بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

شاخص های اقتصادی

شاخص کل چیست و کاربرد آن چیست؟ 

رقمی که نشاندهنده وضیعیت کلی بازار است و بیان کننده تغییرات سهام می باشدرا شاخص کل میگویند. شاخص کل کاربرد وسیعی در سطح اقتصاد کلان کشور و هم برای سرمایه گذاران در بازار سرمایه دارد .عوامل تاثیرگذار در شاخص کل عبارتند از:1-تغییراتقیمت سهام خاص2-عوامل خرد و کلان اقتصادی و سیاسی.

شاخص 50 شرکت فعالتر چیست؟ 

بر مبنای ارزش جاری بازار سهام بطور فصلی (سه ماهه)شرکتهایی انتخاب میشوند که به آنها 50 شرکت فعالتر میگویند.این شرکتها بیشترین درصد ارزش بازار را دارا میباشند.این شرکتها شاخص مربوط به خود را دارند در پایان فصل ارزش شرکتها بازنگری میشودو در صورت نیاز بعضی از شرکتها از گردونه 50 شرکت فعالتر خارج و شرکتها دیگر جایگزینانها میشوند..

شاخص مالی و شاخص صنعتی به چه معناست؟

شاخص بازدهی شرکتهای سرمایه گذاری را شاخص مالی میگویند(شرکت سرمایه گذاری،شرکتی است که مستقیماًکار صنعتی و تولیدی نمی کنند بلکه در زمینه های مختلف سرمایه گذاری میکند.)شاخص بازدهی شرکتهای غیر سرمایه گذاری را شاخص صنعتی میگویند (شرکتهایی که مستقیماً کار تولیدی می کنند)

شاخص(بازده نقدی وقیمت)و شاخص(بازده نقدی)چیست؟ 

شاخص افزایش سود شرکت و قیمت سهام شرکت را شاخص(بازده نقدی و قیمت)می گویند.شاخص افزایش سود خالص شرکت را شاخص بازده نقدی میگویند.

بازاراولی و بازار ثانوی چیست؟

 سهامی که برای اولین بار به بازار بورس عرضه میشود را بازار اولی میگویند و سهامی که در بازار بورس موجود است و توسط سهامداران مورد معامله قرار میگیردبه این نوع بازار،بازار ثانوی میگویند. نکته:بازار اولی فقط مربوط به شرکتی که برای اولین بار سهامش را عرضه می کند و قبلاًسابقه عرضه سهام نداشته است.همچنین سهام دارانی که   به خرید سهام اولی اقدام میکنند قیمت سهام در بازار ثانوی دچار نوسان میشودچون بخشی از نقدینگی بازار بورس بسوی بازار اولی سرازیر شده است. نظارت بازاربورس تا قبل از سال85بر بازارهای اولی اندک   بود ولی با تصویب قانون جدیدبازار سرمایه بازار اولیه قانون مند تر شد. در مورد خرید سهام از بازار اولیه و ثانویه این نکته اهمیت دارد که قیمت سهامی که برای اولین بار عرضه میشود (پذیره نویسی)بسیار مناسب است و اکثراًدر مدت کوتاهی رشد میکند بنابرین توصیه میشود چنانچه موسسه یا شرکت که تحت نظارت بورس سهامش را عرضه می کند شرکت خوب و توانمندی است.سهام آن خریداری گردد.

سهام داران عمده و جزء چه کسانی هستند؟ 

طبق قانون تجارت به شخصی که بیش از 5%سهام شرکتی را در اختیار داشته باشدسهام دار عمده و شخص حقیقی یا حقوقی که کمتر از 5%درصد سهام شرکت را مالک باشدسهام دار جزء میگویند.

صف خرید و فروش به چه معناست؟ 

اگر خریداران زیادی در طول روز خریدار یک سهام در قیمت(5+)درصد باشند گفته میشود صف خریدار ایجاد شده است و اگر تعداد فروشندگان سهام در قیمت (5-)درصد زیاد باشند گفته میشود صف فروش ایجاد شده است .(علت اصلی ایجاد صف خرید یا فروش عوامل حقیقی یا کاذبی که در مورد آن صحبت شده است).

 شاخص چیست و چند نوع دارد؟

 رقم هایی که نشان دهنده وضعیت کلی بازار یا سود دهی شرکتها یا قیمت سهام شرکتها و.....می باشند را شاخص می گویند انواع آن عبارتند از:شاخص کل،شاخص 50 شرکت فعال بورس،شاخص بازار نقدی و قیمت شاخص صنعتی ،شاخص مالی ،شاخص ها مانند دماسنج هستند که نشان دهنده وضعیت اقتصادی کشور و بازار سرمایه می باشند که افزایش آن به معنی رونق اقتصادی کشور و کاهش آن به معنی رکود اقتصادی است.

How Do You Communicate with Your E-Learners?

How Do You Communicate with Your E-Learners?

comp_man.jpg

.



ادامه مطلب

ده قانون برای موفقیت در شرکتها

ده قانون برای موفقیت در شرکتها



ادامه مطلب

تجارت الکترونیک - E-commerce

تجارت الکترونیک  -   E-commerce   

  

تجارت الکترونیک چیست؟

تجارت الکترونیک واژه ای است که برای تجارت از طریق سیستم های اطلاعاتی، ارتباطی بکار می رود. تجارت الکترونیک با وجود این که مدت زمانی زیادی ازعمر آن نمی گذرد ولی نقش بسزا و چشم گیری در زندگی روزمره ما به عهده گرفته است به طوری که اجتناب از آن کارآسانی نیست. یکی از ساده ترین و کار آمد ترین نقش تجارت الکترونیک در زندگی روزمره کاربران اینترنتی خرید و فروش اجناس تبادل وجوه مربوطه از طریق کارت های اعتباری می باشد.

هدف از تجارت الکترونیک که در واقع ترکیبی از تکنیک ها و شگردهای بازرگانی است در واقع ایجادهمکاری ، رقابت و بازدهی بیشتر شرکت های مختلف را به دنبال دارد به طوری که طی 15 سال گذشته سبب توانایی شرکت ها درزمینه هاِیی مثل اصلاح روشهای تجارتی و پیشرفت در زمینه ارتباطی با شرکت های مرتبط و بالاخره گسترش دامنه بازرگانی ، تجاری حتی در مقیاس های بزرگ و جهانی شده است.

 

 

اینترنت در حال حاضر جای خود را در کنار تلوزیون و تلفن در زندگی روزمره مردم باز کرده است و می تواند بیش از سایر شیوه های ارتباطی تسهیلاتی را برای کاربران فراهم آورد. در این رابطه می توان به فروشگاه های اینترنتی اشاره نمود که در چند مدت اخیر شاهد راه اندازی بسیاری از این فروشگاه ها توسط افراد و شرکت های ایرانی در سطح اینترنت بوده ایم. فروشگاههای اینترنتی سایت هایی هستند که در آن محصولات مختلفی از یک شرکت خاص یا شرکت های مختلف به صورت آنلاین به مشتریان به همراه سرویس های مختلف ارائه می شود. کابران می توانند با مراجعه به سایت های فوق از محصولات مختلف و توضیحات مرتبط مطلع شوند و همچنین می توانند به صورت مستقیم محصولات مورد نیاز خود را از شرکت های اصلیبا قیمت کمتر و با سرعت بیشتر( به دلیل عرضه مستقیم) خریداری نمایند. مبادلات مالی در بیشتر فروشگاه های آنلاین از طریق کارتهای اعتباری انجام می پذیرند.

 

ارزش مبادلات الکترونیکی در جهان طی سالهای اخیر به سرعت در حال افرایش بوده است. گرچه در مورد سرعت گسترش این شیوه از مبادله برآوردهای بسیار متفاوتی ارایه گردیده است،‌ لکن در کلیه پیش بینی های به عمل آمده گفته شده است که تجارت الکترونیکی در سال های آینده با رشد فزاینده‌ای رو به رو خواهد بود. در گروه کشورهای توسعه یافته (اعضاء OECD) ایالات متحده آمریکا همچنان بیشترین سهم از مبادلات الکترونیکی را به خود اختصاص خواهد داد اما اروپا به سرعت در حال کم کردن فاصله خود با ایالات متحده است.

در سال 1999 حجم مبادلات الکترونیکی در ایالات متحده آمریکا معادل 700 میلیارد دلار و در سایر کشورهای جهان 330 میلیارد دلار بوده است. پیش بینی می شود که حجم تجارت الکترونیکی کالاها و خدمات شرکتهای آمریکایی در سال 2003 به 2800 میلیارد دلار بالغ گردد که این رقم معادل 25 درصد خریدهایی است که بین شرکتهای آمریکایی در آن سال صورت خواهد گرفت بر طبق تحیقات انجام شده پژوهشکده Forester درآمد تجارت الکترونیک در سال 2003 بیش از 12.2 بیلیون دلار بوده است

 

 

 

تجارت الکترونیکی به عنوان فروش مستقیم در شبکه
با یک تعریف دقیق تر,تجارت الکترونیکی یعنی انجام معاملات از طریق شبکه,یا خرید و فروش محصولات و خدمات از طریق فروشگاه های اینترنتی درWeb.محصولات مورد معامله ممکن است دارای ماهیت الکترونیکی باشند.مانند نرم افزار;یا فیزیکی باشند.مانند اتومبیل ;یا خدمات باشند,مانند برنامه ریزی مسافرت,مشاوره پزشکی;یا آموزش راه دور باشند.محصولات غیر فیزیکی;از قبیل محصولات الکترونیکی است که خود نیز شامل اطلاعات,اخبار,صوت و موسیقی,فیلم,بانکهای اطلاعاتی,نرم افزار و انواع فراورده های فکری است که این نوع تجارت روز به روز توسعه بیشتری پیدا کرده است.به نظر میرسد تجارت الکترونیکی شبیه خرید از کاتالوگ یا خرید در منزل و از طریق تلویزیونهای کابلی باشد

 

تجارت الکترونیکی به عنوان یک بازار

تاجر الکترونیکی تنها محدود به خرید و فروش محصولات از طریق شبکه نیست.بلکه مانند یکی از فروشگاه های محلی میتواند فروشگاه اینترتی در Webایجاد کرده و در سطح جهان به دنبال مشتری باشد.علاوه بر این,صاحب این فروشگاه میتواند تامین کنندگان مواد فروشگاه,حسابداری,خدمات بانکی,ادارات دولتی و رقیبهای خود را در شبکه اینترنت جستجو کند

 

 

 فضای بازار الکترونیکی چیست؟

بازارهای الکترونیکی معمولآ به معاملات و حراجی های روی شبکه,مانند بازارهای سهام و حراجی ها از طیق اینترنت,اشاره دارد;اما فضای بازار الکترونیکی به پدیده اقتصادی اشاره دارد.که محصولات,واسطه ها و مشتریان به یک طریقی به صورت الکترونیکی با هم تماس و مبادله دارند.فضای بازار الکترونیکی نماد مجازی از بازارهای فیزیکی است.به طور کلی,فعالیت اقتصادی تحت این فضای الکترونیکی,اقتصاد الکترونیکی را ارائه میکنند.فضای بازار الکترونیکی شامل بخشهای زیر است.
. بازیگران بازار;یعنی کارخانجات,بازرگانان,عمده فروشها,واسطه ها,فروشگاهها و مشتریان.
. کالاها و خدمات.
. فرایندهای تامین,تولید,بازاریابی,رقابت,توزیع,مصرف وغیره

 

انواع تکنولوژی تجارت الکترونیکی

گرچه انواع زیادی تکنولوژی تجارت الکترونیکی وجود دارد ، اما در اینجا بهترین آنها را توضیح می دهیم :
· تجارت الکترونیکی تاجر با تاجر
· مدیریت ارتباطات مشتری
· شیوه های مدیریت منابع اطلاعات
· آموزش راه دور برای سازمانهای اقتصادی جدید
· پست الکترونیک
· شیوه های طراحی منابع سازمانها
· خودکار کردن اهرم فروش : شیوه های راه دور در شبکه ها موجب افزایش بهره وری متخصصین فروش راه دور می شود .
· تحول مراکز تماس : به هم پیوستن شبکه ها موجب افزایش قابلیتهای خدمات مشتری شده است.
· خدمات شبکه ای مدیریت شده

 

 

 فروشگاه اینترنتی چیست ؟

فروشگاه طراحی شده بر روی اینترنت است که فروشندگان می توانند کالاها و محصولات خود را از این طریق عرضه نمایند و خریداران می توانند محصولات آنها را از جمله نرم افزار,کتاب ،قطعات و به طور کلی کالای مورد نظر خود را انتخاب و در صورت تمایل خریداری نمایند.

 

مزایای و ویژگیهای فروشگاه اینترنتی
1 -فروشگاه اینترنتی در هر لحظه از شبانه روز آماده سرویس دهی به مشتریان است.
2 -فروشگاه اینترنتی محدودیت مکانی ندارد و مشتریان می توانند از هر کجای می تواند خرید اینترنتی می کند.
3- خریدار می تواند ساعت ها در فروشگاه مشغول بررسی اجناس از قبیل فیلم ، ترانه ،موبایل ،کتاب و موارد دیگر باشد
4 - فروشگاه اینترنتی هیچ محدویتی برای تعداد مشتریان ندارد.
5 - فروشگاه اینترنتی حق انتخاب بیشتری در اختیار خریداران قرارمی دهد
6-ابزار تبلیغی مناسب در جهت فروش محصولات شما
7-کاهش هزینه های جانبی نظیر اجاره محل,هزینه ویترین و انبار,فروشنده,خواب سرمایه و غیره در یک فروشگاه سنتی و سودآوری بیشتر
8-تحویل کالای خریداری شده درب منزل,بیمه بودن کالا و عدم مشکل حمل و نقل
9-عدم برخورد با ترافیک و کاهش آلودگی هوا

 

 

 

تجارت الکترونیکی یک محیط فعال کاربرد تکنولوژی برای آسان کردن تغییر اطلاعات تجارت و خودکار کردن مبادلات بازرگانی است . تجارت الکترونیکی باعث تغییر انواع اطلاعات ، از جمله مبادلات بازرگانی از طریق شبکه است که به آن E-Commerce می گویند . از این رو ، بازاریابی از طریق شبکه اینترنت ، معروف به " تاجر با مشتری" ، تنها یکی از پدیده های بستر تجارت الکترونیکی است . تجارت الکترونیکی موجب تغییرات عمیق و اساسی در ساختار و عملکرد تجارت و مبادلات بین تاجرها ، معروف به " تاجر با تاجر" شده است . تاجر با تاجر در تجارت الکترونیکی شامل انواع تکنولوژی های کاربردی و شبکه ای برای خودکار کردن و بهینه سازی مبادلات بین بخش های مختلف تجارت است

 

 


 

مروری بر چهار مفهوم کلیدی در بازاریابی

مروری بر چهار مفهوم کلیدی در بازاریابی

مقدمه

در دنیای رقابتی امروز بقا و موجودیت هر کسب و کاری وابسته به وجود مشتریانی است که مایل به خرید محصولات یا خدمات آن هستند. در مقوله بازاریابی سعی   می شود ضمن شناسایی مشتریان و درک خواسته ها و نیازهای آنها ، به صاحبان کسب و کار بیان گردد که مشتری از محصول و یا خدمت ارائه شده از سوی آنها چه انتظاری دارد ، چقدر حاضر است برای آن  هزینه کند و نیاز او در چه موقعیت مکانی و زمانی وجود دارد. بنابراین بازاریابی چنان مهم و ضروری است که می توان موجودیت هر کسب و کاری را کاملا وابسته به آن دانست. مقاله زیر بر آن است ضمن اشاره به اهمیت تدوین برنامه بازاریابی به بررسی اجمالی چهار موضوع کلیدی در بازاریابی یعنی تحقیق و بررسی بازار ، استراتژی بازاریابی ، بازاریابی هدف و آمیزه بازاریابی بپردازد.

 

 مقوله ی بازاریابی

یکی از نیازهای ضروری مدیران سازمان ها ، درک و توسعه ی برنامه های بازاریابی برای محصولات و خدماتشان است. جمله ی مشهور هنری فورد که : " هر رنگ اتومبیل که مشتری بخواهد به او عرضه می کنیم ، به شرط آنکه سیاه باشد!" یادآور بازارهای بسته و انحصاری و دورانی است که تقاضا از عرضه افزون تر بود.اما امروزه عمر اینگونه بازارها برای تولید و فروش محصولات به سر آمده است و در آینده ای نه چندان دور ، اثری از این نوع بازارها باقی نخواهد ماند ، اما بسیاری از مدیران به این موضوع بی توجه اند و تحقیقات متعدد نشان می دهد که یکی از دلایل عمده ی شکست کسب و کارهای کوچک ، نداشتن یک برنامه ی جامع بازاریابی است. گاهی نیز مشاهده می شود که برخی تفاوتی بین دو مفهوم "فروش" و "بازاریابی" قائل نیستند. بازاریابی فعالیتی مشتری گرا و تحقیقات بازاریابی ، تعیین کننده ی میزان تولید و نوع محصول است.

 

جامعه شناسی و روان شناسی را در برمی گیرد.

از نظر فیلیپ کاتلر صاحب نظر نامدار این عرصه ، بازاریابی  فعالیتی انسانی است در راستای بر آوردن نیازها و خواسته ها از طریق فرایند مبادله. در واقع منشا و پایه ی اساسی نظام بازاریابی ، نیازها و خواسته های انسان است.

در راستای استفاده از مقوله ی بازاریابی ، یک شرکت باید :

-        مشتریانش را شناسایی و نیازها و الویت آن ها را مشخص کند. (بررسی بازار)

-        مزایای رقابتی خود را تجزیه و تحلیل کند. (استراتژی بازار)

-        بازارهای خاصی را برای زیر پوشش قراردادن ، انتخاب کند. (بازاریابی هدف)

-        و در پایان مشخص کند چگونه می تواند نیازهای مشتریانش را برآورده سازد. (آمیزه ی بازاریابی)

اکنون به بررسی هریک از چهار مفهوم مذکور می پردازیم:

 

تحقیقات بازار [1]

به منظور مدیریت اثربخش بازاریابی ، داشتن اطلاعات صحیح درباره ی بازار ضروری است. فرایند بررسی بازار چه در مرحله ی پیش از تولید و چه پس از فروش به کار می آید تا مشکلات ، فرصت های موجود و زمینه های نارضایتی مشتریان را که به آسانی می توان برطرف کرد ، آشکار سازد. این داده ها را می توان از راه طراحی پرسشنامه ای مناسب برای مشتریان کنونی و بالقوه ی (آینده) بنگاه ، به دست آورد و تجزیه و تحلیل کرد.  داده نشده مشتریان پی برده و در پی آن ، محصول یا خدمت جدیدی عرضه کرد.فیلیپ کاتلر ، از تحقیقات بازاریابی به عنوان رابط و حلقه ی اتصال میان مدیران بازاریاب و مصرف کنند گان و جامعه یاد می کند و وظیفه ی تحقیقات بازاریابی را تهیه ی اطلاعات کمی و کیفی برای تمام امور بازاریابی می داند.

چه بسا در نتیجه بررسی و تحلیل داده های  جمع آوری شده به یک نیاز پاسخ

موقعیت اقتصادی و جغرافیایی ، دگرگونی های جمعیتی و متغیرهای مردم شناسی و رفتاری می بایست به دقت بررسی  گردند تا فرصتهای بالقوه و بکر شناخته شوند .استراتژی بازاریابی[2]

استراتژی بازاریابی شامل مشخص کردن گروههایی از مشتریان (بازار هدف) است که یک بنگاه می تواند در مقایسه با رقبای خود به نحو بهتری خدمت دهی نماید.       

 

 در استراتژی بازاریابی ، یک بنگاه تصمیم می گیرد که عرضه ی محصول ، قیمت ، پخش و کوشش های ترویجی اش را متوجه بخش خاصی از بازار کند. (مدیریت آمیزه ی بازاریابی

 در حالت ایده ال ، استراتژی گزینش شده باید نیازهایی از مشتریان را هدف بگیرد که در حال حاضر در بازار برآورده نشده اند و از ظرفیت لازم برای سوددهی برخوردارند.استراتژی موثر ، به این نکته توجه دارد که یک کسب و کار نمی تواند همه کار برای طیف های مختلفی از مشتریان انجام دهد و باید بازار و توانمندی هایش را بررسی و تحلیل و در پایان بر یک بازار هدف ، تمرکز کند.

بازاریابی هدف[5]

تمرکز تلاش های بازاریابی بر یک و یا تعداد بسیار کمی از بخشهای کلیدی بازار ، مبنای بازاریابی هدف است. روشهای اصلی برای تقسیم بازار عبارتند از :

1 . تقسیم بندی جغرافیایی

هدف از این نوع تقسیم بندی ، تخصص یافتن در برآوردن نیازهای مشتریان در یک منطقه ی جغرافیایی خاص است. برای مثال یک فروشگاه مواد غذایی ممکن است تصمیم بگیرد آگهی های تبلیغاتی اش را فقط برای افرادی که در شعاع یک کیلومتری آن زندگی می کنند ، بفرستد.

2 . تقسیم بندی مشتریان

با این روش ، بنگاه به دنبال شناخت و تبلیغ برای آن گروه از کسانی است که بیشتر احتمال می رود به خرید محصولات آن بپردازند. متغیرهای مورد استفاده در تقسیم بندی مشتریان عبارتند از :

-        متغیرهای مردم شناسی ، مثل میزان درآمد ، سن ، جنسیت ، تحصیلات و ...

-        متغیرهای روان شناختی مثل شخصیت ، ارزش ها و اهداف

-        متغیرهای رفتاری مثل میزان سود طلبی ، میزان استفاده از محصول و وفاداری به آن

 

مدیریت آمیزه ی بازاریابی

چهار متغیر کلیدی برای تصمیم گیری در یک برنامه ی بازاریابی وجود دارد. این چهار متغیر عبارتند از :

-        کالا (محصول یا خدمت)[6]

-        ترویج (تبلیغات)[7]

-        پخش 8

-        قیمت گذاری 9 

در مباحث بازاریابی ،این چهار عنصر ، آمیزه ی  بازاریابی نام دارند. آمیزه ی بازاریابی ، مشخص می کند که مدیران چگونه این چهار متغیر قابل کنترل در بازاریابی را برای تدوین یک برنامه ی جامع بازاریابی با یکدیگر تلفیق کنند تا پاسخگوی بازار هدف باشند. برای کسب موفقیت در برنامه ریزی بازاریابی ، آمیزه ی بازاریابی یا 4Ps باید بازتاب خواسته ها و نیازهای مشتریان در بازار هدف باشد. بنابراین ، کارشنا سان  بازاریابی برای ارزیابی خواسته های مصرف کنند گان و شناسایی محصولاتی که مصرف کنندگان حاضرند برای آن ها  پول بپردازند ، نیازمند تحقیقات بازاریابی هستند. بررسی هریک از این چهار متغیر خود نیازمند بحث مفصلی است ، به این دلیل به ذکر تعریف کوتاهی از هر کدام بسنده می شود.

محصول

مدیریت محصول در بازاریابی با تعیین مشخصات و ویژگی های محصول و خدمات از یک سو و چگونگی ارتباط آن با نیازها و خواسته های مشتری نهایی از سوی دیگر سر وکار دارد.

ترویج (تبلیغات)

این متغیر تصمیم گیری در بازاریابی شامل تمام فعالیت ها و روش های تبلیغاتی و سیاست های تشویقی برای ترویج محصول و نشان تجاری آن است.

قیمت گذاری

عبارت است از فرایند وضع سطوح قیمت ، شامل سیاست های قیمت گذاری ، اعتباری و یا تخفیف برمحصول که عامل اصلی در درآمد کل این متغیر ، به شمار می رود. معمولا قیمت های بالاتر سبب کاهش حجم فروش می شود و بالعکس. البته بعضی از کسب و کارها به علت خدمت ویژه ای که ممکن است ارائه دهند ، می توانند قیمت های بالاتری تعیین کنند.

توزیع

 توزیع ، به بیان ساده عبارت است از فرایند رساندن محصول از مرحله ی تولید به عمده فروشی و از عمده فروشی به مشتری.

 

در ارتباط با مبحث آمیزه ی بازاریابی ذکر دو نکته ضروری است : اول اینکه به طور معمول برای هر کالایی ، یک آمیزه ی بازاریابی جداگانه ای تهیه می شود. دوم اینکه ، برخی از صاحب نظران ، متغیرهای دیگری را نیز به چهار مورد بالا اضافه کرده اند. ازآن جمله می توان به  متغیرهای بسته بندی[8] ، شکل ظاهری[9]، روابط عمومی[10] ، قدرت رقبا[11] ، مردم[12] ، مشارکت [13]، ردگیری[14] ، جلوه ی ظاهری[15] و فرایند[16] اشاره کرد که هریک اهمیت خاص خود را دارند.

عملکرد بازاریابی[17]

پس از آنکه تصمیم گیری در زمینه ی برنامه ی بازاریابی انجام شد ، مدیران کسب و کار باید به ارزیابی عملکرد فعالیتهای انجام شده بپردازند که آیا تصمیم ها به خوبی اجرا شده اند یا خیر. بدین منظور ، استاندارد های عملکرد به کار می آیند تا با استفاده از آن ها نتایج ، تحلیل و ارزیابی شوند. داده های مطمئن در معیارهای صنعتی و عملکرد گذشته ، مبنایی مناسب برای مقایسه با عملکرد کنونی اند. صاحبان کسب و کار لازم است عملکرد شرکت خود را دست کم هر سه ماه یکبار بررسی ، و پاسخی منطقی و مستدل برای سوالات زیر بیابند :

  1. آیا شرکت به گونه ی مشتری مدار عمل می کند؟ 

  2. آیا کارکنان شرکت مطمئن هستند که نیازهای مشتریان به درستی برآورده می شود ؟ آیا مشتریان از مراجعه ی دوباره به شرکت رضایت دارند؟ 

  3. آیا برای مشتری آگاهی از اینکه بداند چه چیزی و با چه قیمت رقابتی  می خواهد آسان است؟

 

نتیجه گیری

در این مقاله به اهمیت مقوله ی بازاریابی برای همه ی کسب و کارها اشاره ، و بیان شد  که سودآوری یک شرکت که متضمن بقای آن است ، به طراحی برنامه ی جامع بازاریابی بر اساس شناخت نیازهای مشتریان و ارضای آن ها وابسته است.در ادامه ، به شرح مختصرچهار موضوع کلیدی در بازاریابی پرداخته شد. در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که با پیدایش فناوری اطلاعات و مطرح شدن مباحثی همچون مدیریت ارتباط با مشتریان [18] و بازاریابی الکترونیکی[19] عرصه ی مدیریت بازاریابی تحولات پیدا کرده است ، اما این تحولات فقط بخشی از پوسته ی این سیستم مدیریتی را در بر می گیرد و در مرکز آن همچنان مدیران به عنوان تنها مراجع برنامه ریزی و تصمیم گیری ، نقش بنیادین خود را حفظ کرده اند.

 سخن آخر آن که صاحبان کسب و کار باید توجه داشته باشند ، آنچه برای رسیدن به اهداف بازاریابی هزینه می کنند ، در واقع الزاما در کوتاه مدت اثر بخش نخواهد بود. اما با اجرای برنامه ی جامع بازاریابی   می توان به موفقیت در فرایند فروش امیدوار بود.

 

منابع

  1. Brock, James L., Palmer, James E., Marketing for Small Business: An overview, www.SBA.gov.

  2. فیلیپ کاتلر و گری آرمسترانگ ، اصول بازاریابی ، جلداول و دوم ، ترجمه دکتر علی پارسائیان.

3. امین حکیم ، برنامه ریزی استراتژیک مدیریت بازار ، مجله تدبیر ، شماره 157.

4. سید علیرضا فیض بخش بازرگان ، مجید عبدی ، بازاریابی و کار آفرینی ، فصل نامه صنایع

[4])
از طرفی برخی دیگر بازاریابی را تنها منحصر به تبلیغات می دانند ، در صورتی که تکنیکهای  بازاریابی طیف وسیعی از  علوم اجتماعی ، به ویژه اقتصاد ،

در بازاریابی ارتباط دوطرفه ، اهداف بلند مدت ، کانون توجه نیازهای مصرف کنندگان و تاکید بر کسب سود از راه افزایش رضایت مشتریان است . در صورتیکه در فروشندگی ، اهداف کوتاه مدت ، ارتباط یک طرفه ، کانون توجه محصولات موجود و تاکید بر کسب سود از راه افزایش حجم فروش است.

7 روش برای کسب احترام

احترام.

همه آن را می خواهند، معدودی بدستش می آورند.

چـرا؟ به شما خواهیم گفت چرا. احتـرام اکتـسابی است؛
هرگز به کسی اهدا نمیشــود. امروزه با هجوم مردم بـرای
انجام دادن سراسیمه وار کارها، انـدک افـرادی دارای اراده،
بـردبـاری یا پشتکار مورد نیاز برای مورد احترام واقع شـدن
حقیقی می باشنـد. همانند نوشیدن یک قهوه اسپرسوی
خوب، ایـجـاد احـتـرام نـیازمند زمان و درنظر گرفتن جزئیات
ظریف است تا بتوان به بهترین نتیجه دست یافت.

احترام همچنین رابطه مستقیم با شـهرت و اعتـبـار شـما
دارد. از خود جلوه ای متشخص بسازید، احترام بـه عنـوان
نتیجه ظاهر خواهد شد.

روشهایی برای سرعت بخشیدن به این فرایند وجود دارد -- حـداقـل برای کوتاه مدت - از طریق برخی راههای میان بر. برای مثال خود را در موقعیتی قرار دهید کـه بـتوانید قدرت خود را بکار ببرید ( قدرت حقیقی، نه در راس قدرت دربان باشگاه )، آنگاه مقـدار معینی از احـتـرام به شما اعطا خواهد شد، نه بدلیل اینکه استحقاقش را داشته اید، بـلـکه بـه این خاطر که موقیت جدید شما اینطور ایجاب می کند.

بروی کسی آب دهان نیندازید

من با یک مامور عالیرتبـه پلیس آن قـدر دوستی عمیـقی داشتـم کـه می توانستم روی صورتـش آب دهـان بـیـنـدازم و از او بـخـواهم بدلیل اینکه سد راه آب دهانم شده، از من عـذر خواهی کند، اما بخاطر "مقام" او از انجام چنین کار گستاخانه ای خـودداری کـردم. مـن بـرای مـقـام ریـاست احتـرام قــائل هستم، بنابراین بدلیل "مقام" او، به رئیس خود احترام میگذارم نه بخاطر آنچه که او انجام داده و مستحق احترام من شده است.

بـنابراین بیایید واقیت گرا باشیم؛ اکثریت ما استطاعت تهیه بنز را نداریم، و درصد بسیار کمتری می تـوانیم موقیعتی قدرتمند را برای خود خـریداری نماییم. با این شرایط چگونه میتوانیم مقداری احترام را بسرعت کسب نماییم؟

در این قسمت هفت نکته وجود دارد که احتــرام شـما را تضمین نمی کند اما شما را در جهتی صحیح هدایت خواهد کرد. آنچکه باید بخاطر داشته بـاشید آن است که این نکات نباید فقط یکبار انجام شده و سپس فراموش گردند، بلکه باید به عنوان بخشی از سبک زندگی و تصویر جدیدی که در نظر دارید دربیایند.

1- لباس مناسب بپوشید
صرفه نظر از اینکه در گذشته چه کار کرده اید، چقدر پول در حـساب بانکی خود دارید، تا چه اندازه مشهور هستید یا چقدر چاق شده ایـد، یـک شـخص با لباسی شایسته بهتر از یک کهنه پوش مورد توجه قرار میگیرد.

درمورد هر نوع لباسی صحبت نمیکنیم، منظور یک لباس اندازه است که توسط خیاطی ماهـر و چیـره دسـت دوختـه شده است. اکنون زمان ارزان بودن نیست. یک دست کت و شلوار 50 هزار تومانی بخرید، آنگاه 50 هزار تومان بنظر خواهید رسیـد. کــت و شلواری 300 هـزار تـومانی بـخریــد، 300 میـلیون بنظر خواهیــد رسید. در مــورد کـفـش هـا هـم خسیس نبوده و یک جفت از بهترین آنرا برای خود تـهیـه کنـیـد. هر چـیـز ساخـت ایـتـالیا اتوماتیک وار بهتر از بقیه می باشد -- پایان داستان.

دهان خود را بسته نگاه داشته و به حقیقت متوسل شوید...

3- ساکت بمانید
میدانم که همه شما تصور میـکنید کـه نـابغه اید، اما واقیت آن است که نیستید. در غیر اینصورت نیز به هیچ نصیحتی نداشتـید و جهان بازیچه ای در کف دستان شما می بود. بنابراین، چون هنوز چیزهای زیادی برای آمـوختــن وجـود دارد، بـهتـر اسـت کـه دهـان را بسته نگاه داشته و گوش کرد.

خردمند و مرموز بوده و فقط چــیــزی را کــه لازم اســت بــگویید. در واقع هیچ چیزی را تا زمانی که مجبور نشده اید، بیان نکنید. اشتباهات معمولا توسـط افرادی صورت میگیرند که بدون دلیلی مناسب زبان به صحبت می گشایند. هرقدر یک فــرد اطـلاعات کمتری از شما داشته باشد، احتمال ماندن وی در فاصله ای محترامانه بیشتر خواهد شد.

وقتی من کسـی را بـرای اولیـن بـار ملاقات می کنم، مؤدبانه با او سلام و احوال پرسی نموده و تا دو دقیقه بعد از آن چیزی نمی گویم. در ایـن فـاصــلـه آن فـرد ســاده لوح همه اسرار خود را برایم تعریف کرده است؛ کجا زندگی می کند، روابطش با همسرش چگونه است، شماره کارت اعتباریش چیست و چه تـعداد قرص بـرای رفـع مـشکلات جنسیش مصرف میکند. اگر شما هم در مکالمات خود اینچنین باشید، آیا کسی حاظر خواهد بود بعد از آن دو دقیقه باز هم برایتان احترام قائل باشد؟

3- دروغ نگویید
اگر مجبور به سخن گفتن شدید، به آنچه که واقعا می دانید اکتفا کنید. دروغ گفتن برای تحت تاثیر قراردان و یا جلب احترام دیگران نتیجه معکوس در بر خواهد داشت.

هیچ راهی سریعتر از دروغگویی برای از دست دادن احترام وجود ندارد، بخصوص زمانی که آن دروغگویی با حماقت همراه باشد. اگر چیزی را نمیدانید، بسادگی بگویید، " مــن در این مورد نظری نمیتوانم بدهم." یک انسان حقیقی کاستی ها و ضـعف های خـود را می پذیرد. اگر طرف دیگر مودب باشد، از شما آنچه که در تـوانـاییتان است را درخواست نموده، و شما فرصتی پیــدا خواهیــد کــرد کــه در مـورد چیزی صحبت نمایید که همانند انیشتین جلوه تان دهد.

4- هرگز لبخند نزنید ( آن را برای همسرتان نگهدارید )
هر وقت مرد رندی را میبینم که هـمـگی دندانهایش را نشان میدهد، همیشه تصویر یک تمساح به ذهنم خطور میکند. یک انسان مـحترم، یک انسان هوشیار نیز هست. لبخند زدن میـتـواند جلوه شما را مخدوش نمـایـد و ممکن است دیگران تصور کنند که شما یک فروشنده اتومبیل دست دوم هستید.

از لبخند زدن دوری کنید تا انسانی جدی بنظر آیید که براحتـی تـحت تـاثیر قرار نمیگیرد. از هر 10 مورد، 9 مورد طرف مقابل حتی سخت تر تلاش خوهد کرد تا مـوافـقـت شما را بدست آورد. در این شرایط چه کسی به چه کسی احترام می گذارد؟

در عوض لبخند ملیحانه و نشان دادن دنـدانـهای همـچون صـدف خـود را هـنگـامی که با همسران هستید، از او دریغ ننمایید.

5- اطمینان و تواضع
افراد با اطمینان توانای جـذب بسیـار بـیـشتری نـسبت بـه بقیه افراد دارند. این اطمینان حـتـی اگـر شامل راه رفتن مغرورانه، وضعیت اندام مناسب یا اخـلاق و رفـتـار شـخـصـی خوب باشد، تصـویـر شـخصی تحت کنترل را نمایان می سازد که میداند چه کاری انجام میدهد و میتواند کار را به اتـمام برساند. یک انسان مطمئن میگوید، "شما میتوانـیـد بـه قابلیتهای من اعتماد کنید" و "به گفته های من احترام بگذارید."

به چشمان کسی نگاه کنـیـد. یـک انـسـان مـطـمـئـن هیـچـگاه کثیفی را در کفشهایش مشاهده نمیکند چرا که او هرگز نظرش را به پایین نمی افکند.

مرز بین اطمینان و خود بینی را بیاد داشته باشید. اطـمینـان تـعـادل تـوام بـا فـروتنــی و تواضع میـباشد. فقط انسانهای نادان فخر فروشی میکنند. کسی شما را معرفی میکند و می گوید، " آقای فلانی واقعا زرنگ است، شرکتش پارسال 100 میلیون سود کرد."

شـمـا پـاسـخ مـی دهیــد، "حتــی بــا حرفه ای ترین مهارتهای رهبری در جـهـان، بـدون سربازان کارکشته و خوب، نمی توانستم کـاری انـجام دهم. یک انسان بتنهایی قادر به صورت دادن چیزی نیست." چه کاری انجام داده اید؟ شـمـا قـابـلیتـهـای خود را در ضمن تحسین دیگران آشکار نموده اید. چه انسان متواضعی هستید.


6- مؤدب باشید - احترام و نزاکت را متقابلا رد و بدل
نمایید
وقتی کسی را ملاقات میکنید، نباید با بی نزاکتی لـبخنـد
بزنید، اما از طرفی بی ادب نیز نباید باشید. محـتـاط بـودن
بـه مـعـنای آن نـیست که نمی توانید مؤدب باشید. رفـتـار
شایسته نمایانگر خلوص، و خلوص نمایانگر وقار است؛ یک
انسان با وقار دارای خصیصه های در خور احترام میباشد.

هیچکسی تا حال بدلیل ادب و یا نزاکت زیاد دشمنـش بـه
جنگ او نرفته است. ادب همچنین به معـنـای ترسـو بـودن
نیست.

7- حافظه خوبی داشته باشید
یکی از مسائل مهم و کلـیدی تقویت حافظه است، چون علاوه بر دور نگاه داشتن فرد از اشتباهات احتمالی، بـاعــث امتیازات بیشماری در دنیای کار و تجارت می گردد. اگر نام فـردی کــه از مـعرفی او 30 ثانیه هم نمی گذرد را بیاد نیاورید، مانند یک آدم ابله به نـظـر خواهید آمد.

بـخـاطر آورن اسـامــی و آنچه که به شما گفته شده، نشان دهنده این اسـت کـه فـردی هستید که به جزئیات توجه دارید، و نیز دقیق، باهوش و فهیم می باشــید. لازم نیست یـک سخـنرانـی طـولانی را بـیـاد بـیاورید؛ بخاطر آوردن یک اسم کافی است، و این باعث می گـردد طرف مقابل شما احساس خوبی نماید ( اگر مطلبی را درمورد فرزندانش بیاد آورید، امتیازتان بیشتر می گردد ). و او چه فـکری خواهـد کـرد؟ " عـجب مـرد محـتـرمی، دوستش دارم. او حتی اسم مرا بخاطر دارد."

پایان داستان

من اولین نفری خواهم بود که می پـذیرم یـک دانـشمـنـد سفـیـنـه فـضـایی نیستم: این مشـاوره کـاملا واضــح و روشن است. برخی چیزها را احتمالا از قبل انجام می دهیـد، و برخی را نه. بکار بستن همگی این هـفت قـانـون بـه معنای آن است که مجبورید سبک زندگی و نحوه رفتار با آشنایان چندین ساله خود را تغییر دهید، اما اگـر خـواهـان احترام فوری هستید، باید بهایش را بپردازید.

فقط برای چندین روز آنچه را که گفته شد انجام دهید،تفاوت را مشاهده خواهیدکرد. در یک رسـتوران خوب با لباسی شیک قدم بگذارید، در حالی کـه سـرتـان روبـه بالا است و وضـعـیـت انـدام مناسبی دارید، میزی را انتخاب کـرده و غـذای خـود را سـفـارش دهـیـد. هنگام انتخاب نوشانه، از پیشخدمـت در موـرد نـوشـابـه ای کـه بـا آن آشـنـایـی ندارید، سؤال نمایید.

با پیش خدمت تا آخر شب هیچ حرفی نزنید به استثنای "متشکرم" آنهم زمـانیکه بـرای شـمـا چـیـزی مـی آورد. دنـدانـهـای خـود را نـشـان نـدهید. در انـتـهـای شـب آنـچـه کــه پیشخدمت در مورد نوشابه به شما گفته را تـکرار نمایید. 20 درصـد صـورتـحـسـاب را به عنـوان انـعـام بـاقـی بـگذاریـد. او مـمـکن اسـت فـقـط یـک پیشخدمت باشد، اما این آغاز واگنهای احترام است.

 

3 فاکتور اصلی موفقیت

موفقیت در کار و تجارت به فاکتورهای گونـاگـونی بستگی                                       دارد که بارزترین آن شانس و اقبال میـباشد. امـا اگـر شما                                       میخواهید که نبردبان ترقی را بسرعت طی کنید این نکته                                        را باید بـخاطر بسپارید: مـوفقیت امری کاملا سیستماتیک                                       بوده و می شود آن را با فرمول بیان نمـود. راهـبـرهای زیـر                                       میتوانند به مقدار زیادی شما را برای رسیدن بـه آن یـاری                                        نمایند.

موفقیت بسراغ کسانی میآید که از آگاهی، متقاعدسازی                                       و قدرت بتوانند به نفع خود بهره بگیرند. به عبارت دیگر:

              موفقیت =                                                    آگاهی + متقاعد سازی + قدرت

 

بیاموزید که چگونه با بکاربـردن این قوانـیـن تعیین کننده در زندگی کاری خود می توانید در شغل خود موفق گردید.

آگاهی

ظواهر ابزار سنج زندگی هستند. نحوه ای که خـود را معرفی میکنید مـقیاسی از شمـا ایجاد می نماید که دیگران بر اساس آن شما را تصور کرده، در موردتان قـضاوت نـمـوده و رفتار می نمایند. همه روزه با افرادی روبرو خواهید شـد که مایـلید آنها را تحـت تاثیر قرار دهید، خواه افراد بالادست باشند و خواه مشتریان بالقوه.

حتی کسانی که زیر دست شما کار می کـنـند را نـیز برای ایجاد نمودن یـک رابطه کاری مفید باید متاثر نمایید. برای رسیدن به کامیابیهای بزرگ لازم است بعنوان نـمونه بارزی از نزاکت و اعتماد بنفس در جـامـعه ظـاهر شده و در این زمیـنـه مـرتکب هیچ اشتباهی نگردید - بخت و اقبال فقط یکبار بسراغ شما خواهد آمد.

همیشه بایـد بـرای ایـجـاد یـک تاثیر گذاری مناسب آمادگی داشته باشید. اگر چه ممکن است این کار در ابتدا نیاز به کمی سعی و تلاش داشته باشد، ولی بعد از مدتی عادی خواهد شد.

نکات زیر شما را برای شروع کارتان یاری خواهند نمود.

 

لباس مناسب برای تاثیرگذاری                                        اجازه دهید از خارجی تـرین لایه آغاز کنیم: لبـاسهای شما. دو دسـت از بـهتـریـن کت و شلوارهایی که در استطاعت شما است را خریـداری نمایـیـد. یـک پیـراهن شیـک بـر تـن نموده و کفشهایتان را واکس بزنید. اکنـون کـه دنـده در دسـت شـما اسـت، بیاموزید که چـگونه مـی تـوانـیـد از آن استفاده کنید. همیشه راست قامت بایستید؛ نه تنـها بـاوقـار بنظر خواهید رسید، بلکه لباسهایتان نیز بسیار گران قیمت تر جلوه خواهند کرد.

محکم دست دهید                                                       نمیتوانم بگویم که یک دست دادن خوب و مـناسب چـقدر حائز اهمیت است. مردم از آن متوجه ابهت و بزرگی شما میشوند. مطمئن شوید که دستتان کاملا خشک باشد؛ یــک دست مرطوب و چسبنده خوشایند نبوده و نشانگر عصبانیت و دستپاچگی می بـاشـد. دستها باید درنقطه تلاقی انگشت سبابه با شست بهم متصل شده و خود دست دادن باید سفت و محکم باشد.

تماس چشمی را حفظ کنید                                           همیشه در چشم فردی که با او در حال گفتگو هستید نـگاه کنید. روی برگرداندن نشانه خستگی و یا توجه اندک و سرسری می بـاشد. بـه پــایین نگاه کردن سستی و تزلزل را میرساند. نگاه خود را بطور ثابت و با حالتی دوستانه حفظ کنید.

مهربان باشید                                                            شمـا بــاید سرچشمه ای از لذت برای دیگران باشید. کلید این کار مـهـربـانـی اسـت، از آنجایی که شما را انــسانی منطقی و معاشرتی نشان خواهد داد. یک لبخند طبیعی و پیوسته تنها چیزی است که نیازدارد.با اینحال حد و مرز خود را بشناسید؛ مهربان بودن بـه مـعنای دوست کسی بودن نمی باشد. به دیگران احترامی مقتضی نشان دهیـد تـا آنها نیز مقابله بمثل نمایند.

با فصاحت سخن بگویید                                                سخنرانی  شما باید شفاف، باز و دقیـق باشد. آمیختن "ااا.." ها به جملات بهتـریـن راه برای از دست دادن علاقه شنوندگان بــوده و باعث عدم توجه کامل آنها به شما میگردد.

 

بیاموزید که چگونه میتوانید دیگران را متقاعد کنید که ایده هایتان از آنها بهتر است.

متقاعد سازی

شـمـا تـاثـیـر مثـبتی از خـود بـجای گذاشته و مـورد توجه بسیار زیاد کارفرمای خـود قرار گرفته اید. این فرصتی برای شما جهت درخشیدن و پیشرفت محسوب میگردد.

تصور میکنید که ایده ها و دیدگاه های شما نسبت به بــقیه بهتر و منطقی تر هستند و میـخواهید دیـگـران را راجع به این موضوع قانع کنید. اگر از قوانین هنرمتقاعدسازی  آگـاه بـاشـیـد، کار بسیار آسان خواهد بود. فـروشـنــدگـان، سـیاسـتـمداران و مـکتـب سـازان از این قـوانـین بخوبی اطلاع دارند. چه چیزی در آن شخص وجود دارد که شما را وادار به پذیرش مینماید؟ بــه خواندن ادامه دهید تا متوجه شوید چگونه میتوانید چنین تاثیری را در خود بوجود آورید.

مخاطبین خود را بشناسید                                             هیچ عذری بـرای یک تحقـیـق و بـررسـی ضـعـیـف پـذیرفته نیست. شناختن مخاطبین و شـرایـط آنـها کلیـدی است برای یافتن بهترین راه برای قانع نمودن و هـدایـت دیـگران. تـا جاییکه میتوانید از شرکت خود اطلاعات کسب نمایید؛ چه تغییراتی در آن اعمال شده و در چـه سـمت و سویی در حال حرکت است. پیش بینی نیازها و ارائه راه حل برای آنهـا بشما در وادار نمودن دیگران برای پذیرش ایده هایتان کمک خواهد کرد.

خودتان را قانع کنید                                                      پیش از اینکه بخواهید آماده متقاعد نمودن دیگران شوید، باید خودتان را قانع کنید. تنها زمانی میتوانید موضوعی را به دیگران بقبولانید که خودتان واقعا و کاملا از بهتریـن بـودن بودن آن موضوع اطمینان حاصل نموده باشید.

از لیستی شـروع کنید که دلایل بهترین بودن شما را برای شغلتان تشریح کند. هر نکته را بصورت دقیق خوانده و شروع به باور آن نمایید. هرگونه شک و شبه می تواند در نحوه معرفی شما نمایان شده و تلاشهایتان را هدر دهد.بهترین فروشندگان کسانی هستند که بهترین مشتریان خودشان میباشند. آنها عاشق چیـزی هسـتند کـه مــی فروشند و حقیقتا باور دارند که نظر دیگران نیز باید همین باشد.

کلمات کلیدی و تعابیر را تکرار نمایید                                 انسانها مخلوق عـادات بوده و بـنـابراین در مـورد شـناخته شده ها و آشـنـایان احساس راحتی میکنند. تاکید کردن بر عبارات کلیدی محبوب و ایده هایی از قبیل درآمدها، سود سهام، پاداش و مساعده جذب ادراکات و قوای تشخیص اغلب مردم میشود.

ایده های خود را با نیازهای دیگران مرتبط سازید                   متصل نمودن ایـده و یا محصولـتـان بـا آنـچه کـه مخاطبین تمایل به آن داشته و یا بسیار علاقمندش هستند، ابزاری عالی برای متقاعد سازی محسوب میگردد. آگهی دهندگان هر زمانی کـه مـحصولاتشان را با نـیـازهای اساسی مانند غذا، مسـکن و امنیت مرتبط می کنند، در واقع از همین اصل بهره می برند. اگر در زمینه تجارت فعالیت می نـماییـد، لازم اسـت کـه جذب نیازهای تجاری شوید: رضایت مشتری، دوام محصـول، بـهره وری، پس انداز و سود.

علاقه شنونده را توسط جریانی مناسب برانگیخته کنید          یک "سمـفونی" موفق دارای سـاختاری بسیار مدبرانه میباشد. جمله بندی، آهنگ صدا و تـرتیب کلمات در تاثیرگذاری سخنرانی شما نقش بسیار با اهمیتی را بازی می کـند. به چگونگی شروع ارائه مطالب و عکس العمل مخاطبین دقت نمایید.

با یک حرکت جلب توجه کننده شروع میکنید و یا بایک عبارت اطمینان زا و یا با جمله ای که باعث برانگیختن حس نیاز و تمایل گردد؟ آیا بصورتی رسمی صحبت می کنید؟ آیا از حرکات مخصوص سخنرانی بطور مؤثر بهره میبرید؟ زبان بدنی را چـطـور دخــیل میکنید؟ آیا مطالبات و ادعاهای مثبت شما بصورت ضمنی یا آشکار شرح داده شده است؟تـوجه به این نکات در معطوف نمودن و شیفتن مخاطبین بسیار اهمیت دارد.

به خواندن ادامه دهید تا بیاموزید که چگونه می توانید قدرت افشانی کنید.

قدرت

افـرادی که در تجارت بسیار موفق هستند خوب می دانند                                       که از قدرت و نفوذ خود چگونه استفاده و آنرا حفظ نمایند.

قدرت داشتن اغلب به معنای دورنگاهداشتن خود از لحظه                                      است -- با نگاه کردن به گذشته و آیـنده، بـه اشـتـباهات و                                      احتمالات. یک مجموعه عقاید عملی و استراتژیک به شمـا                                      کـمک کنـد تـا بـتـوانید اتفاقات آینده را پیش بینی نمـوده و                                        در نتیجه زمانیکه شرایط بوجود آمدند، برای مقابله با آنهـا                                        آمـادگـی لازم را خـواهیـد داشـت. نـکات زیـر شما را یـاری                                       میکند تا در همان لیگی باشید که بزرگان تجـارت جهـانـی                                       در آن مسابقه داده اند.

قدرت افشانی کنید                                                     اولین قانون استفاده استادانه از قـدرت تـسلط یافتن بر تـصویر خودتان است. با قدرتمند بودن و قدرتمند ظاهرشدن، دیگـران خـواهند خـواسـت کـه خـود را بـا شـما پـیوند دهند. مردان قدرتمند یا می خواهند هم پیمانان شما باشند یا شما را همچنان در حال تلاش و کوشش برای موفقیت نگاه دارند. پس بـا خود همانند یک پادشاه رفتار کنید. با صلابت بنشینید و یا راه روید، پیرامون خود را با افراد با نفوذ پر کرده و خود را باوقار بپندارید.

همیشه بهترین کارتان را انجام دهید                                 همیشه از خود و دیـگـران انتظار بهترین ها را داشته باشید. چیز دیگری برای گفتن لازم نـیـست به جز اینکه: برندگان خـواهان انجام چیزی می بـاشـنـد کـه بازندگان رغبتی به آن ندارند.

احساسات خود را پنهان و کنترل کنید                                بزرگتریـن مـوانع قـدرت، احساسات میباشد. به همین دلیل است که باید بر آنها مسلط شوید. مخصوصا عصبانیت می تواند مهلک باشد. عصـبـانـیت باعـث مکـدر شدن قضاوت گردیده، شـما را در سـیـلابـی از خـشم و طـغـیان فـرو برده و بـه وجهه تان صدمه خواهد رساند. احساسات را تحت کنترل خود درآورید تا به بهترین نتیجه دست یابـیـد. یـک قـدم به عقب برگشـته و ذهـن خـود را از مـوقیعت ناخـوشـایند کـنـونی رها سازید. این باعث خواهد شد به مـوضوع بصورتـی واقـعی نگریسته و منـطقـی تــرین تصمیم را در مورد آن اتخاذ نمایید.

از قدرت خود استفاده سوء نکنید                                      در انتها باید از گرفتار شدن در دام خود بزرگ بینی اجـتـنـاب کـرده و در بــرابــر وسـوسـه بـدسـت آوردن قـدرت بـیـشتـر مـقـاومت نـمایــید. طمع و حرص پایان ناپـذیـر بـرای قـدرت بسیاری از افراد را به دیار نابودی فرستاده است. حـد و مـرز خود را دانسته و زمانیکه به حد کافی قدرتمند شدید به همان اندازه اکتفا کنید.

مسئولیت پذیر باشید                                                   عـمـلکردهـای افـرادی که در قدرت بسر میبرند اغلب پی آمدهای دور از دسترسی دارد. فرق نمیکـند که یک نفر تا چـه اندازه محتاط است، بـه هـر حال اغلب بهترین طرح ها نیز دچـار انــحراف خواهند شد. اگر چنین شود، باید آمادگی رویارویی با آنرا داشته باشـیـد. ایـن طبیعت بشر است که برای یافتن  کسی که قربانی خود شود به جستجو بـپـردازد، اما اشخاص محترم، مسئولیت اعمالشان را بعهده میگیرند. انـجـام چـنین عملی بیانگر آن است که شما برای پذیرش اشتباهات خود به انداز کافی قدرتمند می بـاشـد. و اگــر برای جبران اشتباهات خود وارد عمل شوید، تحسین برانگیز تر خواهد بود.

 

نکته آخر

 

آخرین مسئله ای که برای رسیدن به موفقیت لازم است پشتکار و استقامـت میبـاشد. داشتن استعداد نیمی از پیکار است؛ باید آنرا بکار ببندید. و اگر در ابتدا موفق نشوید... ادامه اش را میدانید.

زندگی کردن به همراه ایـن سـه قانـون، همانطور که قبلا نیز گفته شد، موفقیت شما را تضمین خواهد نمود. و اندکی بلند همتی و انگیزه شما را به موجودی توقف ناپذیر مبدل خواهد کرد.

 

تقویت نیروی اراده و تادیب نفس

مردم همواره افراد توانمندی راکه در زندگی به موفقیتهای                                       بزرگی نایل گشته اند و نیروی اراده و تادیب نفس از خــود                                        بنمایش گذارده اند را مورد ستایش و احترام قرار میدهند.                                        افرادی که در تمام عرصه های زندگی تنها با نـیـروی اراده،                                        تادیب نفس و بلند همتی زندگی خود را بهبود بـخشیـده،                                       مهارتهای جدیدی را فراگرفته و بر مشکلات فایق آمـده اند.                                      

واقـعـیت آن است که این نیروهـای باطـنـی مـخـتـص افـراد                               بخصوصی نبوده و هرفردی قادر میباشد توسط آموزشهای                                      عملی بـدرجات رفیعی از نیروی اراده و تادیب نفس دست                                    یـابـد. نـیروی اراده و تـادیب نفس مهمترین و سـودمندترین                                       عناصر برای دستیابی به موفقیت میباشند.

 

نیروی اراده چیست؟

نیروی باطنی برای اتخاذ تصمیمات، اقدام به کار، اداره و انجام اهداف و وظـایـف تـا زمـان تحقق یافتن آنها علیرغم تمام موانع، دشواریها، مشکلات و رنجهای درونی و خـارجـی. نیروی ارده توانایی غلبه بر تنبلی، وسوسه ها و عادات منفی و دستیابی به اهداف ولو آنکه آن اهداف دشوار، خسته کننده و مغایر عادات و خلق و خوی شما باشند.

تادیب نفس چیست؟

صرف نظر کردن از یک لذت و خوشی زود گذر و آنی به نفع یک هدف والاتر و بهتر. تـادیـب نفس توانایی تداوم عمل، افکار و رفتاری می باشد که به موفقیـت و پـیـشرفت مـنـتهی میگردند. تادیب نفس نوعی کنترل نفس میباشد که سبب نظم بخشیدن به جنبه های روحـی-روانـی، احـساسی، فیزیکی و معنوی شخص می گردد.هـدف از آن داشـتـن یـک زندگی محدود و معین نبوده و مقصود ما نیز زندگی درویش گونه نمیباشد. تـادیب نفس تنها یکی از ستونهای موفقیت و قدرت است. بـه شما قدرتی عطا میکند که تمام انرژی خودتان را بروی یک هدف متمرکز کرده و با پـشتکار و سخت کوشی تا محقق گشتن آن از پای نایستید.

راهکارها

یکی از شیوه های کارآمد برای پرورش نیـروی اراده و تـادیب نفس امتناع از ارضاء و اقناع آرزوهای بی اهمیت و غیرضـروری میباشد. هر فردی در زندگی دائما با آرزوها و وسوسه های بی حدی مواجه است که اغلب آنها به واقع بی اهمیت میباشند.شما با خودداری ورزیدن از ارضاء تک تک آنها خودتان را قدرتمند خواهید ساخت. با امـتـناع از آرزوهای بی ثمر، مضر و غیر ضروری بر خلاف عاداتتان رفتار کرده و نیروی درونی خود را تقویت کنید.

1- برای 1 یا 2 روز روزنامه مطالعه نکنید.

2- هنگامیکه احساس تشنگی کردید آب بنوشید، برغم میلتان برای نوشیدن نوشابه.

3- بجای استفاده از آسانسور از راه پله بالا و پایین بروید.

4- از اتوبوس یک ایستگاه بعد ویا قبل از مقصد اصلی خود پیاده گردید و باقیمانده مسیر را پیاده طی کنید.

5- برای یک هفته یک ساعت زودتر از موعد معمول به رختخواب روید.

6- هنگامی که وسوسه شدید که بستنی بخورید مقابـل میـل خـود مقاومت کنیـد.

اینها تنها نمونه های معدودی از راهکارهایی میـباشند که به تقویت نیروی اراده و تادیب نفس شما کمک می کنند. با نیروی اراده و تادیب نفس قادر خواهید بود تا کنترل زندگی خود را بدست گرفته، به اهدافتان دست یافته،زندگی خود را بهبود بخشیده و به آرامش خاطر برسید.

اعتماد بنفس خود را افزایش دهید

در طول دوران کاریم بـا افـرادی که در زنـدگـی روزمـره خـود                                      سطح استرس بالایی داشتند، در میانشان با یک خصیصه                                        مشترک و بـسیـار عـمـومـی مـواجـه شدم - اعتماد بنفس                                   پایین. همچنین دریافتم که اعتماد بنفس می تواند موجب                                       پـدیـد آمـدن سطح بالایی از استرس، بی خوابی، اظطراب                                       و بسیاری از علایم بیمار گونه گردد.

بدترین مورد این حالت در کسی که عزت نفس پایین دارد                                       تجربه کردن احساساتی ازقبیل بی ارزشی و بی لیاقـتـی                                      و عدم تعلق میباشد که متاسفانه میتواند مـنـجر به افکـار                                       خودکشی گردند.

سرکوب اعتماد بنفس

در تحقیقی که چندین سال گذشته در سراسر آمریکای شمالی، شـامل کانادا و مکزیک انجام گرفت پژوهشگران دریافتند که نرخ خود کشی ارتباط بسیار زیادی با شرایط فقر و تنگدستی، ترک خانواده (اغلب در کودکان زیر 16 سال) و طـرد شـدن تـوسـط اطـرافـیـان دارد.

در خصـوص عزت نفس پایین، کودکان آسیب پذیرتر از دیگر افراد می باشند. آنها مدام از جانب همرده ها و هم سن و سالهای خود و تـوقـعات غیـر واقـعـی و نـامـعـقـول از جانب خانواده و دوستانشان تحت فشار قرار دارند. این امر می تواند به مشکلات روانی عمده منجر گردد که در آن کودکان احساس خواهند کرد که زندگیشان ارزشی ندارد.

بزرگسالان نیز از آن رنج میبرند

میخواهد باورتان شود یا نه، امروزه بزرگسالان نیز چنین علایمی را تجربه می کنـنـد. ما همواره با مسائلی چون پول، عشق،خانواده، کار و غیره درحال دست و پنجه نرم کردن می باشیم. از آنجایی که اکثر جوامع مردسالار اهمیت زیـادی بـرای موفقیت مردان قائل می باشند، برای یک مرد تحمل فشارها سخت و دشوار می باشد.

همه آن مربـوط می گردد به تئوری: بـقـای بـرازنـدگـان. مـردان تـولید کننده و زنان مصرف کننده می باشند. حتی با جنبش آزادی خواهانه زنان و فمینیسم، عـلت اصـلی از خود گذشتگی مردان کماکان بطور حتم مرتبط با این حـقـیـقت می باشـد کـه زنـان از مـردان انتظار دارند دنیا را روی شانه هایشان بدوش بکشند.

احتمال دارد زنان با این گفته هم عقیده و موافق نبـاشـنـد ولـی آن واقـعیـت دارد. آخرین باری که نامزد یا هــمسرتان و یا فرد دیگری که برای یک امر مهم حقیقتا به شما وابسته بوده و آن کـار ( مثـلا پرداخت قبض تلفن ماه پیش ) را بشما واگذار کرده چه زمانی بوده است؟  این تقاضا ها معمولا با پول در ارتـبـاط است. اگرچه اکثر اوقات برای این است که شما یک "مرد واقعی" جلوه نمایید.

آیا شما یک مرد واقعی میباشید؟

چگونه می توانید تـعـیین کنید یک مرد واقعی چگونه مردی باید باشد؟ راحت ترین کار آن است که از نامزد، همسر، خواهر و یا مادر خود سـوال کنـیـد. امـا مـن بـه شما اطمینان می دهـم که بـا دهها پاسخ متفاوت بمباران خواهید شد. چرا؟ به این خاطر که هر زنی عقیده متفاوتی از آنگونه که مرد رویـاهـایـش باید باشد دارد. هرچند که بطور کلی شما در خواهید یافت که مردها می بـاید تعدادی خـصیصه مشترک را برای آنکه یک مرد واقعی محسوب گردند دارا باشند.

  • استقلال مالی داشته باشید: یک ثروتمند بد جنس.
  • سلامت جسمانی داشته باشید: تا بتوانید فرزندانی قدرتمند همچون خودتان بوجود آورید.
  • با هوش باشید: بدانید چگونه وسایل گوناگونی راباید تعمیر کنید
  • مورد اعتماد و قابل اتکاء باشید:همواره بمنظور براوردن نیازهای وی در دسترس باشید
  • شخصیت مستحکم و با ثبات داشته باشید:به او نشان دهید که قادر هستید روی پاهای خودتان بایستید.

معمولا هنگامیـکـه شـما اینگونه احساس کنید که فاقد حتی یکی از ویژگی های مذکور می باشید، اعتماد بنفس شما شروع به تنزل می کند چرا که احساس خواهید کرد که گویی از حداقل شرایط لازم و ضروری نیز برخوردار نیستید.

فرمول اقتدار

نگرش آرمانگرایانه به یک مرد پوچ و بی اساس میبـاشد. شمـار اندکی از مردها در عمل به آن شان و درجه از شکوه و عظمت میان دیگر مردان نایل گشته اند. به هر صورت من میتوانم چند نکته راهبردی در رابطه با آنـکه چـگونـه یک مرد شکوهمند و با اقتدار باشید ارایه دهم. مردی که قادر باشد از میان پستی بلنـدی هـای زندگی عبور کرده و در انتها نیز کماکان با صلابت از آن بیرون آید.

نکته1: نپذیرفتنی را بپذیرید                                                                           فرض می گـیـریـم شـمـا فردی 40 ساله هستید. موی سرتان کم پشت و در حال ریزش میباشد. شکمتان نمایان گشته است . چیـن و چـروک صورتتان عمیق و نا زیبا هستند. شما اساسا احساس مـی کـنـیـد انـسـانـی بی ارزش هستید. به نخستین تجلی گاه استرس یعنی همان خود انکاری قدم گذارده اید.

هنگامی که منکر شایستگی و استعدادهای بـالقوه خود جهت مبدل شدن به کسی یا چیزی فراتر و با اهمیت تر از خویشتن کنونی خود می شوید، گـرفـتـار یـک چـرخه مخرب انزجار از خویشتن می گردید. بـه منظور رهایی یـافتن از انـکار، بـاید شـروع بـه پـذیـرش مشکلات خود نموده و همچنین اهداف آینده تان را در ذهـن مجسم کنـیـد. هـمـواره بـه خاطر داشته باشید شما قادر خواهید بود به درجات عالی و بزرگ دست یابید.

نکته 2: به غیر قابل اندیشیدن بیاندیشید                                                         با حفظ شخصیت فوق فرض میکنیم به شما (کم مو، چاق، میانسال) دائما گفتـه شـود که قادر نخواهید بود بهیچ چیزی در زندگی خود فائق آیید. افسوس، چه سـخن نـاگوار و دلخراشی برای شخصی است که تا پیش از این نیمی از عمرش را به پایان رسانیده است. به دومین تجلی گاه استرس یعنی انتقاد قدم گذارده اید.

شما خواهید گفت در 30 سال باقیمانده کسی قادر نخواهد بود کار زیادی انجام دهـد و یا به موفقیت چندانی دست یابد؟ در اشـتـبـاه هـستـیـد. در طـول دوران کــاری خــود بـا اشخاصی دیدار کرده ام که تصمیم گرفتند مجددا به دانشگاه بازگردند و رشتـه تحصیلی خود را به پایان برسانند، برای خودشان کسب و کـار مسـتقل دست و پا کـنـنـد. آنـهـا از خطاها و اشتباهات خود درس گرفته و به جایگاه و منزلتی عالی در مـیـان اطـرافیانشان نایل گشته اند.

هیچگاه برای تعلیم و تربیت و کسب دانش و ادامه تحصیلات دیر نـمـی بـاشـد. مـی باید خارج از دایره متعارف بیاندیشید و شروع کنید به اندیشیدن به غیر قابل اندیشیدنها -که شما در واقع مردی هستید با فرصتهای بسیار زیاد پیش رویتان.تنها کاری که باید انجام دهید خلق و ایجاد درها و عبور از میان آنهاست.

نکته3: اهداف خود را تعیین کنید                                                                    اکنون که خود را پذیرفته اید و شروع به آن کردید که همانند مردی با عظمت که میـتـواند شما باشید بیاندیشید، مستلزم آن می بـاشیـد کـه تـدابـیـری را بـرای دسـت یـافتن به اهدافتان تدوین و تنظیم گردانید. تعیین اهداف برای خودتـان شـاید بزرگترین و مهم ترین هدیه ای باشد که می تـوانـیـد به خود عطا کنید. با یادداشت کردن و مرور آنها در فواصل زمانی معین کار را شروع نمایید.

کاری که من مایل به انـجـام آن هسـتـم ایـن اسـت کـه ابـتـدا اهـداف بـلنـد مـدت خود را یادداشت کرده و سپـس به روی اهـداف کـوتاه مـدت پـیرامون دست یابی به اهداف بلند مدت متمرکز می شوم. این کار معمولا منجر به موفقیتهای واقع گرایانه میـگردد و هر بار که شما به یکی از اهدافتان دست یافتید،احساس خیلی بهتر و خوشاینتری نسبت به خود خواهید داشت.

نکته4: غلبه بر موانع                                                                                 بی تردید به موانعی در راه رسیدن به اهدافتان برخورد خواهید کرد. مجددا مثل گذشتـه این مشکلات را پذیرفته و آنها را پشت سر بگذارید و به راه خود ادامه دهید. وجود آنها را انکار نکنید زیرا تا آخر عمر مکررا به سراغ شما خواهند آمد و دست بردار نخواهند بود.با عزم راسخ به جنگ تک تک مشکلات خود رفته و سـرسـخـتـانه بـر هـدف خـود پـافشاری کنید.

نکته5: به گذشته ننگرید                                                                                این احتمالا دشوارترین کاری است که باید انجامش دهید. بـما همواره گفته شده است که سپاسگزار توفیقات و نعمتهای زندگیمان باشیم اما برای انجام چنین کاری مجبور به تعمق در گذشته ناگوار خود می بـاشـیم. بـه مجرد آنکه شروع به یادآوری گذشته کنید، ناکامی هـا و سختـی هـا دوباره مـراجت خـواهـید کرد. یه محض آنکه به اهدافتان دست یافتید، لازم است به این که چه کسی هستید و چه کسی مایلید باشید، تمرکز کنید.

مطلب آخر

 یک بار شنیدم که مردی بزرگ سخنی زیبا گفت:"...بودن و شدن...."

این 5 نکته برای مـن بسیار حائز اهمیت می بـاشد چـرا که هـرگـاه احـسـاس می کـنـم اعتماد بنفسم دارد به پایین ترین سطح خود تنزل میـابـد با خود می گویم که من خودم هستم و می خواهم فرد بهتر و کاملتری گـردم و چیزی بیش از آنچه هستم بشوم. من نیز این کلمات را به شما هدیه می دهم. آنها را در زندگی خود بکار بندید تا بـه هر آنچه آرزو دارید دست پیدا کنید.

تقویت حافظه

آیا شما هم جزء افراد فراموشکار هستید؟ آیا می توانـیـد نام عناصر درس شیمی را بیاد آوید؟و یا اینکه تاریخ اولین برخورد با همسرتان را بخاطر می آورید؟ مسلما خیر. این را بدلیل اهمیت بیشتر آسانـتـر از بـقـیـه به ذهن می سپاریم. اما مغز قابلیت بخـاطـر سپـردن هـر موضوعی را داشته و فقط به کمی تمرین و ممارست نیاز دارد.در ادامه مقاله با روشهای بهبود حافظه آشنا خواهید  شد.

مسئله

بجای پرداختن و وارد شدن به مطالب پیچیده روانشناسی در زمینه حافظه کوتاه مدت و بلند مدت، بیاید فقط قرار بگذاریم دیگر مسائلی که نباید فراموش مـی کردیـم را از قـلـم نیندازیم.

برای مثال هر کسی، شاید بجز معلم شیمیتان، شما را به خاطر بیاد نیاوردن فرمول یک ماده خاص خواهد بخشید. با این حال ممکن است بخصوص هنگامی که در تخت خواب خود مچاله شده اید بدلیل بخاطر نیاوردن تلفن نامزد خود کلافه و پریشان شوید. در زیر مواردی را که باید سعی در بذهن سپردن آنها نمایید، آورده شده است:

  • اسامی
  • شماره های تلفن
  • قیافه ها
  • کارها
  • قرارهای ملاقات
  • تاریخهای تولد
  • گفتگوها
  • حقایق ( یا اکاذیب )

بیاد نیاوردن موارد فوق عمدتا نتیجه مبذول نداشتن توجه کافی می بـاشد. اگـر بـرایـتان مهم بود هیچگاه فراموش نمی کردید. ( این جمله ای است که مـعمـولا نـامـزدم بـه مـن میگوید ) دفعه بعد کمی بیشتر سعی و دقت کرده و ببینید تا چه اندازه بیشتر موفق تـر خواهید شد. همچنین مخشص کنید که کدام حافظه را دارا میباشید: بصری یا سمعی. وقت پاسخ این سؤال معلوم گردید در موقیتی بهتر برای بهبود حافظه خود قرار خواهـیـد گرفت.

راه حل

در این قسمـت نـکاتـی مهم جهت بهبود مهارتهای به ذهن سپردن مسائل خاطر نشان شده است.

فعال باشید                                                                                                  

این در مورد هر چیزی باید اعمال شود، هنگامیکه در حال شنیدن، تفکر و مصالعه کـردن هستید. سعی کنید از مطالبی که فرد دیگری به شما گفته، نکتـه برداری نـمـایـیـد. اگـر بیحال و غیر فعال باشید، مغزتان دچار کندی و تعلل خواهد گردید و اگر بـرای فـعـال بـودن تلاش کنید، ذهنتان آنچه که در حال بین شدن است را ثبت نموده و راحت تر می توانید آرا بخاطر بسپارید.

تمرکز کنید                                                                                                   

به جزئیات دقت نمایید. در طول روز چیزهای بسیار زیادی را می شنویـم اما تنها آنهایی را بیاد می آوریم که برایمان اهمیت داشته اند.  مسائل مورد اهمـیت خـود را گـستـرش و بسط دهید تا بیشتر بتوانید آنها را به ذهن بسپارید. یک روش خوب این است که همه چیز را حیاتی فرض کنید. وانمود کنـیـد کـه یـک کـارآگـاه جنـایـی هستید و هر آنچه که در پیرامون شما در حال اتفاق افتادن است، حائز اهمیت می باشد.

ایجاد پیوستگی نمایید                                                                                  

 بین آنچه که میخواهید بیاد بسپارید و آنچه کـه قـبلا در ذهن دارید ارتباط به وجود آوریـد. این ارتباط میتواند یک رنگ، یک عدد یا یک کلمه هم قافـیـه بـاشـد. برای بـخـاطر داشـتن لیـستـی از چیزهای مختلف، تصاویری که هم قافیه با اعداد می بـاشـنـد را بـرای خــود مجسم نمایید. برای مثال یک با "دک" هم قافیه است پس میتوانید در ذهن خود اولـیـن قلم لیست را با دک ضبط مجسم و مربوط کنید. بهمین ترتیب بـرای عـدد دو کـه با "مـو"  (درخت انگور) هم قافیه است انجام دهید. همچنین میتوانید از کلمات مخفف، و ترکیب اسامی و یا متصل نمودن اول حروف کلمات ( مانند حروف ابجد ) استفاده کنید.

تکرار نمایید                                                                                                   روش تنبیه معلم مدرستان را بیاد دارید؟ هرگاه فردی دچار خطایی می شـد، مـجبورش میگرد چندین و چند بار مطلبی را بنویسد. تکرار به ما برای به ذهن سپردن مـوضـوعـات کمک کرده و باعث حک شدن افکار در مغزمان میگردد. هرگاه فردی را ملاقات می کـنـیـد، شروع به تکرار اسم او ذهن خود نمایید. وقتی کسی شماره تلفنش را بشمـا میـدهـد، چندین بار آنرا روی کاغذ نوشته و با صدای بلند تکرار کنید. اگر می خـواهـیـد مـطلبی را حفظ کنید کافی است آنرا چندین بار روی تکه ای کاغذ بنویسید.

اسامی را بهم ربط دهید                                                                               وقتی با کسی که با او قبلا آشنا شده اید اما اکنون اسمـش را بیاد نمی آوریـد، برخـورد میکنید، دچار آشفتگی و کلافگی می شویـد. مشکل را مـی تـوانـید با مرتبط نمودن آن اشخاص با کسی کـه بـه آنـهـا شباهت دارد و یا بـا واژه ای که با یـکـی از خـصـوصـیــات شخصیتی آنها  نـزدیـک است، حـل نمـایید. با اسامی آنها بازی کنید ( رضا خوش تیپ، شیرین عسل ) و یک تصویر خیالی از آنها در ذهن خود مجسم نماییـد. بـرای بیـاد آوردن اسم فردی می تـوانـید حروف الفبا را از ابتدا بازگو نموده تا اینکه به حرف ابتدای اسم او برسید. احتما در این هنگام کل اسم را بخاطر خواهید آورد.

تصویری با مفهوم ایجاد کنید                                                                         از هرآنچه که میخواهید بخاطر بسپارید، تصویری خیالی در ذهن ایجاد نمایید. موضوعی را در ذهن خود تصور نمایید تا بتوانید همه چیز را بـصـورتی واضح مشاهده کنید. سپس هنگامیکه چیزی را فراموش کرده اید، این تصویر را مجسم کنید تا مـغـز شـمـا اطـلاعـات از دست رفته را بازیابی نماید.

رهنمودهای همه منظوره

عمل کردن به این نکات باعث میشود دهنی خلاقتر نسبت به گذشته داشته باشید.

از اطلاعات لذت ببرید                                                                                     ما همیشه موضوعاتی را در خاطرمان نگاه میداریم که به آنها علاقمنـد هستـیـم. اگـر از ریاضیات متنفر باشید، حـفـظ کـردن فـرمـول ها و تـئوریهای پیچیده برایتان بسیار سخت خواهد بود. اما اگر یک فرضیه ریاضی را به صـورت کامـل مطـالـعـه نـمـوده و بـا مـصـائب و سختی های فردی که آن فرضیه را مطرح و عمر خود را برای اثـبـات آن صـرف کـرده آشـنا شوید، به مـوضوع عـلاقمند شده و بـخـاط سپـردن آن بـی دردسر و آسان خواهد گردید. همـیـن مـطلب در مـورد مـسائـل دیـگر نـیـز صادق است. دلیلی وجود دارد که بیاد آوردن شماره تلفن رستوران مورد علاقه تان آسانتر است از شماره تلفن مطب دنـدان پزشـک شما است.

وقت بگذارید                                                                                                  حافظه بصـورت لحضه ای و آنی عمل نمیـکند. برای حضم و درک اطلاعات باید وقت کافی صرف نمایید. البته بخاطر سپردن بـعضی چیزها سریعتر از بعضی دیگر انجام میگیرد، اما هیچگاه خودتان را به دلیـل کنـد بودن سرزنش نکنید. وقتی سعی در حفـظ کردن چیزی دارید، سطح انرژی خود را بالا نگاه داشته و بصورتی مؤثر تمرکز نمایید.

آرامش داشته باشید                                                                                     فشار روانی برای برخی از افراد مفید است اما اغلب ما وقتیـکه رها از تنشها میباشیم، بهتر عمل می کـنـیم. نفسی عمیق کشـیده و آرامـش خـود را حفظ کنید. تمدد اعصاب باعث بالا رفتن سطح آگاهی و قابلیت بخاطر سپاری در شما می گردد.

گزینشی عمل نمایید                                                                                     این امکان وجود ندارد که یک فرد همه مسائل پیرامون خود را به ذهن بسپارد. شما باید انتخاب گر باشید؛ آنچه را که مایل به نگهداریش در حافظه هستید بگزیـده و مـابـقـی را فراموش کنید. مغز شما همانند یک کشوی فایل میماند. بنابراین پرونده های غیرضروری را دور انداخته و فضا را برای نگهداری چیزهای مهم تر آزاد بگذارید.

به سلامتی خود اهمیت دهید                                                                        مغز بصورتی صمیمانه به بدن متصل است. هر روز تمرین کنید تا فشار خونی متــعادل و ششهایی سلامت داشته باشید. از رژیم غذایی مناسب استفاده کنید تا مواد غذایـی و ویتامینهای مورد نیاز بدنتان تامین گردند. خوردن مشروبات الکلی و استعمال دخانیات باعث کاهش خلاقیت ذهن میشود.

 

حافظه برتر

همگی این نکات روشهایی برای تمرکز و دقت نمودن بیشتر بـمسـائل پیرامون میباشد. به آنچه که میـخواهید بخاطر بسپارید اهمیت داده و در این راه سعی و تلاشی حقیقی مبذول دارید.هرچقدر بیشتر مهارتهای نوظهور خود را پروش داده و فعالتر باشید، حافظه پویاتر و قوی تری خواهید یافت.