اینک ما به مقایسه جامعه شناسی اقتصادی و روند های کلی علم اقتصاد می پردازیم تا ویژگیهای نظرگاه جامعه شناختی اقتصاد را روشن سازیم.
در این راه از روش تطبیقی استفاده می کنیم. اما روش تطبیقی تنها موقعی مفید است که احتیاط های لازم را به خرج دهیم زیرا که دو حوزه تحقیق (جامعه شناسی اقتصادی و اقتصاد بسیار پیچیده تر از آن است که با مقایسه ای اجمالی روشن شوند:
در علم اقتصاد کلاسیک ها و نو کلاسیک ها سلطه خاصی داشته اند – به خاطر همین مساله است که باید مقایسه را با “روند های کلی یا مرسوم “ (mainstream) علم اقتصاد انجام دهیم – اما فرضیات پایه ( basic assumptions) ) کلاسیک ها و نئوکلاسیک ها در علم اقتصاد به انحاء مختلف تعدیل شده اند .
بطور مثال فرانک نایت ( (Knight 1921, 1985, pp 76-79 روشن کرده است که اقتصاد نوکلاسیک بر مقدماتی (premises) استوار است که طبق آن کنشگران اطلاعات کاملی دارند و آن اطلاعات آزاد و رایگان هستند. از آن زمان تا کنون علم اقتصاد سنت تحلیل بر اساس فرضیات ریسک (risk) و عدم قطعیت (uncertainty) را تحول داده است (برای مثال ، ر.ک.: ساندمو (Sandmo 1971) و داشتن اطلاعات هزینه در بر دارد ( برای نمونه استگلر Stigler 1961). بعلاوه قرائت های بیشماری از عقلانیت اقتصادی ((economic rationality - ) برای مثال سیمون (Simon 1982) که بر “برآورده کردن “ (satisficing) و “عقلانیت محدود شده“(bounded rationality) تاکید می کند - ظهور کرده اند. البته ریسک در اقتصاد مثبت است. (نگاه کنید به بحث گیدنز در باره ریسک و تقسیمات آن در کتاب جهان رها شده . )