست به بالا دست ) از مهارت گوش دادن استفاده می نماید؛ چرا که توانایی خوب گوش دادن مدیر می تواند،برای آنکه زیردستان به گزارش پیام ها ادامه دهند،جو اعتماد به وجود آورد. در عین حال برای ایجاد و حفظ روابط خوب و مطلوب و جلوگیری از اختلاف نظرها،کشمکش ها و سود تفاهم باید دقیق شنیدن را آموخت و بکاربست.
گوش دادن فعال:
گوش دادن در تعاملات اجتماعی به دو معنا به کار می رود.گوش دادن فعال اولین معنا می باشد.این فن اصولاً بر منعکس نمودن احساسات طرف مقابل تکیه دارد.برای اجرای این کار باید حداکثر استفاده را از حواس خود(شنوایی،بینایی)به عمل آوریم.روی آنچه شخص مقابل احساس می کند و بر زبان می آورد متمرکز شویم و با هدف درک کردن به او گوش دهیم.باید توجه نمود گوش دادن فعال ما زمانی نمایان می شود که رفتارهایی انجام دهیم که حاکی از توجه ما به طرف مقابل است.دومین معنا گوش دادن منفعل است.این نحوه ی گوش دادن بر جنبه های پنهان رفتار شنونده اطلاق می شود.مثلا ممکن است بطور پنهانی و بدون فرستادن پیام های کلامی و غیر کلامی، به صحبت های شخص مقابل گوش فرادهیم.
بنابراین در گوش دادن منفعل بدون آنکه رفتار خاصی انجام دهیم که نشانه ی توجه ما به دیگران است،اطلاعات آنان را جذب می کنیم.
درروابط بین فردی ما با مهارت گوش دادن فعال که شامل پیام های کلامی و غیر کلامی است سرو کار داریم .لذا برای کسب این مهارت باید رفتارهای کلامی و غیر کلامی آن را بشناسیم.پیام کلامی مانند بیان استنباط خود نسبت به نقطه نظرهای اصلی و احساسات گوینده با لحنی دوستانه، و پیام های غیرکلامی مانند تصدیق سخنان طرف سخنان طرف مقابل با استفاده از حالات چهره می باشند.بنابراین با توجه به مطالب فوق گوش دادن را اینطور تعریف می نماییم: گوش دادن عبارت است از"فرآیند شنیدن و انتخاب،جذب و سازماندهی،و به خاطر سپردن و دادن پاسخهای مشخص به محرک های شنیداری و غیرکلامی" .در این تعریف تاکید بر دریافت و فهم درست از علایم کلامی و غیرکلامی است.
الف)علایم کلامی:
یکی از نشانه های اصلی خوب گوش دادن در تعاملات اجتماعی استفاده از علایم کلامی است.این علایم به صورت تصدیق،تحسین،انعکاس احساسات،تعبیر و تفسیر کردن و .... در گفتار ما ظاهر می شود.
بهره مندی از گفتار در تعاملات اجتماعی باید متعادل و متناسب با وضعیت و احوال شخص مقابل باشد ؛زیرا افراط و تفریط در گفتار یا پرسش سئوالات نابجا،باعث بی انگیزه شدن طرف مقابل به ادامه تعامل ،از بین رفتن جواعتماد ودر نتیجه عدم کسب اطلاعات دریافتی کافی می شود.
1)تصدیق:این نوع از علایم کلامی شامل کلمات و عباراتی است که نشانه ی تایید یا موافقت با اعمال و گفتار طرف مقابل است. از تصدیق برای تقویت قسمت های مهم گفتار طرف تعامل و جهت دادن به آن استفاده می نماییم.نمونه های آن عبارتند از "بله" ، "درسته"، "همینطور است که شما می گویید" و صدای غیر لغوی مانند "اهوم".
2)تحسین:تحسین هم مانند تصدیق نوعی تقویت مثبت است.ولی فراتر از یک تایید ساده یا توافق با گفتار و اعمال طرف مقابل است.از انواع تحسین کلامی می توان به عباراتی مانند "آفرین!"،"چه جالب!"،"ادامه بده"،"عالیه" اشاره نمود که متناسب با وضعیت به کار می روند.
3)انعکاس احساسات:انعکاس احساسات نوعی همدردی(شاخه ای از مهارت زندگی است)به حساب می آید و کاربرد آن زمانی است که شخص مقابل نیاز به یک همدرد برای کسب آرامش دارد.مثلا وقتی کسی ناراحت،عصبانی وآشفته حال است،باید از این فن استفاده نمود.برای بازگرداندن احساسات باید به دقت به صحبت های طرف مقابل گوش فرادهیم تا از نیازها و مسائل اصلی او با خبر شویم وگفتار خود را براساس آن نیازها تنظیم نماییم.
4)تعبیر و تفسیر کردن: با استفاده از گنجینه لغات شخصی خود،مطالبی را که شنیده ایم برای گوینده تفسیر می کنیم.با این کار مطمئن می شویم که مطمئن می شویم که سخنان وی را درست فهمیده ایم و همچنین نشان می دهیم که در طول تعامل با دقت به سخنانش گوش داده ایم.
ب)علایم غیر کلامی:
پاسخ های غیر کلامی نیز نقش مهمی در گوش دادن بازی می کنند.برخی از این رفتارها نشانه ی توجه به گوینده و برخی هم نشانه ی بی توجهی به اوست که باید به آنها اهمیت داد.از علایم غیر کلامی رایج می توان به "تکان دادن سر"،"حالات چهره"،"وضعیت بدنی"،"تماس چشمی مستقیم" اشاره نمود که در ذیل به تفسیر اجمالی این موارد می پردازیم.
1)تکان دادن سر:سر تکان دادن در مذاکره،علامت توجه به گفته های طرف مقابل است.این مساله باعث تشویق گوینده به ادامه ی تعامل ودر نتیجه کسب اطلاعات بیشتر توسط ما می شود.
2)حالات چهره: حالت چهره بیانگر هیجانات درونی ما می باشد که نسبت به صحبت های شخص مقابل ابراز می کنیم.مانند "بالا انداختن ابروها" که نشانه ی تعجب شنونده است.
3)وضعیت بدن:وضعیت بدن می تواند ،معرف نگرش های مثبت و منفی و سطح هیجانات و تمایات باشد.لذا باید به نحوه ی نشستن یا ایستادن بسیار توجه نمود؛زیرا طرف تعامل از وضعیت بدنی ما تصمیم به ادامه یا قطع مذاکره می گیرد.
4)تماس چشمی مستقیم:نشانه ی گوش دادن به گفته های طرف مقابل است.حال اگر شنونده باشیم بیش از وقتی که صحبت می کنیم از نگاه استفاده می نماییم و نسبت به گوینده نگا ه های طولانی تری داریم.
نتیجه گیری:
اگرچه ما می توانیم ، بدون استفاده از هر گونه علایم کلامی و غیر کلامی،به صحبت های دیگران گوش فرادهیم؛اما بهتر آن است که این موضوع را به طرف مقابل نشان دهیم.لذا هم پاسخ های کلامی و هم غیرکلامی در گوش دادن فعال نقش موثری دارند.در حقیقت علایم کلامی وغیر کلامی گوش دادن فعال طوری در هم آمیخته اند که اگر یکی از این دو کانال ارتباطی گویای عدم توجه ما باشند،طرف مقابل آن را حمل بر گوش ندادن ما می کند .