بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

خلاقیت برتر از پرهوشی


دکتر فرهاد الوردی- آیا افراد خلاق دارای ویژگیهای خاصی هستند؟ بررسی ها نشان می دهد که هر چند افراد خلاق از هوش بالاتر از متوسط برخوردار هستند،اما برای اینکه فرد بسیار خلاق باشد ضرورتا نباید نابغه باشد.

افراد خلاق تازگی و بدیع بودن را ترجیح می دهند، پیچیدگی مسائل توجه آنان را جلب می کند و به قضاوتهای مستقل می پردازند(بارون هارنیگتون ). علاوه بر آن توانایی تمام کردن، کامل کردن و یکی کردن افکار گوناگون در این افراد بیش از دیگران است .

علاوه بر موارد فوق افراد خلاق ویژگیهای دیگری نیز دارند که آنها را از سایر افراد متمایز می کند این ویژگیها عبارتند از:

1-افراد خلاق، بخش عمده ای از وقت خود را صرف توجه دقیق به اطراف خود می کنند و از این طریق سوژه های جدیدی برای فکر کردن پیدا می کنند.

2-افراد خلاق بسیار کنجکاو بوده و به طور مستمر در جستجوی موضوعات پیچیده ،جدید و ناشناخته و عجیب هستند. به همین سبب آنها در مقایسه با افرادی که از توانایی خلاقیت کمتری برخوردار هستند، سوالات بیشتر و پیچیده تری را مطرح می کنند.این ویژگی را به سادگی در بچه ها می توان تشخیص داد

افراد خلاق بیشتر به وسیله علایق درونی خود نسبت به کارهای خلاق برانگیخته می شوند تا عوامل بیرونی نظیر شهرت ،پول یا تایید دیگران.

3- حل مشکلات و مسائل توسط افراد خلاق از اصالت خاصی برخوردار است.

4- افراد خلاق انعطاف پذیر هستند و در ارائه راه حل و اندیشه بکر و بدیع آمادگی بسیار دارند(گلیفورد )آنها با استفاده از این ویژگی ،توانایی تعقیب و دستیابی به راه حل مشکل را از راه های مختلف دارا هستند.

5- افراد خلاق به استقلال و ناهمنوایی تمایل دارند و در مواردی که دستورهایی بر خلاف میل و یا اعتقادات خود دریافت کنند به سرپیچی از آنها تمایل نشان می دهند به این سبب اعمال مدیریت در مورد افراد خلاق بسیار دشوار است . آنها اگرچه به دستور گرفتن از دیگران اعتقاد ندارند، نیاز مبرم به مورد پذیرش واقع شدن دارند، زیرا این احساس برای آنها آرامش خاطر دلپذیری را ایجاد می کند. ضمنا آگاهی به این مطلب که اندیشه هایشان مورد قبول واقع شده ،اتکاء به نفس زایدالوصف در آنان ایجاد می کند.

 

6- بر اساس نظریه وایت افراد خلاق علی رغم استنباط دیگران ، بسیار فعال نبوده، دذ مقایسه با دیگران از هوش و ذکاوت خارق العاده نیز برخوردار نیستند. هوش یکی از پیش نیاز های خلاقیت است و پایین بودن درجه هوشی فرد معمولا به پایین قرار گرفتن ویژگی خلاقیت منجر می شود ،اما هوش سرشار نیز دلالت بر خلاق بودن شخص نمی کند.  افراد دارای هوش پایین عموما از نظر خلاقیت نیز ناتوانند و خلاقیت در افراد دارای هوش کمی بالاتر از میانگین بیشتر مشاهده شده است . اشخاص باهوش و ذکاوت خوب در مدارج تحصیلی ،بسیار خوب عمل می کنند ولی شاهد کیفی که دلالت بر خلاقیت آنها بکند بسیار کم است.

7- این نوع شخصیت مسائل و وضعیت هایی را می بیند که قبلا مورد توجه قرار نگرفته است و فکرهای بکری را ارائه می دهد.

اصولا یک فرد خلاق بی تفاوت از کنار مسائل نمی گذرد و محیط پیرامون را همیشه با دقت مورد توجه قرار می دهد.

8- ایده ها و تجربیات حاصل از منابع گوناگون را به هم ربط می دهد و آنها را بر مبنای مزیتشان مورد بررسی قرار می دهد.چراکه ارائه فکر مشکل نیست بلکه ارائه فکر و ایده های سودآور،مفید،باصرفه و... مشکل خواهد بود.

9- یکی از مهمترین ویژگی افراد خلاق داشتن سلاست فکر است. به طوری که همزمان در مورد یک مساله چندین فکر و راه حل را داشته باشد.

10- نسبت به پیش فرضهای قبلی تردید می کنند و محدود به رسم و عادت نمی شوند.

مدیران امروزی ما باید به این نکته توجه داشته باشند که موانعی برای بروز خلاقیت وجود دارد که بحث مفصلی را می طلبد و پرداختن به آنها خارج از این مقاله است اما مهمترین آنها عبارتند از :  عدم اعتماد به نفس ،  ترس از انتقاد و شکست ،  تمایل به همرنگی و همگونی ،  عدم تمرکز ذهنی و...

افراد خلاق ، مسائل پیچیده را به مسائل ساده ترجیح می دهند و با علاقمندی بسیار برای یافتن راه حل می کوشند.

باید این نکته را قبول کنیم که همگی ما عادت زده ایم بنابراین مدیریت سازمان ها باید همیشه از بروز ایده ها و فکر های جدید استقبال نماید و افراد خلاق را تشویق کند. برای اینکه خلاقیت به وقوع بپیوندد، باید چنان نگرشی وجود داشته باشد تا از پیشنهادهایی که مبتنی بر تغییر شرایط موجودند،استقبال کند. ملاک اصلی برای پیشنهاد دهنده ،آن چیزی است که مدیر در عمل انجام می دهد،نه سخن او. متاسفانه در نظام اداری ما کم نیستند مدیرانی که خود را عقل کل می دانند و کارمندان را افرادی که مجبورند دستورات غیر منطقی آنها را اجرا کنند.این مدیران یکی از مهمترین موانع خلاقیت و نوآوری در نظام اداری هستند

چگونه خوش شانس باشیم؟


ریچارد وایزمن

روانشناس دانشگاه هارتفوردشایر

چرا برخی مردم بی وقفه در زندگی "شانس" می آورند درحالی که سایرین همیشه "بدشانس" هستند؟

مطالعه برای بررسی چیزی که مردم آن را "شانس" می خوانند، ده سال قبل شروع شد.

می خواستم بدانم چرا بخت و اقبال همیشه در خانه بعضی ها را می زند، اما سایرین از آن محروم می مانند. به عبارت دیگر چرا بعضی از مردم "خوش شانس" و عده دیگر "بدشانس" هستند؟

آگهی هایی در روزنامه های سراسری چاپ کردم و از افرادی که احساس می کنند خوش شانس یا بدشانس هستند خواستم با من تماس بگیرند.

صدها نفر برای شرکت در مطالعه من داوطلب شدند و در طول سال های گذشته با آنها مصاحبه کردم، زندگی شان را زیر نظر گرفتم و از آنها خواستم در آزمایش های من شرکت کنند.

نتایج نشان داد که هرچند این افراد به کلی از این موضوع غافلند، کلید خوش شانسی یا بدشانسی آنها در افکار و کردارشان نهفته است.

برای مثال، فرصت های ظاهرا خوب در زندگی را در نظر بگیرید. افراد خوش شانس مرتبا با چنین فرصت هایی برخورد می کنند، درحالی که افراد بدشانس نه.

با ترتیب دادن یک آزمایش ساده سعی کردم بفهم آیا این مساله ناشی از توانایی آنها در شناسایی چنین فرصت هایی است یا نه.

به هر دو گروه افراد "خوش شانس" و "بدشانس" روزنامه ای دادم و از آنها خواستم آن را ورق بزنند و بگویند چند عکس در آن هست.

به طور مخفیانه یک آگهی بزرگ را وسط روزنامه قرار دادم که می گفت: "اگر به سرپرست این مطالعه بگویید که این آگهی را دیده اید 250 پوند پاداش خواهید گرفت."

این آگهی نیمی از صفحه را پر کرده بود و به حروف بسیار درشت چاپ شده بود.

با این که این آگهی کاملا خیره کننده بود، افرادی که احساس بدشانسی می کردند عمدتا آن را ندیدند، درحالی که اغلب افراد خوش شانس متوجه آن شدند.

مطالعه من نشان داد که افراد بدشانس عموما عصبی تر از افراد خوش شانس هستند و این فشار عصبی توانایی آنها در توجه به فرصت های غیرمنتظره را مختل می کند.

در نتیجه، آنها فرصت های غیرمنتظره را به خاطر تمرکز بیش از حد بر سایر امور از دست می دهند.

برای مثال وقتی به مهمانی می روند چنان غرق یافتن جفت بی نقصی هستند که فرصت های عالی برای یافتن  دوستان خوب را از دست می دهند.

آنها به قصد یافتن مشاغل خاصی روزنامه را ورق می زنند و از دیدن سایر فرصت های شغلی بازمی مانند.

افراد خوش شانس آدم های راحت تر و بازتری هستند، در نتیجه آنچه را در اطرافشان وجود دارد و نه فقط آنچه را در جستجوی آنها هستند می بینند.

تحقیقات من در مجموع نشان داد که آدم های خوش اقبال براساس چهار اصل، برای خود فرصت ایجاد می کنند..

اولا آنها در ایجاد و یافتن فرصت های مناسب مهارت دارند،

 ثانیا به قوه شهود گوش می سپارند و براساس آن تصمیم های مثبت می گیرند.

ثالثا به خاطر توقعات مثبت، هر اتفاقی نیکی برای آنها رضایت بخش است،

و نهایتا نگرش انعطاف پذیر آنها، بدبیاری را به خوش اقبالی بدل می کند.

در مراحل نهایی مطالعه، از خود پرسیدم آیا می توان از این اصول برای خوش شانس کردن مردم استفاده کرد.

از گروهی از داوطلبان خواستم یک ماه وقت خود را صرف انجام تمرین هایی کنند که برای ایجاد روحیه و رفتار یک آدم خوش شانس در آنها طراحی شده بود.

این تمرین ها به آنها کمک کرد فرصت های مناسب را دریابند، به قوه شهود تکیه کنند، انتظار داشته باشند بخت به آنها رو کند و در مقابل بدبیاری انعطاف نشان دهند.

یک ماه بعد، داوطلبان بازگشته و تجارب خود را تشریح کردند. نتایج حیرت انگیز بود: 80 درصد آنها گفتند آدم های شادتری شده اند، از زندگی رضایت بیشتری دارند و

 شاید مهم تر از هر چیز خوش شانس تر هستند.

و بالاخره این که من "عامل شانس" را کشف کردم.

چهار نکته برای کسانی که می خواهند خوش اقبال شوند

به غریزه باطنی خود گوش کنید، چنین کاری اغلب نتیجه مثبت دارد.

با گشادگی خاطر با تجارب تازه روبرو شوید و عادات روزمره را بشکنید.

هر روز چند دقیقه ای را صرف مرور حوادث مثبت زندگی کنید.

پیش از یک دیدار یا یک تماس تلفنی مهم، آن را برای خود مجسم کنید و خود را در آن موفق ببینید. بخت و اقبال اغلب همان چیزی است که انتظارش را دارید.

روانشناسی شخصیت با اشکال هندسى

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


شاید شما هم جزو افرادى هستید که در دوران تحصیل درس هندسه برایتان هیچ جذابیتى نداشته و احتمالاً از شنیدن نام آن بیزارید ولى چند لحظه این موضوع را فراموش کنید. بعد ساده ترین اشکال هندسى را به خاطر بیاورید؛ مربع، مستطیل، مثلث، دایره و منحنى. سپس خیلى سریع و بدون اینکه زیاد به مغزتان فشار بیاورید شکلى را انتخاب کنید که بیشتر از همه می‌پسندید. در حقیقت یک تست روانشناسى پیش روى شما قرار دارد که با توجه به انتخابتان بسرعت نشان مى‌دهد شما در زندگى چه جور آدمى هستید و در چه مشاغلى احتمال موفقیتتان بیشتر است!

مربع
افرادى که شکل مربع را انتخاب مى‌کنند کسانى هستند که در یک محیط پایدار بیشترین احساس آرامش را دارند و مسیر کارهایشان کاملاً واضح است. چنین اشخاصى محافظه کارند و دوست دارند همه چیز مرتب و منظم باشد. وظیفه شناس هستند و اگر کارى را به آنها محول کنید آنقدر روى آن وقت مى‌گذارند تا تمام شود، حتى اگر کارى تکرارى و طاقت فرسا باشد و مجبور شدند به تنهایى آن را انجام دهند.

مستطیل
اصولگرایى مشخصه بارز این افراد است. آنها نیز نظم و ترتیب را دوست دارند ولى آن را بیشتر از طریق سازماندهی‌هاى دقیق اجرا مى‌کنند. این امر سبب مى‌شود که راههاى مناسبى را انتخاب و همه قواعد و مقررات را بررسى کنند. اگر وظیفه‌اى را به این اشخاص محول کنید ابتدا آن را به خوبى سازماندهى مى‌کنند تا اطمینان یابند که بطور اصولى اجرا خواهد شد.

مثلث
اشخاصى که شکل مثلث را انتخاب مى کنند هدف گرا هستند. آنها از برنامه ریزى قبل از انجام کارها لذت مى‌برند و به طرح موضوعات و برنامه‌هاى بزرگ و بلند مدت تمایل نشان مى‌دهند، اما ممکن است جزئیات را فراموش کنند. اگر کارى را برعهده آنها بگذارید ابتدا هدفى را براى آن تعیین و سپس با برنامه ریزى کار را آغاز مى‌کنند.

دایره
چنین افرادى اجتماعى و خوش صحبت هستند، هیچ لحن خشنى ندارند و امور را به وسیله صحبت کردن درباره آنها تحت کنترل خود در مى‌آورند. ارتباطات اولین اولویت آنها در زندگى است. مطمئن باشید که اگر وظیفه‌اى به آنها محول شود آنقدر درباره آن صحبت مى‌کنند تا هماهنگى لازم ایجاد شود.

منحنى
خلاقیت در این قبیل افراد موج مى‌زند و اغلب اوقات کارهاى جدید و متفاوتی را ارائه مى‌دهند. نظم و ترتیب برایشان کسالت آور است و اگر تکلیف را براى آنها در نظر بگیرید ایده‌هاى خوب و مشخصى را براى آنها ابداع مى‌کنند. بطور کلى افرادى که سه شکل اول یعنى مربع، مستطیل و مثلث را انتخاب مى‌کنند در جهت مسیر ویژه در حرکت هستند و کارها را بطور منطقى و اصولى انجام مى‌دهند ولى ممکن است خلاقیت کمى داشته باشند. اما گزینش دایره و منحنى نشان دهنده خلاقیت و برون گرایى است. چنین افرادى به موقعیتهاى جدید و سایر افراد دسترسى پیدا مى‌کنند ولى چندان اصولگرا و قابل اعتماد نیستند.

کاربرد تست :
این تست براى ارزیابى افراد نسبت به موقعیت شغلى شان کاربرد دارد و یا به منظور پى بردن به این نکته که اشخاص مختلف تا چه حد مى‌تواند با هم کار کنند. اگر شما بشدت علاقه‌مندید که یک کار خاص و اصولى را انجام دهید یک فرد مربع دوست مى‌تواند همکار خوبى برایتان باشد.
همچنین اینگونه افراد براى کار در دوایر حسابرسى هم کاملاً مناسبند. اگر کارها نیاز به سازماندهى گروهى داشته باشد مثلث دوستان در پیشبرد فعالیتها موفق خواهند بود. این افراد مى‌توانند مجرى خوبى باشند، چون اهداف را مشخص و اطمینان مى‌یابند که دستیابى به آنها ممکن است. براى هر نوع ارتباطات حضورى افرادى که دایره را انتخاب مى‌کنند، بهترین هستند. آنها مى‌توانند یک کارمند خوب، مسئول پذیرش یا فردى باشند که به مشتریان خود خدمات مناسبى را ارائه مى‌دهند. بالاخره افرادى که شکل مورد علاقه‌شان منحنى است همیشه ایده‌هاى تازه دارند و بطور مثال براى کار در شرکتهاى تبلیغاتى مناسبند.
 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

تست های شخصیت

امروز با یک عده از بهترین تست های شخصیت  بروز شده ایم. 

برای ارزیابی شخصیت خود و تست های روانشناسی به آدرس ذیل بروید. 

تست های شخصیت

قواعد ششگانه کار از نظر ویلیام فردریک بوک

  1. انسان باید نیروی خود را به کار گیرد، نه این که نیرو، او را به کار گیرد.
  2. انسان باید بر ساعات و روزهای خود حاکم باشد، نه بنده لحظات.
  3. باید یاد بگیریم که هرکاری را به سرانجام نیک برسانیم.
  4. انسان باید عمیقا خواستار چیزی باشد.
  5. هرگز مگذار که با شکست عادت کنی.
  6. خود را با شرایط محیط سازگار کن، و در عین حال سعی کن تا شرایط محیط را به سلیقه خود عوض کنی.

آیا شما نابغه هستید؟

 شکلی را که در لینک زیر مشاهده می کنید با دقت بررسی کنید و ماوس را روی مربع قرمز نگه داشته و آن را حرکت دهید.سعی کنید مربع قرمز رنگ با دیواره و مربع/مستطیل های آبی رنگ برخورد نکند.اگر بتوانید بیشتر از 18 ثانیه از برخورد جلوگیری کنید، شما یک نابغه هستید!گفته شده خلبانان نیروی هوایی آمریکا تا 2 دقیقه می توانند به بازی ادامه بدهند!

http://pishgo.persiangig.ir/other/Escape!.htm

با تشکر از: نقشه برداری

فکر اطرافیانتان را بخوانید؟


آیا مایلید به افکار کسی که در کنار دستتان نشسته است پی ببرید؟ اگر با افراد زیادی مواجه شده باشیم می‌توانیم بسیاری از افراد را حتی از نوع صحبت کردنشان بشناسیم‌. اما این شناخت در مواجه حضوری با دانستن بسیاری از حالات ثابت شده در علم روان‌شناسی بهترین فرهنگ نامة آدم‌شناسی را برایمان می‌گشاید. با شناخت بیشتر افراد، ارتباطمان جهت دار می‌شود و در مدت کوتاهی خواهیم توانست که به هدف مورد نظر از این آشنایی و ملاقات نزدیک شویم‌. ایجاد رابطه صحیح باعث رشد عزت نفس در انسان می‌شود و ارتباط ما با خودمان و اطرافیان تقویت می‌شود.
هر چه بهتر و کامل‌تر با خود و دیگران ارتباط برقرار کنیم‌، احساس موفقیت از ایجاد یک ارتباط صحیح و دوستانه ما را زودتر به هدفهایمان می‌رساند و باعث تعالی افکار و رفتارمان در زندگی می‌شود.

1 - فرد خوددار:
اگر شخصی دستهایش را پشت کمر قفل کند، نشان می‌دهد که خود را به شدت کنترل کرده است‌. در این حالت او سعی دارد خشم یا احساس ناامیدی را از خود دور کند.

2 - حالت تدافعی‌:
اگر انگشتان دستها به بازو گره خورده باشد نشان دهنده حالت تدافعی در برابر حمله‌ای غیر منتظره و ناگهانی یا بی‌میلی برای تغییر چهره شخص است‌. اگر انگشتها مشت شده باشند، حالت بی میلی شدیدتر است‌.

3 - متفکر:
گره کردن دستها به دسته‌های صندلی نشان می‌دهد که شخص سعی دارد احساس خود را مهار کند. اما قفل کردن قوزک پاها به یکدیگر حالت تدافعی است‌. این حالت بیشتر در مسافران مضطرب هواپیمای هنگام پرواز و فرود آن دیده می‌شود.

4 ـ دقت‌:
وقتی شخص انگشت سبابه را روی صورت و بقیه دستش را به صورت گره کرده در پایین صورتش قرار می‌دهد یعنی که با دقت است‌. این حالت نشان می‌دهد که شخص بادقت زیاد به صحبت‌های شما گوش می‌دهد و یک یک کلمات شما را می‌سنجد و در چهره او حالتی انتقادی به چشم می‌خورد.

5 - بدگمان‌:
انگشتهای گره شده زیر چانه و نگاه خیره نشان دهنده حالت تردید و دودلی است‌. او به صحبت‌های شما و صحت گفته‌هایتان تردید می‌کند. در این حالت ممکن است آرنج روی میز قرار گرفته باشد.

6 - بی‌گناه‌:
دستهایی که روی سینه قرار گرفته باشد، بهترین نمونه برای نشان دادن و حالت بی‌گناهی و درستکاری است‌. این حالت اثر باقیمانده از شکل سوگند خوردن است که دست را روی قلب قرار می‌دهند.

7 - مطمئن‌:
این حالت دستها در مردها نشان می‌دهد که به آنچه که می‌گویند اعتقاد و اعتماد کامل دارند و در خانمها کمتر دیده می‌شود. خانمها هنگامی که دست خود را به کمر می‌زنند نشان می‌دهند که به آنچه می‌گویند اطمینان دارند.

8 - مرموز:
دستهای به هم مشت شده زیر چانه نشان می‌دهد که شخص نظریاتش را پنهان می‌کند و به شما اجازه می‌دهد به صحبت خود ادامه دهید، تنها هنگامی که حرفهایتان پایان یافت به شما و نظریات شما حمله خواهد کرد.

9 - ظاهر ساز:
او آرام به نظر می‌رسد اما این آرامش پیش از توفان است‌. این حالتی است که بیشتر رؤسا به خود می‌گیرند تا خود را به گونه‌ای به زیردستان نزدیک کنند و در عین حال جاذبه آنها نیز کم نشود.

10 - آماده و موفق‌:
قرار دادن پاها روی هر چیز (روی صندلی‌، میز، سکو و... نشانه حالت مالکیت است‌... در یک میز گرد تنها رئیس اجازه دارد چنین حالتی داشته باشد و آرامش خود را نشان دهد.)

11 - اعتماد به نفس‌:
تکیه زدن به صندلی در حالتی که دستها پشت سر قفل شده نشان دهنده اعتماد به نفس قوی است‌. اگر شخصی در این حالت صحبت می‌کند به گفته‌های خود اعتماد دارد و اگر به صحبت‌های شما گوش می‌دهد به خود زحمت ندهید، او خود همه ماجرا را می‌داند!

استرس

 
پدیده استرس یا فشار عصبی از مسایل بسیار حاد کنونی سازمان‌ها می‌باشد که سلامت جسمی و روانی نیروی کار را به خطر انداخته و هزینه سنگینی را به سازمان‌ها وارد ساخته است، گروهی از صاحب‌نظران رفتار سازمانی، استرس ناشی از شغل را بیماری شایع قرن نامگذاری کرده‌اند شاید هم به راستی دوران ما عصر استرس‌ها است که در آن انسان بیش از هر زمان دیگر در معرض عوامل استرس‌زا قرار گرفته و مسایل و مشکلات زیادی از هر سو او را احاطه کرده است: این عوامل استرس‌زا به طور حتم با پیچیدگی روزافزون سازمان‌ها و گسترش تکنیک‌ها؛ ابزارها و دیگر ابعاد سازمان، در صورت عدم برنامه‌ریزی صحیح دقیق افزایش می‌یابد.
● هدف‌های رفتاری
همچنان که تغیر و تحول در روند زندگی جاودانه شده است، استرس نیز یکی از اجزاء لاینفک زندگی امروزی به حساب می‌آید. از آنجایی که هیچ کدام از ما به هیچ وجه قصد ندارد زیر آن له شده و از بین برود، بنابراین باید از همین ابتدا آخر خط را برای خود مشخص کنیم و جوانب مختلف امر را بپذیریم. این مطلوب، قابل دسترسی نخواهد بود، مگر در صورت پذیرش وجود استرس.
استرس شغلی یک بیماری مزمن است که در نتیجه شرایط سخت کاری به وجود آمده و بر روی عملکرد فردی و سلامت جسمی و ذهنی فرد تاثیر می‌گذارد. دلیل اصلی تعداد بسیار زیادی از مشکلات روحی و روانی، به طور مستقیم از استرس‌های شغلی نشئت می‌گیرد. استرس موجود در محیط کار، در برخی موارد، حتی می‌تواند ناتوانایی‌هایی را نیز در فرد ایجاد کند. در موارد حاد، روانپزشک برای یافتن شیوه درمانی مناسب، می‌بایست دلیل و درجه استرس شغلی را ارزیابی نماید.
اندی آلیس از کالج راسکین، آکسفورد، انگلستان، اخیراً در حال کار کردن بر روی پروژه‌ای مربوط به استرس شغلی است. او در نموداری نشان داده است که استرس، چگونه می‌تواند بر روی بازده کاری کارمندان تاثیر بگذارد. وی در ادامه توضیح می‌دهند که در مراحل اولیه، استرس شغلی می‌تواند بدن را در وضعیت اضطراری قرار داده و موجب شود تا راندمان کاری فرد، افزایش پیدا کند. شخص در این زمان همواره به خود تاکید می‌کند که: من باید کارهایم را بهتر انجام دهم؛ اما اگر این شرایط نادیده گرفته شده و مورد بررسی قرار نگیرد، بدن همچنان در حالت اضطراری باقی می‌ماند و در نتیجه بازده کاری به طور خودکار کاهش پیدا کرده و سلامت فرد به خطر می‌افتد.
● عوامل به وجود آورنده استرس شغلی:
۱) حمایت نکردن مسوولان از کارکنان
۲) ارزشیابی‌های ناعادلانه
۳) عدم امنیت شغلی و عدم امکان ارتقاء و پیشرفت
۴) وجود همکاران ناخوشایند
۵) حجم زیاد کارها یا بیش از اندازه کم بودن کارها
۶) ساعات کاری نامعلوم و مشکلات خانوادگی و عدم استراحت به موقع کارکنان
۷) تقاضاهای زیاد ارباب رجوع
۸) رقابت غیرمعمول بین کارکنان و نادیده گرفتن خواسته‌های آنان
۹) عدم رسیدگی به شکایات کارکنان
۱۰) فشار بیش از حد ناشی از غیرواقعی بودن مهلت انجام کارها
۱۱) نداشتن مهارت کافی در نحوه انجام کار
۱۲) شرایط فیزیکی نامطلوب محیط کار
۱۳) عدم حضور به موقع در محل کار
● ناامنی شغلی
اداره‌جات سازمان یافته در حال دگرگونی هستند و دلیل آن نیز چیزی جز تغییر و تحول در ساختارهای اقتصادی و گریز از فشارهای مالی نیست. این روزها فاکتورهایی نظیر: سازماندهی مجدد تشکیلات، اعمال کنترل، ادغام شرکت‌ها، نقل و انتقال و... به عنوان موارد اصلی ایجاد استرس برای کارکنان درآمده‌اند. از سوی دیگر کارخانجات و شرکت‌های متفاوت نیز سعی می‌کنند تا حتی الامکان در این چالش باقی مانده و پیروز از میدان خارج شوند. چنین اصلاحات اساسی و بنیادینی بر روی همه مشاغل (چه یک پزشک و چه یک کارگر ساده) تاثیر می‌گذارد.
● تقاضای بالا در اجرا
انتظارات غیرواقعی، به ویژه در زمان سازماندهی مجدد شرکت‌ها، گاهی فشار بی‌دلیل و مضری را بر روی کارکنان اعمال می‌دارد به عنوان یکی از منابع مهم و بزرگ تنش و اضطراب محسوب می‌شود.حجم بالای کار، ساعات طولانی کاری، و گرایش شدید به اتمام پروژه‌ها در مدت زمان معین، می‌تواند کارمندان را از نظر جسمی و روحی تحت فشار بی حد و حصری قرار دهد. سفرهای مکرر تجاری و دور بوده بیش از اندازه از خانه و خانواده نیز می‌تواند به عنوان یکی دیگر از عوامل ایجاد استرس به شمار آید.
● تکنولوژی
گسترش تکنولوژی در سیمای بهره‌گیری از فن‌آوری‌هایی نظیر: کامپیوتر، پیجر، تلفن همراه، دستگاه فکس، و اینترنت، باعث افزایش سرعت و دقت شده است. از اینرو کارفرمایان انتظار دارند تا کارمندان با استفاده از امکانات فوق‌الذکر، خلاقیت، سودمندی، و لیاقت خود را بیش از پیش افزایش دهند. پی رو این انتظار، فشار بر روی کارکنان، به منظور انجام به موقع و بی‌نقص کارها را به طور طبیعی زیاد می‌شود. کارگرانی که با ماشین‌های سنگین کار می‌کنند، به منظور برخورداری از هوشیاری دایمی، می‌بایست استرس بی‌حد و اندازه‌ای را تحمل کنند. از سوی دیگر مسأله همسو شدن با پیشرفت‌های تکنولوژیکی مطرح می‌شود و کارکنان مجبور هستند کاربرد نرم‌افزارهای متعدد را در مدت زمان بسیار کوتاهی فرا گیرند، که این مطلب خود یکی از عوامل موثر برای ایجاد استرس در افراد به شمار می‌رود.
● فرهنگ محیط کار
پیدایش سازگاری با محیط کار، می‌تواند از ابعاد مختلف، امری استرس‌زا محسوب شود و فرقی نمی‌کند که به تازگی وارد فضای جدید کاری شده باشید و یا اینکه برای سالیان دراز در آن بخش مشغول به خدمت باشید. فرد برای اینکه بتواند خود را با گزینه‌های مختلف فرهنگ محیط کار از قبیل: الگوهای ارتباطی میان افراد مختلف، رعایت سلسه مراتب، رعایت فرم و پوشش مخصوص‌ (در صورت نیاز) و مهم‌تر از همه الگوهای رفتاری و کاری کارفرما و همقطارهایش وفق دهد، ملزم به رعایت یکسری خط‌مشی‌های از پیش تعیین شده می‌باشد. در نتیجه فرد خواه ناخواه به سمت مشکلات عدیده‌ای با همکاران و یا حتی با مقامات بالاتر سوق داده می‌شود. در بسیاری از موارد سیاست‌های شغلی و یا شایعات بی‌پایه و اساس در محیط کار، از مهمترین منابع تولید استرس می‌باشند.
● مشکلات شخصی یا خانوادگی
کارمندانی که دچار مشکلات خانوادگی و یا شخصی هستند، معمولاً تنش‌های شخصی خود را با مسایل کاری مخلوط کرده و آن‌ها را با خود به محیط کارشان می‌آورند. زمانی که فرد در حالت افسردگی و خستگی مفرط باشد، توجه او متمرکز نشده و انگیزه‌هایش تا حد بسیار زیادی کاهش پیدا می‌کنند و همین امر سبب می‌شود تا از عهده مسوولیت‌های شغلی خود به خوبی برنیاید.
● خانم‌ها و استرس شغلی
خانم‌ها علاوه بر استرس‌های شغلی رایج، ممکن است در محیط کار مورد آزار و اذیت فیزکی نیز قرار بگیرند. از مدت‌ها قبل، آزار و اذیت و سوءاستفاده‌های جنسی از خانم‌ها در محیط‌های کاری، به عنوان یکی از موارد تنش‌زای مهم برای این قشر به شمار می‌رفته است. خانم‌ها ممکن است استرس بسیار زیادی را به دلیل مثلاً آزاد محیط‌های خشن‌ کاری تجربه کنند که از نظر قانونی در قالب رفتارهای زننده و مرعوب در محیط کار تشریح می‌شود، و می‌تواند در پرتو رفتارهای ناخوشایند زبانی یا فیزیکی نمود پیدا کند؛ همانطور که پیش‌تر نیز اشاره شد، این امر به عنوان یکی از منابع استرس‌زای دایمی برای خانم‌ها به شمار می‌آید. همچنین تبعیضات بی‌رویه در محیط‌های کاری، فشارهای خانوادگی، و نیازهای اجتماعی نیز به این منبع استرس، افزوده می‌شوند.
● علایم و نشانه‌های استرس شغلی
علایم استرس شغلی در افراد مختلف، متفاوت بوده و به عوامل بیشماری از قبیل: موقعیت و شرایط کاری مختلف، مدت زمان قرار گرفتن در معرض استرس، و میزان استرس وارد شده به فرد، بستگی دارد. اما نمونه‌های بارز علایم استرس شغلی عبارتند از:
▪ بی‌خوابی
▪ پرتی حواس
▪ اضطراب و تنش
▪ غیبت از کار
▪ افسردگی
▪ خستگی
▪ ناامیدی و عصبانیت در حد افراطی
▪ مشکلات خانوادگی
▪ بیماری‌های جسمی از قبیل:
۱) بیماری‌های قلبی،
۲) میگرن،
۳) سردرد،
۴) سوءهاضمه
۵) دیسک کمر
● پیامدهای استرس شغلی:
استرس دارای پیامدهایی نیز می‌باشد. اگر فشار عصبی مثبت باشد ممکن است نتیجه آن، فعالیت، جدیت و انگیزش بیشتر باشد اما آنچه بیشتر مورد توجه است پیامدهای منفی استرس می‌باشد که این پیامدها ممکن است فردی باشند و عدتا بر فرد تأثیر بگذارد هر چند ممکن است سازمان نیز به طور مستقیم و غیرمستقیم از این پیامد متأثر شود. ولی این فرد است که بهای آن را می‌پردازد.
▪ پیامدهای فردی استرس را می‌توان در گروه‌های زیر قرار داد:
۱) پیامدهای رفتاری (مصرف دخانیات، خشونت، حادثه‌آفرینی)
۲) پایمدهای روانی (افسردگی، پرخوابی، بی‌خوابی، مشکلات خانوادگی و...)
۳) پیامدهای جسمی(حمله قلبی، سردرد، کمردرد، زخم معده، ناراحتی‌های پوستی)
همچنین استرس دارای پیامدهای سازمانی از جمله: کاهش عملکرد مناسب، افزایش تعداد غیبت‌ها، موارد استعفا، کاهش رضایت شغلی، کاهش تعهد سازمانی و... می‌باشد.
● روش‌های فردی کاهش استرس شغلی:
۱) قوانین کاری و مسوولیت کاری خود را به طور روشن مشخص کنید.
۲) درباره مشکلات کاری خود به سرپرست یا رییس خود صحبت کنید.
۳) به توانایی‌های خود باور داشته باشید و مهارت‌ها و توانایی‌های خود را با مطالعه و استفاده از تجربیان دیگران به خصوص همکاران با سابقه بالا ببرید.