بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

مدیرعامل گوگل . اریک اشمیت

مدیر عامل گوگل

نام

اریک

نام خانوادگی

اشمیت

تحصیلات

کامپیوتر (دکترا)

سن

53 سال

سمت فعلی

مدیرعامل شرکت گوگل

 

 

دکتر اریک اشمیدت، رییس هیت مدیره و مدیر اجرایى

دکتر اریک اشمیدت در آوگوست 2001 -- شهریور 1380 -- یعنى بعد از پنج ماه از ملحق شدن ایشان به اعضاى هیت مدیره به عنوان رییس اجرایى انتخاب شد. همچنین اشمیدت رییس هیت مدیر شرکت Novell است که ایشان به عنوان شخص مرکزى و تصمیمگیر در مدیریت و توسعه این شرکت به حساب مىآید.

 

 

اشمیت از شرکت Sun Microsystems به شرکت Novell در سال 1997 پیوست، ایشان در Sun سمت رییس تکنولوژى را داشتند. در مدت خدمت ایشان به Sun که 14 سال طول کشید، ایشان موقیتهاى اجرایى را در این شرکت ایفا میکرد که نتیجه آن کسب شناخت هاى بین المللى در توسعه تکنولوژى و اینترنت در ارتباط جمعیهاى تجارت، دولت، تحصیلات، فرهنگ و علم و دانش بود. اشمیدت همچنین نقش بسیار مهم و اساسى را در بازار Java، زبان برنامه نویسى independent کامپیوترهاى Sun را داشت.

قبل از پیوستن به Sun، اشمیدت جزو یکى از اعضاى تحقیقاتى در لابراتوار دانش کامپیوترى شرکت Xerox Palo Alto Research Center (PARC) را داشت. او همچنین مقامهایى را در Bell Laboratories و Zilog نیز داشت.

اشمیدت داراى دکتراى کامپیوتر و دیپلم عالى مهندسى برق از دانشگاه California در Berkeley است. ایشان لیسانس مهندسى برق خود را از دانشگاه Princeton دریافت کرده است.

 

گفتگو با اریک اشمیت در خصوص رمز موفقیت گوگل

 

شرکتی که 9 سال قبل در همین روزها، با یک میلیون دلار سرمایه در یک گاراژ شروع به کار کرد، حالا 13 هزار نفر پرسنل تمام وقت دارد، گردش مالی‌ سالانه‌اش به 10 میلیارد دلار و سودش به 3 میلیارد دلار می‌رسد و همه این کسب و کار را مدیون سایتی است که باز کردنش حتی با کندترین خط‌های اینترنت هم کمتر از 5 ثانیه طول می‌کشد.

 Google حالا دیگر نه یک شرکت یا یک سایت، که یک فعل است؛ فعلی که خیلی‌ها در شبانه‌روز بیشتر از پرکاربردترین فعل‌های زبان مادری، مرتکبش می‌شوند. روزی که گوگل اعلام کند دیگر دنبال چیزی نمی‌گردد، دنیا کم یا زیاد تغییر خواهد کرد.
مدتی پیش، مجله فورچون، لیستی منتشر کرد از 100 شرکتی که بهترین شرایط کار را برای کارمندانشان فراهم می‌کنند و البته گوگل در رأس این فهرست قرار داشت: شرکتی که سال گذشته از بین یک میلیون و 100هزار متقاضی کار، 2200 نفر را استخدام کرده‌ است. شنیدن رازهای موفقیت و محبوبیت این غول اینترنتی، از زبان مدیرعاملش-  اریک اشمیت-  می‌تواند جالب باشد.

48 سال پیش، پیتر دراکر، مفهومی را ابداع کرد که به نظرم ما در گوگل به دنبال پیاده ‌کردن هرچه بهترش هستیم: «کارکنان دانش‌محور» با تعریف او کسانی هستند که فکر می‌کنند برای مؤثر بودن حقوق می‌گیرند، نه برای این‌که از 8 صبح تا 4 عصر کار کنند.
شرکت‌های هوشمندی که در جذب و پرورش این افراد موفق باشند،  خیالشان را از بابت در اختیار داشتن برگ برنده برتری در رقابت‌های تجاری 25 سال آینده راحت کرده‌اند.
در گوگل ما به دنبال همین برتری هستیم. الآن بحثی هست بر سر این‌که آیا شرکت‌های بزرگ، کارکنان دانش‌محورشان را بد مدیریت می‌کنند یا نه و هر شرکتی که قضیه را درست نفهمد یا جدی نگیرد کارش تمام است. چیزهایی که در ادامه می‌آید، 10 اصل کلیدی گوگل برای استفاده هرچه بهتر از کارکنان دانش‌محور است.

1 - گروهی استخدام کنید: کسی که برای استخدام شدن به گوگل می‌آید، حداقل با 6 نفر مصاحبه می‌کند که اینها از بین کادر مدیران و همین‌طور همکاران بالقوه داوطلب انتخاب می‌شوند. اینجا نظر و عقیده همه در نظر گرفته می‌شود و این، فرآیند استخدام را عادلانه‌تر می‌کند. درست است که کار بیشتر طول می‌کشد اما ارزشش را دارد. اگر آدم‌های بزرگی را استخدام کنید و نظرشان را در استخدام بقیه بپرسید، مسلم است که آدم‌های بزرگ بیشتری نصیبتان می‌شود.

2 - به فکر تک تک نیازهایشان باشید: به قول دراکر هدف اصلی برداشتن همه موانع از سر راه کارکنان دانش‌محور است. در گوگل فقط وسایل و لوازم کار مهیا نیست. غذاخوری‌های درجه یک، سالن‌های ورزش، لباسشویی، ماساژ، آرایشگاه، کارواش، خشکشویی، سرویس‌های رفت‌وآمد و خلاصه هر چیزی که یک کارمند سخت‌کوش ممکن است به آن احتیاج پیدا کند اینجا حاضر است. باید حقیقت را پذیرفت: برنامه‌نویس می‌خواهد برنامه بنویسد، نمی‌خواهد رخت‌هایش را بشوید پس بهتر است کاری کنید که بدون نگرانی هر دو را بتواند انجام بدهد.


 

3 - کنار هم جمعشان کنید: تقریباً تمام پروژه‌های گوگل، کارهای تیمی است و تیم‌ها باید با هم در رابطه باشند. بهترین راه برای ساده ‌کردن این ارتباط این است که اعضای تیم را در چند متری همدیگر بنشانید.
در گوگل تقریباً هیچ‌کس دفتر کار اختصاصی ندارد. به این ترتیب وقتی یک برنامه‌نویس می‌خواهد با همکارش مشورت کند، دسترسی، آنی و بلافاصله است: بدون تلفن، بدون ایمیل و بدون انتظار برای جواب. حتی مدیرعامل گوگل- که خودم باشم- هم تا چند ماه دفتر اشتراکی داشت و باید بگویم نشستن کنار یک کارمند دانش‌محور، تجربه آموزشی فوق‌العاده‌ای بود.

4 - هماهنگی را آسان کنید: چون اینجا همه اعضای یک تیم در چند قدمی هم‌اند، هماهنگی پروژه‌ها کار به نسبت آسانی‌ است. علاوه‌ بر مجاورت فیزیکی، هر کارمند گوگل (یا گوگلر) هفته‌ای یک ایمیل کوچک به بقیه اعضای گروهش می‌زند و آنها را از کارهایی که در هفته ‌گذشته کرده‌ است باخبر می‌کند. در چنین محیطی، تعقیب روند کار و انجام هماهنگی‌ها بسیار آسان‌تر است.

5 - محصولتان را مصرف کنید: کارکنان گوگل، به‌طور گسترده از ابزارها و محصولات شرکتشان استفاده می‌کنند. تقریباً تمامی پروژه‌ها و فعالیت‌های گوگل، یک صفحه وب داخلی دارد که در اختیار اعضای تیم پروژه است. سایر ابزارهای مدیریت اطلاعات هم در گوگل به‌وفور استفاده می‌شود که خیلی‌هایشان در نهایت به صورت یکی از محصولات شرکت درمی‌آید.
مثلاً یکی از دلایل موفقیت
Gmail این است که چندین ماه به‌صورت آزمایشی در خود شرکت مورد استفاده قرار می‌گرفت و چون ایمیل، ابزار بسیار مهمی در ارتباطات داخلی شرکت است، Gmail به‌تدریج طوری تغییر و ارتقا پیدا کرد که بتواند از عهده برآورده‌ کردن نیازهای سخت‌گیرترین مشتریانش بربیاید؛ مشتری‌هایی که همان کارکنان دانش‌محور ما بودند.

6 - خلاقیت را تشویق کنید: مهندسان گوگل می‌توانند تا 20 درصد از وقتشان را صرف پروژه‌های شخصی کنند. البته پروژه باید تصویب شود و همیشه هم چیز مفیدی از آب درنمی‌آید، اما ما نمی‌خواهیم جلوی خلاقیت آدم‌های خلاق را بگیریم.
 یکی از سلاح‌های نه‌چندان سری گوگل، «فهرست ایده‌ها»ست: یک صندوق پیشنهادات مجازی که مرتباً با ایمیل بین کارکنان ردوبدل می‌شود و هرکس می‌تواند ایده‌هایش درباره چیزهای مختلف- از فرآیند پارک ماشین در شرکت گرفته تا محصول بعدی گوگل- را در آن بنویسد. نرم‌افزار صندوق، به همه اجازه می‌دهد که درباره ایده‌ها نظر یا به آنها امتیاز بدهند و به این ترتیب بهترین ایده‌ها به صدر فهرست می‌آید.

7 - بکوشید به اتفاق نظر برسید: در اسطوره‌شناسی مدرن شرکت‌ها، کسی که به‌تنهایی تصمیم می‌گیرد، قهرمان است. ما همان ضرب‌المثل قدیمی را که می‌گوید: «چند نفر بیشتر از یک نفر می‌فهمند» ترجیح می‌دهیم. در گوگل، مدیر، گردآورنده دیدگاه‌هاست نه دیکتاتور تصمیم‌ها. رسیدن به اتفاق نظر، گاهی خیلی طول می‌کشد اما همیشه تیمی متعهدتر و تصمیم‌هایی بهتر به‌دست می‌دهد.

8 - شرور نباشید: درباره این جمله- که شعار گوگل است- خیلی حرف‌ها زده‌ شده ولی ما سعی می‌کنیم- مخصوصاً در رده‌های مدیریتی- با آن زندگی کنیم. اینجا هم مثل همه شرکت‌های دیگر، آدم‌ها دیدگاه‌های شخصی‌شان را دوست دارند اما بر خلاف تمرین‌های مدیریتی بعضی از شرکت‌های معروف، در گوگل کسی صندلی پرت نمی‌کند. [کنایه از اتفاقی است که در مایکروسافت افتاد]. هدف گوگل، رسیدن به جوی از احترام و بردباری است نه  شرکتی پر از بله‌قربان‌گو.

9 - از اطلاعات استفاده کنید: در گوگل، تقریباً هر تصمیم بر اساس تحلیل‌های کمی گرفته می‌شود. اینجا سیستم‌هایی برای مدیریت اطلاعات هست و تحلیلگرانی که در میان این داده‌ها غوطه می‌خورند و برای به‌روز نگه‌‌داشتن ما، روند تغییرات همه‌چیز را نشانمان می‌دهند. غیر از این، هر بخشی از بازار که درگیرش هستیم، یک تابلوی آنلاین دارد که موقعیت ما را در بازار نمایش می‌دهد.

10 - ارتباطات موثر داشته باشید: جمعه‌ هر هفته یک گردهمایی همگانی در گوگل برقرار است شامل اعلام اطلاعیه‌ها، معرفی اعضای جدید، پرسش و پاسخ و البته خوردنی و نوشیدنی.
چنین جلساتی، مدیران و کارکنان دانش‌محور را در تماس و ارتباط با یکدیگر قرار می‌دهد. در مقابل پخش و انتقال گسترده اطلاعات در درون گوگل، نشت اطلاعات به بیرون تاکنون بسیار کم بوده‌ است. برعکس خیلی‌ها که فکر می‌کنند به کارمند وفادار باید اعتماد کرد، ما  معتقدیم کارمندی که مورد اعتماد قرار بگیرد، وفادار هم خواهد بود.

 

 


گوگل نخستین برند 100 میلیارد دلاری جهان


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


این رتبه‌بندی از طریق تحلیل ارزش دلار یک برند به همراه پژوهش برروی رفتارهای مصرف کننده صورت گرفته است. پس از گوگل مایکروسافت با ارزش برند 76 میلیارد دلار و کوکاکولا با ارزش برند 67 میلیارد دلار قرار گرفته‌اند. بر اساس گزارش جدید موسسه پژوهش و بازاریابی میلوارد براون اپتیمر، گوگل برترین برند جهان است که 100 میلیارد دلار ارزش دارد.

بنابر این گزارش، در جدیدترین فهرست این شرکت از صد برند با ارزش جهان، گوگل برای سومین سال پیاپی در صدر قرار گرفته است. ارزش برند گوگل با 16 درصد افزایش از 86 میلیارد دلار در سال گذشته به 100 میلیارد دلار رسید. این رتبه‌بندی از طریق تحلیل ارزش دلار یک برند به همراه پژوهش برروی رفتارهای مصرف کننده صورت گرفته است. پس از گوگل مایکروسافت با ارزش برند 76 میلیارد دلار و کوکاکولا با ارزش برند 67 میلیارد دلار قرار گرفته‌اند.

IBM به‌عنوان چهارمین، اپل، ششمین و جنرال الکتریک به‌عنوان هشتمین برند با ارزش، از دیگر شرکت‌های فن‌آوری هستند که جزء 10 برند برتر قرار دارند. شرکت مخابراتی ودافون نیز به علت کسب و کار شبکه بی‌سیم خود توانسته برای نخستین بار جزء 10 برند برتر قرار بگیرد.

منبع : ایسنا

10 قانون طلایی گوگل


کارمندان گوگل بسیار مفید و در اصطلاح productive هستند.

این که گوگل همه جوره بفکر کارمنداش هست یک موضوع انکار ناپذیره ولی آیا شما اسم این روتوجه به کارمندان می زارید یا به نوعی سر اونها رو گرم کردن؟
مصداق همون پخش موسیقی برای گاوها موقع شیردهی که میزان شیردهی اونها رو افزایش می داد. حالا کمی وارد عمق قضیه می شیم تا بهتر اهداف گوگل رو برای این کار درک کنیم.
مسئولین ارشد بخش کارمندان گوگل به یک نتیجه مهم دست یافته اند: مهندسان و کارمندان مملو از علم ما انتظار دارند که به خاطر علمشان به آنها رسیدگی شود، نه اینکه صرفا یک کارمند رسمی ساعت 9 تا پنج باشد (nine to five) . این شناخت یعنی ما طوری به کارمندان خود خدمات می دهیم که ماکزیموم (حداکثر) کارایی خود را در ساعات کاری ارائه کنند.

حال گوگل برای جذب هر کارمند کار آمد ده استراتژی بسیار موثر را برای خود دارد: بینید!

استراتژی اول: استخدام کمیته ای) هر کس خواهان استخدام در گوگل باشد باید حداقل با 6 نفر مصاحبه انجام دهد، هر مصاحبه یک بعد از فرد را پوشش می دهد و در نهایت فرد با نظر کمیته ناظر استخدام می شود. این استراتژی از اویل کار گوگل به کار برده شده و گفته می شود با اینکه کمی پروسه (فرآیند) استخدام را طولانی می کند ولی به هر حال سود زیادی عائد گوگل شده است ( همین که از کارمنداش ضرر نکرده یه سود خیلی بزرگه)

استراتژی دوم حذف نیازها و دل مشغولی های هر کارمند از مشغله او می باشد. یعنی گوگل تغذیه سالم، شستشوی ماشین، حمل و نقل با توبوس، ورزش، اتاق های ماساژ، اصلاح و آرایش مو و خیلی دیگر از مواردی را که ممکن است کارمند را مشغول خود کند برای آنها تامین می کند. یک برنامه نویس باید برنامه بنویسد نه اینکه نگران اتو کردن کت وشلوارش باشد. (این قضیه برای خود من خیلی جالب است، مصداق یکی از داستان های ادبی که خطیبی زبردست برای پادشاه مصر نامه می نوشت که ناگهان متوجه می شود در خانه آرد ندارد، این موضوع بقدری آزارش می دهد که در نامه رسمی پادشاه می نویسد “آرد نماند” و متوجه هم نمی شود. مدتی بعد پادشاه مصر اورا فرامی خواند و از مال و منان دنیا و ضروریات زندگی هرچی که هست در اختیارش قرار می ده و می گه : خطیبانی مثل شما که مسئولیت سنگینی بر عهده دارید باید همه چیزتان تامین باشد تا در اجرای امور خود دچار مشکل و دردسر نشوید)

روش بعدی گوگل جمع کردن همه کنار هم هست. تمام پروژه های گوگل مبتنی بر تیم اجرا می شن، و کار تیمی یعنی باهم بودن. لذا تو گوگل اتاق کم به چشم می خوره، کارمندان برای اجرای پروژه معمولا کنار هم هستند و نیازی نیست که زنگ بزنن، ایمیل بفرستند یا … . حتی من شنیدم یکی از مدیران عامل یکی از شعبات اتاق خودش رو با بقیه به اشتراک گذاشته بود و خودش هم پیش برنامه نویسان حرفه ای می نشست و این رو بهترین راه برای یاد گرفتن موارد تازه می دونست.

آسان ساختن همکاری راهکار بعدی گوگلی هاست. کارمندان هر هته یکبار از فعالیت های خود یک snippet یا یک یادداشت برای همه می فرستند. این به اشتراک گذاری می تونه همه رو از کارهای بقیه آگاه کنه و گامی موثر در synch یا همسان سازی شارش کاری بحساب می آد.

پنجمین استراتژی استفاده از یک شبکه وب داخلی برای اطلاع رسانی به کارمندان هست. به این شرح که یک وب در داخل تمام اطلاعات رو در بر داره، مثلا اطلاعات پروژه ها، میزان پیشرفت اونها و … . حتی گوگل معتقد هست یکی از عواملی که باعث شد جیمیل خیلی موفق از آب دربیاد این بود که این سرویس میل ماه ها در خود گوگل بصورت داخالی بر روی شبکه در حال اجرا بود. این یعنی متخصصین گوگل فرصت کافی برای یافتن خطاها و اصلاح اونها رو داشتند.

تشویق خلاقیت یکی دیگر از راهکارهای گوگل است. همانطور که شاید بدانید کارمندان گوگل 20 درصد از زمان خود را می توانند صرف کار برروی پروژه های خود انجام دهند. حتی یک نرم افزار در شبکه گوگل به عنوان جعبه پیشنهادات دائم در دسترس کارمندان است. کارمندان می توانند ایده های خود را در این جعبه نوشته و بقیه نیز می توانند برای آنها نظر صدر کنند یا آنها را رتبه بندی کنند. گفته می شود بسیاری از نوآوری های گوگل از همین جعبه به دست می آید.

در قانون هفتم گوگلی ها معتقند که “بیشتر، بیشتر از کمتر می داند”. این یعنی تصمیم گیری بر اساس نظر همه اجرا می شود. در گوگل مدیر عامل یک جمع کننده نظرات است نه صادر کننده رای. تصمیم گیری در گوگل اگرچه به این دلیل کمی طولانی می شود ولی در نهایت بهترین و عامه پسند ترین رای ها صادر می شوند.

بدصفت نباشید! این قانون و شعار گوگل است. در گوگل هیچ کس صندلی پرت نمی کند و این یعنی بالا بردن صبر و احترام کارمندان نسبت به یکدیگر. م بر خلاف بسیاری از شرکت ها که یک سری مدیر هستند و به زیر دستان زور می گویند، گوگل محفل آزادی و آسودگی است.

نهمین قانون گوگل up-to-date بودن است. در هریک از زمینه هایی که گوگل به فعالیتمی پردازد تعدادی آنایز کننده و متخصص دائم در حال جمع آوری اطلاعات بروز آن زمینه می باند.

و در نهایت قانون آخر گوگل برای خلق محیطی کاملا کارا و مناسب برگزاری مراسمی در روزهای جمعه می باشد. تازه وارد ها معرفی می شوند. سوال و جواب هایی پرسیده می شود و از کارمندان به نحوه احسنت پذیرایی می شود. این یعنی مدیران کامل در جریان امور کارمندات قرار می گیرند و بلعکس! یک محیط کاملا محیا برای یک کار سرشار از اعتما

تجارت اینترنتی به وسیله‌ی شرکت‌های هرمی

اقتصاد

تجارت یکی از ارکان مهم در زندگی انسان است که شکل اولیه آن با دادوستد کالا با کالا (پایاپای) صورت گرفته است. تجارت نیز همگام با پیشرفت علم و تکنولوژی در دنیای مدرن، روند رو به رشد سریعی داشته است به طوری که در سال‌های اخیر توجه اکثر شرکت‌ها و بازرگانان را به خود جلب نموده است. «بازاریابی شبکه‌ای» یا همان تجارت الکترونیکی در فضای گسترده‌ی اینترنت مورد استفاده قرار می‌گیرد به دلیل وجود امکاناتی برای تبلیغات و برقرار کردن ارتباطات مؤثر در سطحی گسترده و کم‌هزینه در دنیای نامحدود انترنت، شرکت‌های تجاری اقدام به ارائه کالا و تبلیغات و خرید و فروش‌های خود در این عرصه‌ی جذاب و پردرآمد نموده‌اند. در ادامه ضمن معرفی، به اختصار به مزایا و معایب یکی از شرکت‌‌ها و کمپانی‌هایی که به صورت اینترنتی با نام «گلدکوئیست» مشغول بازاریابی است می‌پردازیم. سپس به فتوای جمعی از مفتیان جهان اسلام در رابطه با چنین شرکت‌های هرمی با هر عنوانی که باشند خواهیم پرداخت.

ادامه را در اینجا بخوانید:»» تجارت اینترنتی به وسیله‌ی شرکت‌های هرمی

نقاط ضعف و قوت شرکت‌های سهامی

شرکت سهامی‌عام شرکتی است که موسسان آن، قسمتی از سرمایهء شرکت را از طریق فروش سهام به مردم تامین می‌کنند. به عبارت دیگر شرکت سهامی‌شرکتی است که سرمایهء آن به سهام تقسیم شده و مسوولیت صاحبان سهام محدود به مبلغ اسمی‌سهام آن‌ها است.

ادامه نقاط ضعف و قوت شرکت‌های سهامی