بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

مقالات جالب و خواندنی اقتصادی

شکست امپریالیسم

کارنامه اقتصادی منفی دولت ۱۵۰ روزه سارکوزی

حاشیه یی بر حوادث هنگام کار

بحران سرمایه داری

سرمایه‌داری در چنبره‌ی تضادهای اقتصادی

  • بحران اقتصادی اخیر آمریکا خطر جنگ را تشدید می کند

  • سیاست نه جنگ و نه صلح

  • منازعات کارگری حاصل قانون کار کره جنوبی

  • کار کودکان در کمپانی فایرستون

  • اعترافات یک جانی اقتصادی

  • بن بست سرمایهداری در امریکا

  • خصوصی سازی سرمایه، دیگر موفقیت امپریالیستها

  • ثروت پولدارهای جهان 2/37 هزار میلیارددلار است

  • اوضاع وخیم اقتصادی فراروی سندیکاها و اتحادیه‌های کارگری جهان

  • اصلاحیه‌ی قانون کار و قانون اساسی (قسمت دوم)

  • اصلاحیه‌ی قانون کار و قانون اساسی (قسمت اول)

  • بزرگ‌ترین کمپانی انرژی جهان...

  • اقتصاد پزشکی در آفریقا

  • اقتصاد سایه، تکیه‌گاه آمریکا

  • آینده نفت عراق و پیشنهادهای بیکر- هامیلتون

  • جیره‌بندی بنزین، جامعه‌ی مصرفی و سایر مسایل

  • فاجعه ای که نسل بشر را تهدید می کند

  • خصوصی یا دولتی بودن اقتصاد
    مشکل نظام مدیریتی ماست

  • شیوه ی جدید سرمایه داری برای استثمار انسان ها

  • افزایش چشم‌گیر شمار میلیاردرهای جهان

  • چگونه ثروت در جهان تولید فقر می‌کند

  • جهانی‌سازی، کشتار انسان

  • چگونه سرمایه داری ما را به جایی رساند که هستیم.

  • پیکار کار و سرمایه ادامه دارد

  • آیا جهان دیگری ممکن است؟

  • لنین و مساله زنان

  • استراتژی طبقه کارگر در دوران جهانی سازی سرمایه‌داری

  • جهانی سازی و قدرت شرکت ها

  • بانک برای مردم یا مردم برای بانک ؟!

  • سوسیالیسم از مسیر اقتصاد بازار

  • سرمایه‌داری و سوسیالیسم

  • طبقه، اقتصاد و انتفاضه‌ی دوم

  • «رشد» و «توسعه» دو مفهوم مکمل یکدیگر و نه جانشین هم

  • ده دلیل بر مخرب بودن اثرات جهانیشدن در آفریقا

  • نقدی بر مقاله‌ی «اصلاحات در بازار پول»

  • طرحی در حوزه‌های عملی کارآفرینی و توسعه

  • حکومت نظامی با چهره ی اسلامی

  • چگونه آمریکا با کمک به مجاهدین افغانی ، شوروی را در افغانستان بدام انداخت !

  • زندگی پس از سرمایه داری

  • پول بادآورده چگونه خرج می‌شود؟

     

    منوچهر بصیر

     

     

    یکی را داده‌ای صد ناز و نعمت

    یکی را قرص نان آغشته بر خون

                                      «بابا طاهر»

     

    دوستی می‌گفت، گران‌ترین هتل دوبی، هتل هفت ستاره‌ی برج‌العرب است که قسمتی از آن هم زیر دریا قرار دارد. رستوران بالای برج بسیار شیک اما خیلی گران است. مثلا یک آب پرتقال ساده پنجاه هزار تومان به پول ما می‌شود. گاهی از هموطنان ما که به پول‌های بادآورده رسیده‌اند، برای صرف غذا به آن‌جا می‌روند.

    دوبی به‌صورت سوئیس کوچکی کنار گوش ما درآمده و تعداد زیادی شرکت ایرانی آن‌جا وجود دارد و هر روز هم زیادتر می‌شوند. تعدادی از مرفه‌های بی‌درد آن‌جا آپارتمان هم خریده‌اند و مانند تکزاس و لاس‌وگاس به زدوبند و پولشویی و سایر فعالیت‌های پرسود تجاری مشغول هستند.

    در کنار این فعالیت‌های پرسود، کافه و کاباره و دیسکو هم وجود دارد تا این مردم زحمتکش بتوانند قدری در آن‌جا خوشگذرانی و استراحت کنند.

    مافیای بین‌المللی فحشاء هم سخت آن‌جا فعال است، برای این‌ که در نظام سرمایه‌داری زن یک کالای جنسی است تا جایی که این کالاهای جنسی خود را کارگران جنسی می‌نامند!!

    این دوست می‌گفت، یکی از مرفه‌های بی‌درد عروسی نور چشمی خود را در یکی از کاباره‌های دوبی گرفته بود و برای گرم شدن مجلس هم از لوس‌آنجلسی‌ها دعوت کرده بود به هزینه‌ی ایشان به دوبی آمده و شور و حالی به مجلس بدهند!

    از همه مهم‌تر این که با اجاره کردن یک هواپیما، مهمانان را از تهران به دوبی آورده بود و در هتل 5 ستاره‌ای هم برای آن‌ها جا گرفته بود و بعد از مراسم هم آن‌ها را با همان پرواز به تهران برگرداند! تا کور شود هر آن که نتواند دید!

    اصولا هر وقت صحبت برج و برج سازی و این حرف‌ها می‌شود یاد عبارت «برج زهرمار» می‌افتم که بین کارمندان دولت رایج است. بدین ترتیب که کارمندان به ماه فروردین برج زهرمار می‌گویند چون عیدی و پاداش و حقوق شب عید و هر چه هست در فروردین تمام می‌شود و علی می‌ماند و حوضش و تا گرفتن حقوق اردیبهشت، خلق آن‌ها مثل زهر مار می‌شود و جان به لب می‌شوند.

    حاج احمد، بنگاهی محل ما که وضعش توپ توپ است می‌گوید: شما کارمندها همیشه امثال ما را چشم زده و بد نگاه می‌کنید و کم‌تر از خودتان می‌پرسید که این بساز بفروشی و برج سازها، چقدر خون دل خوردن تا به این‌جا رسیده‌اند. وقتی شما در اداره چای می‌خوردید و با هم صحبت می‌کنید ما در گرما و سرما سر ساختمان با عمله و اکره و کارگر و نقاش و غیرو سرو کله می‌زنیم و جان می‌کنیم. می‌خواهید بشمارم که چندتا بساز بفروش و برج ساز سر ساختمان یا هنگام کار سکته کرده و مردند؟ مگر سروکله زدن با کارگر جماعت کار آسانی است؟ خیلی بی‌چشم و رو و نمک نشناس هستند. چشم برگردانی از کار می‌دزدند، باز خدا پدر این افغانی‌ها را بیامورزد که گاهی به داد ما می‌رسند وگرنه کلاه ما پس معرکه بود!!

    من از بچگی پای ساختمان کار می‌کردم، گل لگد می‌زدم و حالا که به صنار سه شاهی پول رسیدم بعضی‌ها چشم ندارند ما را ببینند!! پول ما پول کارگری است نه کلاهبرداری و مفت خوری!!

    کسانی‌که حاجی را می‌شناختند می‌گفتند او تمام دنیا را گشته و همه جا خانه و ویلا دارد. پارسال برای معالجه‌ی دندان‌های خود رفت انگلستان. حداقل 14 دندان برای او کاشتند! گاهی هم در مجالس خصوصی از سفرهای تفریحی خود به تایلند و جنوب فرانسه برای همه تعریف می‌کرد.

    دوستان او می‌گویند؛ تمام عشرتکده‌های لوکس دنیا را مثل کف دست می‌شناسد. یک دفعه که کارمند یک بانک چون او را نمی‌شناخت درست تحویلش نگرفته بود، چک کشید که موجودی خود را از آن بانک درآورد که رئیس بانک با هزار خواهش و التماس مانع شد و کارمند مربوطه را تنبیه کرد.

    حاجی خیلی وقت است که بساز بفروشی را کنار گذاشته و فقط برج سازی می‌کند و از وقتی شایعه‌ی حمله‌ی آمریکا به ایران قوت گرفت مقدار زیادی از سرمایه‌ی خود را به اروپا و دوبی منتقل کرد.

    وکلای درجه یکی دارد که در هر دادگاهی او را برنده می‌کنند. هر وقت با کسی اختلاف پیدا می‌کند و کارشان به دادگاه می‌کشد با ته لهجه‌ی یزدی می‌گوید اگر علی ساربونه می‌دونه کجا شتر را بخوابونه!!

    بدترین خاطرات حاجی مربوط به انقلاب است که تعریف می‌کرد: از ترس خواب نداشتم هر لحظه منتظر بودم که سراغ من بیایند و دار و ندار من را بگیرند. در اسلام مالکیت محترم است. آن شعارهای انحرافی را کمونیست‌های ملعون یادشان داده بودند خوشبختانه مردم مسلمان زیر بار این حرف‌ها نرفتند و شوروی‌ها هم بساط کمونیستی را جمع کردند و به راه راست آمدند!!

    بعضی‌ها می‌گفتند که حاجی تو جنگ ایران و عراق و زلزله‌های رودبار و بم خیلی سود برد. اما خود حاجی می‌گفت این‌ها حرف دشمنان من است. به قول معروف کافر همه را به کیش خود پندارد، چه آن وقت که بساز و بفروشی می‌کردم چه حالا که تو کار برج سازی هستم کلی کارگر و مهندس و کارمند را به یک لقمه نان حلال رساندم، حتا اگر این‌جا کمونیستی می‌شد برای من که از اول بچگی کارگری کردم فرقی نمی‌کرد.

    ما مردم اهل کار کردن نیستیم وگرنه هر کس می‌تواند از راه حلال هم کاسبی کند!! یک دفعه تو شهرداری به یک مهندس ناظر گفتم ترا به خدا از زیر کار در نروید و مردم را سرندوانید، کاری کنید حقوقی که از بیت‌المال می‌گیرید حلال باشد، همه‌ی ما باید آخر تو یک وجب زمین بخوابیم...

    پیمان شانگهای ،گزینه‌یی رویاروی جهانی شدن

     

    سیامک طاهری

     

     

     

    در سال های پس از فروپاشی شوروی و کشورهای موسوم به سوسیالیستی هزاران کتاب و مقاله در سرتاسر جهان در توضیح و توجیه پدیده یی به نام جهانی شدن یا در مخالفت با آن و زیر نام جهانی سازی چاپ و منتشر شد. صرف نظر از این که جهانی شدن یا جهانی سازی روندی است ناگزیر یا طرحی است ساخته و پرداخته امپریالیسم، چنین نموده می شد که به زودی دولت - ملت ها توانایی عملکرد مستقل را از دست داده و 200 تا400 شرکت فراملیتی اداره جهان را در دست می گیرند.

     تقریباً از آغاز هزاره سوم اما ساختار دیگری در بخش هایی از جهان خودنمایی کرد. شکل بندی که بعدها منطقه‌یی شدن نامیده شد. پیش تر زمینه های این پدیده در اروپا و تا حدودی در جنوب شرقی آسیا و پاره یی پیمان های منطقه‌یی چون سارک، اتحاد کشورهای حاشیه خلیج فارس و... شکل گرفته بود ولی از آغاز هزاره سوم این شکل بندی ها کامل تر و پررنگ تر شدند و با پدید آمدن اشکال جدید در امریکای لاتین و در منطقه اوراسیا (پیمان شانگهای) و نیز پول واحد اروپایی به عنوان آلترناتیوی برای جهانی شدن مطرح شدند. علت پدید آمدن این روند جدید پیش از هرچیز وحشت دولت - ملت ها از مضمحل شدن در روند جهانی شدن بود. کشورهای کوچک در عرصه جهان یک‌پارچه تحت سلطه شرکت های فراملیتی نه از نظر فراملیتی، نه از نظر اقتصادی، نه از نظر سیاسی و نه از نظر فرهنگی هیچ شانسی برای بقا نداشتند. در صورت ادامه این روند بسیاری از ملت ها نابود می شدند همان گونه که بسیاری دیگر در طول تاریخ نابود شده و از میان رفته اند. درحالی که در منطقه‌یی شدن؛

     

    1- سرمایه های کوچک تر دارای شانس برابر با یکدیگر هستند و در صورت ادغام شانس رقابت با سرمایه های بزرگ را نیز دارند.

     

    2- بازارهای منطقه یی به هم نزدیک ترند و از نظر اقتصادی مبادله کالا به صرفه تر است.

     

    3- در این مناطق یکسانی فرهنگی بسیار بیشتر است.

     

    با توجه به آن‌چه برشمرده شد حال یکی از مهم ترین سوالات در دنیای امروز عبارت از این است که آیا نزدیکی چین و روسیه ناشی از اتحادی تاکتیکی است یا اتحادی استراتژیک. در میان تحلیلگران جهان - صرف نظر از نوع نگاه شان- تقریباً این استدلال که یکی از مهمترین دلایل این نزدیکی سیاست های انحصارطلبانه امریکاست، مشترک است. سخن اما بر سر این است که در صورتی که سیاستی دیگر بر امریکا حاکم شود، آیا این نزدیکی ادامه خواهد یافت. در پاسخ به این سوال باید به موارد زیر توجه کرد؛

     

    1- آیا اساساً امکان دارد که امریکا سیاستی دیگر که به طور بنیادین با سیاست‌های امروزینش متفاوت باشد در پیش گیرد؟ البته همه چیز از تغییر دولت و سیاست در آینده در امریکا دارد، اما این تغییر سیاست چیزی در حدود تغییر سیاست پس از شکست جنگ ویتنام خواهد بود یعنی یک عقب نشینی کوتاه مدت و نباید انتظار داشت که کشوری چون امریکا به این سادگی حاضر باشد نقش تک ابرقدرتی خود را به دیگران واگذار کند.

     

    2- از نظر سیاسی بزرگ ترین اختلاف چین و امریکا بر سر تایوان است، چین این جزیره را جزئی از کشور خود می داند و حق خود می بیند که به هر وسیله یی که ضروری بداند آن را به کشور اصلی ضمیمه کند، حال آن‌که امریکا برعکس روسیه از پذیرش این واقعیت ابا دارد.

     

    از سوی دیگر روسیه کشورهای شوروی سابق را منطقه امنیتی خود به حساب می آورد و از دخالت های بی‌جای امریکا در امور آنان و از اجرای پروژه های انقلاب های مخملین در این کشورها به دست امریکا خشمگین است. امریکا از پذیرش خواست های روسیه نیز امتناع کرده و تمام تلاش خود را در جهت عکس خواست های روسیه به کار می بندد، حال آن‌که چین و روسیه به خواست های متقابل یکدیگر احترام می گذارند.

     

    3- امریکا از نظر نظامی بزرگ ترین نیروی جهان است. روسیه و چین اگرچه در سال های اخیر به بازسازی نیرو هایشان روی آورده اند اما هر کدام به تنهایی توان مقابله با امریکا را ندارند. اتحاد نظامی آنان قدرتی که توان مقابله با امریکا را دارد، پدید می آورد.

     

    4- پیوندهای فرهنگی چین و امریکا و روسیه و امریکا بسیار ضعیف است. به رغم آن‌که اخیراً از میزان این اختلاف ها اندکی کاسته شده است ولی با این وجود هنوز میزان آن بسیار بیشتر از اختلاف فرهنگی بین چین و روسیه است. نظام های این دو کشور بسیار شبیه به هم بوده اند و هنوز اثرات این شباهت در دو کشور احساس می شود، به رغم دورانی از خصومت به علاوه مردم مناطق شیسین کیانگ و اویغور از نظر فرهنگی با مردم آسیای میانه نزدیکی بسیاری دارند. در قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان شمار زیادی از اویغورها زندگی می کنند. چین کشوری است که نیازهای فراوانی به انرژی دارد و روسیه منبع عظیم و قابل اعتماد انرژی برای چین است، خریدهای نظامی چین از روسیه را نیز باید در این محاسبه گنجاند.

     

    از سوی دیگر روسیه و «کشورهای آسیای میانه که 70میلیون جمعیت دارند» بازار بسیار مناسبی برای کالاهای چینی هستند. اگر از یک سو مقاومتی در امریکا در مقابل کالا های چینی در حال شکل گیری است از سوی دیگر رکود اقتصادی این کشور باعث پایین آمدن مصرف در این کشور می شود، در عوض در روسیه و آسیای میانه رویکرد به این کالا ها در حال گسترش است، به طوری که حجم تجارت چین با کشورهای آسیای مرکزی سال به سال افزایش می یابد.

    4 میلیون بشکه نفت ، تولید روزانه ایران

     
    اجلاس سران کشورهای صادر کننده نفت اواخر آبان در ریاض پایتخت عربستان برگزار خواهد شد.

    مدیر بازاریابی امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران با رد آمار غلط برخی منابع ثانویه گفت: هم اکنون ایران روزانه حدود 4 میلیون بشکه نفت خام تولید می کند.

     

    ادامه

    جهان در تسخیر زعفران ایران

    ایران هر سال بیش از 240 تن زعفران تولید می کند که عمده آن در استان های خراسان شمالی، جنوبی و رضوی است.

    وزارت بازرگانی اعلام کرد: ایران بزرگترین تولید کننده و صادرکننده زعفران جهان است و بیش از 74 درصد کل زعفران دنیا را تامین می کند.

    ادامه

    اقتصاد بی جهت - 2

    در پست قبل با دیدگاه رادیکال و صرفا ذهنی پنبه اقتصاد و هدفگذاری در اقتصاد را ( نزد خودم ) زدم . اگرچه این تیشه  زدن به ریشه اقتصاد عملی ست ولی بی فایده است . چرا که نهایتا کسی نگاه نمیکند که میتوان به موضوع اینگونه هم نگاه نمود . نهایتا همه کار خود را میکنند .

    در این پست میخواهم با پیش فرض اینکه اقتصاد به ماجرا دید دانای کل دارد مطالبی را در جهت تخفیف به پست قبل بیان کنم . دقت کنید که در اینجا روند تاریخی اقتصاد بررسی نمیشود و هر جا روابط علت و معلولی میبینید منظور تقدم و تاخر زمانی موجود در عالم واقع نیست بلکه منظور این است که اقتصاد امروزه میتواند دید اینگونه به ماجرا داشته باشد . با این مقدمه به ادامه مطلب توجه کنید :

     

    ادامه

    اوراق مشارکت بین المللی

    این اوراق مشارکت هم از اختراعات ایرانی هاست. یه چیزی شبیه حساب سپرده پس انداز است و هنوز بعضیها فکر میکنند که اوراق قرضه است. تا زمانیکه اصل پول در هر زمانی تا مدت انقضای آن تضمین شود و در بازار ثانویه معامله نشود ماهیت اوراق قرضه ندارد. اینکه حالا در بازار بین المللی بخواهند آن را منتشر کنند داستان عجیبی است آن هم با تضمین سود .
    این خبر را در روزنامه شرق خواندم از قول آقای ترکان که ناگفته نماند مرد زحمتکش و شریفی است. داستان این است که سه و نیم میلیارد دلار اوراق مشارکت ( نه اوراق قرضه ) قرار است منتشر کنند و سود آن هم تضمین شده که حداقل ۸ درصد باشد. ایشان در مورد این اوراق مشارکت اینگونه فرموده اند:

    ادامه