بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

در اجتماع سخنران بهتری باشید

در اجتماع سخنران بهتری باشید 

سخنرانی در جمع برای اغلب افراد کار دشواری است. اگر  مـی خـواهـیـد انـسـان موفـقی باشید، باید بر تکنیـکهـای  سخنرانی تسلط پیدا نموده و یا حداقل هنگام صـحبـت در یک جمع احساس راحتی کنید.

منظور از یک جمع، 500 سهامـدار عـصـبـانـی در جـلسـات آخر سال نیست، بلکه میتواند از چند فروشنده، کارمـند و  یا چند دوست در جشن تولد نیز تشکیل شود. سخنرانی در جمع به این معنی است که شما چندین شنونده دارید  که در اغلب اوقات به تـک تـک واژه هـایـی که از زبـان شمـا ادا میشود، گوش میدهند. به همین دلیل اشتبـاه نـکـردن شما در حین صحبت حائز اهمیت است.

در ادامه به 7 روش ساده جهت بهبود سخنرانی در جمع اشاره شده است.

 

1. آرام و ریلکس باشید

بـرخی از افـراد همین که به صحبت کردن در جمع فکر میکنند، دچار اضطراب و نـا آرامـی شده و هنگامی که در مقام عمل شروع به سخنرانی می کنند، خشکشان مـی زنــد، تپش قلبشان شدیدتر میشود، دستانشان شروع به لرزش میکند و بصورتی گسسـتـه و لکنت وار شروع به صحبت می نمایند.

موضـوع مـهمی کـه بـاید بخاطر داشت باشید این است که در شرایط مرگ و زندگی قرار نداشته و صرفا" در حال گقـتن چند کلمه حرف حساب ( و یا هر چیزی دیگری که دوست دارید اسمش را بگذارید ) به دیگران هستید. چه دو نفر باشند چه 200 نفر، باید بـه یـک طریق صحبت کنید به اینصورت که عصبی نشوید، روی موضوع مربوطه تمرکز کنید و کار را به اتمام برسانید.

2. موضوع مورد بحث را بشناسید

معمولا ما زمانی دچار اضطراب و نا آرامی می شــویم که کـاری کـه در مـورد آن تـبـحر و شناختی نداریم، مجبور به انجامش می گردیم. افـراد انـدکی دارای تبحر کامل در زمینه سخنرانی در جمع می باشند اما اغلب می توانند در صورت داشتن آمادگـی منـاسـب، از عهده آن بخوبی برآیند. کلید این آمادگی آشنا بودن و شناختـن دقیق مـوضـوع مــورد صحبت می باشد.

اگر شما یـک مدیـر اجـرایـی در شـرکت تـولید نوشابه بوده و قصد سخنرانی در مورد بازار رقابتی را دارید، باید از همه ریزه کاریها و جزئیات شرکتهای دیگر تولید نوشابه همـانـنـد شرکت خود آگاه باشید. زمانی را برای نت بـرداری و خـلاصـه سـازی ایـده هـای خـود در قالب نوشتارهای کوچک اختصاص دهید.مرحله بعدی کار این است که آن قالبهای کوچک را بخاطر سپرده و هنگام سخنرانی آنها را بسـط و گسترش دهید. اگر جلسـه پرسش و پاسخ در میـان است، سـعـی کنـیـد سـؤالات احتمالی و پاسخهای آنها را از قبل مهیا و آماده نمایید.

3. مخاطبین خود را بشناسید

اگر در مقابل مدیران ارشد یک شرکت در مورد راه کارهای تجاری صحبت می کنید، بایـد نسبت به زمانیکه برای یک عده دانشجو که ترم اول اقتصاد را می گذرانند، روش بسیـار متفاوتی را در پیش بگیرید.

باید میزان سطح معلومات مخاطبین خود را سنجیده و مطابق با آن صحبت کنید. به هر حال آنها آماده اند تا سخنان شما را بشنوند بنابراین گفته های شما باید برایشان قابل فهم باشد.

4. با محل سخنرانی آشنا شوید

این یک نکته فراموش شده است، امـا شـمـا بـایـد بـا مـحلـی کـه قـرار اسـت در آنــجا به سخنرانی بپردازید، آشنا شوید. لازم است پیشاپیش به آنجا رفته و با امکـانات و محیط آن آشنا گردید. سپس روی مسائل دیداری سخنرانی خود کار کنید تا مطـمـئـن شــویـد مطابق با آنچه که در نظر گرفته اید باشد. وارد شـدن بـه یـک سـالـن 20000 هـزار نـفـری نسبت به وارد شدن به یک کلاس درس 30 نفره نیاز به تمهیدات بسیار بیشتری دارد.

یک روش خوب این است که در صندلیهای مختلفی که قرار است حاظران بنشینند، قرار بگیرید تا چشم انداز مناسبتری از محل برگزاری بدست آورده و بتوانید با همه شنودگان به یک نسبت ارتباط برقرار کنید نه فقط با چند نفری که در ردیف جلو نشته اند.

5. موفقیت را مجسم کنید

اغلب افراد به این دلیل در سـخنـرانـی شـکست میخورند که تصور میکنند صحبتهایشان اشـتباه و بـی معنی است. آنچه که در ذهن می پرورانید، همان نیز اتفاق خواهد افتاد. اگر خودتان را یک نادان تصور کنید، همان نیز خواهید شد.

فکر عجز و ناتوانی را در خودتان قبل از شـروع صـحبـت نـابـود کنـید.  سعی کنید پیش از سخنرانی مطالب را در ذهن خود مـرور نـمـایید. چگونگی بیان موفقیت آمیز موضوعات و نیز حرکات خود را مـجسـم نـمایـیـد. تا رسیدن به مرحله یک ایراد یک سخرانی کامل این اعـمـال را تـکـرار کـنـیـد. بـعـد از آن تـنـها کـاری کـه لازم اسـت انجام دهید، عملی کردن تجسمات خود خواهد بود.

6. کار نیکو کردن از پر کردن است

مایکل جردن هم ممکن است وقتی برای اولین بار با توپ بسکتبال آشنا شد، 10 پرتاب اولش را در گل نکرد، اما با سخت کوشی و تمرینات بسیار، بـه بـهـتـریـن بسکتبالیست دنیا مبدل شد. نکته این است که اگر بخواهید سخنران بهتری شوید باید تمرین کنید.

بصورت داوطلبانه هنگـام اوقـات بـیـکاری جـلوی دوسـتـانـتان قرار گرفته و به جلوی جمع ایستادن عادت کنید. بتدریج سعی کنید به تعداد نفراتی که در مقابلشان قرار گرفته اید بیفزایید و از افراد قویتر اسـتفـاده نـمایـید. ایده ایـنکار این است که در شرایط غیر واقعی که اهمیتی ندارد، متوجه اشتباهات و نقاط ضعف خود شوید. به این ترتیب هنگامی که روز موعود فرا میرسد با اعتماد بنفسی کامل در مقابل جمع قرار گرفته و همـه چـیـز بـه خوبی پیش خواهد رفت.

7. روی پیغام تمرکز کنید

هنگام سـخنـرانی در یـک جـمـع زیـاد به حاضرین فکر نکنید. به پیغام و نکاتی که باید بـه دیگران منتقل کنید تمرکز نمایید. در نهایت دلیل قرار گرفتـن شمـا پـشـت میـکروفـن ایـن است که مطلب مورد نظر خود را به شنـوندگـان بـفـهـمـانـید. به این ترتیب دیری نخواهد پایید که دیگر احساس ناآرامی و اضطراب نکرده و راحت تر تـوانـسـت بـا مـخاطبـیـن خود برای بحث و گفتگو ارتباط برقرار نمایید.

موفقیتها

هرفردی موفقیتهای خویش را براساس یک مقیاس نسبی مورد سنجش قرار می دهد. ـوفـقـیـتـهای کـوچـک بـرخی اشخاص درنظر برخی دیگر ممکن است بزرگ جلوه نماید؛ این کاملا بستگی بنوع تربیت، تحصیلات و شرایط مـوجود در زندگی شما دارد. تا زمانیکه به اهداف خود دست یافته و برای بهترین بودن سختکوشی می کـنـیـد، فـردی موفق                               محسوب میشوید. این اصل مطلب است.

با این حال افرادی نیز وجود دارند که نمی توانـند به سطـح رضایت بخشی ازموفقیت دست یابند.ضعفهای شخصیتی و یـا خـصوصـیات از پـیـش تعیین شده زندگی آنها، مـوانـع اصـلی راه چنین انسانهایی بشمار می رود. اگر در زندگی خـود شـرایـط دشـواری را تـجربه کرده اید، نگاهی به این صفات و موقعیت ها بیندازید تا ببینید در حال آماده نمودن خود برای شکستهای بیشتر میباشید یا خیر.

پشت گوش اندازی                          

ممکن است یکی از اصلیترین اهریمنان عامل نابودی شما در تحصیل و زندگی شغلی، طفره رفتن و به تعویق انداختن امور بوده باشد. افرادی که علامت مزمن این "بـیـمـاری" در آنها دیده میشود، مایلند با این جملات توجیه کننده که " تمام کردنش کاری نخواهد داشت" و یا "نگران نباش، وقت برای انجام دادنش بسیار است"، کارها و وضایفشان را برای همیشه از سر خود باز کرده و به تعویق بیندازند.

اگر کاری در حد و اندازه قابلیتهایتان به شما روی آورد ولی به دلیل عذر و بهانه های ذکر شـده از انجام آن ممانعت بعمل آوردید، قطعا" پشت گوش اندازی مشکل اصـلی بـوده و باید مرتفع گردد. احساس میکنید که زمان در اختیار شما اسـت، اما هنگامی کـه وقـت موعود نزدیک می شود، برای اتمام کار بسرعت هجوم می آورید و نتیجه آن خواهد شد که آن طور که در ابتدا مد نظرتان بود از انجام عمل مورد نظر باز خواهید ماند.

فرد پشت گوش انداز معمولا انسانی تنبل و سست می باشد. او برای همه چیز عذر و بهانه داشته و با اینکه توانایی و ابزار انجـام امـور را در اختـیـار دارد، از اتـمام آنـها طـفره می رود. کار کردن با چنین اشخاصی غیر قابل تحمل است و نه تنها کاستی و سستی آنها باعث اختلال در کارها میگردد، بلکه کارمندان فعال دیگر نیز مـمکـن اسـت به چنـین خصیصه ای دچار شده و رویه آنها را در پیش بگیرند.

ترس از موفقیت

مانع اصلی دیگر واهمه داشتن از موفقیت است. با اینکه چنین افرادی دقیقا" می دانند که برای موفق شدن به چه چیزی نیاز دارنـد، امـا بدلیل داشتن ترس از موفقیت قادر به رسیدن به اهداف والای خود نیستند. در نـظـر ایـشـان راه پـیـش رو، مـخـوف و رعـب آور میباشد. نگرانی از آینده و همه مسائلی که در نهایت گریبانگیر او خواهد شد، منجر به فقدان بصیرت و بازماندن آنها می گردد؛ مـخـاطرات ذاتـی روند تجارت، رام نشدنی بنظر خواهد رسید.

فرصت های ترقی در محل کار ممکن است پیش بیایند، اما فردی که از موفقیت وحشت داشته باشد قادر به گرفتن ترفیع نخواهد بود. او بهانه می آورد که مسؤلیـتـهـای شـغـل جدید زیاد و خارج از توانایی هایش است. اینگونه اشخاص میلی به بالارفتن از پله های ترقی ندارند.

وقتی آینده نا معلوم باشد، این وحشت شدت بیشتری پیدا میکند. باید پذیرفت افــرادی که دارای چنین ترسی نمیباشند روزهایی پیش رو دارند که در آنها آینده ترسناک جــلوه مینـماید، بنابراین میتوان متوجه شد اشخاصی که فاقد مکانیزمی مناسب برای برخورد و رویارویی با چنین موقعیتی می باشند، چگونه احساسی خواهند داشت.

تشخیص و حل این مشکل آسان تر از برخورد با پشت گوش انـدازی است. بـا کمی هم محوری و اندکی صبر و شکیبایی فردی که از پذیرش مسؤلیتهایی کــه موفقیـتـش را به همراه خواهد داشت وحشت دارد، میتواند شرایط را به نفع خود تغییر دهد.

 

وسواس

افراد موفق دارای خصوصیتی مشترک هستند و آن قابـلیـت تمرکز بر اندیشه های بـزرگ میباشد. برای بسیاری اتخاذ چنین دیدگاهی مشکل است چرا که خود را کاملا" محدود و متعهد به انجام کارهای جزئی و کوچک میـنمایند. تلاش زیاد برای انجام کارهای جزئی زیان آور است چرا که زاویه دید را محدود خواهد کرد. اگر برای اتمام هر کار کوچکی مصر باقی بمانید، هرگز قادر نخواهید بود به اهداف والای خود دست پیدا نمایید.

اگر یک کارفرما کاری را به یکی از کارمندان سخت کوش خود محول کرده و آن کارمند دید وسیع نداشته باشد، بطور یقین کارمند مربوطه در مورد هر موضوع بی اهمیت آن پروژه دچار تنش و فشار روانی شده و در به نتیجه رساندن کار دچار کندی خواهد گـردید. ایـن حالت در اصطلاح احساس وسواس فکری-علمی نامیده و بـاعـث کـاهـش قـابل ملاحظه خلاقیت و کارایی می شود.

اینگونه افراد،سخت کوشی و تلاش زیاد را لازمه زندگیشان دانسته اما عزم و اراده خود را برای کاربرها و مصارف مفید بکار نمیبندند. تنظیم دقیق مهارتهای مدیریـت زمـانـی در برطرف کردن این مشکل کمک فراوانی خواهد نمود.

 

نا امنی

افراد ضعیف و سست بنیان بعلت داشتن احساس ناامنی،در کارشان پیشرفتی حاصل نمیگردد. شاید یکی از دلایل عدم موفقیت اینگونه انسانها در بی میلی آنها برای نشان دادن برش از خودشان نهفته شده باشد. علت ترس نیست؛ فقدان اطمیـنان و اعـتـمـاد باعث عقب ماندن آنها میگردد. برای مثال عدم برخورداری از تجربه در بخشی بخصوص، می تواند موجب پدید آمدن احساس عدم اعتماد به نفس در فرد شود.

مثال بیان شـده در قـسمت قبل در این مورد نیز قابل بیان است با این فرق که کارمند از هـمـان ابـتـدا اصلا" از انـجـام کـار مـحولـه امـتـنـاع ورزیـده و با بهانه آوردنهای گوناگون به کار فرمای خود اینگونه القا میکند که نمی تواند از عهده چنین مسؤلیتهایی برآید.

در اینـجا نـیـز مـسئله هزینه فرصت از دست رفته مطرح است. برخی افراد مایل نیستند برای پیـشرفت و تـرقی دادن مـوقـیـعت شـغلـیـشان در زمان مـحدود خـود بـه داد و ستد بپردازند اما اینگونه گزینه ها و پیشنهادات کاری بخشی از زندگی مـحسـوب میـگـردنـد. بنابراین ببینید که چه چیزی برای شما بیشتر اهمیت دارد و با اطمینان خاطر تصمیمـی مناسب بگیرید.

اطرافیان

ممکن است شما همه شرایط لازم برای منعکس نمـودن                                         فردی موفق از خود را دارا باشید، اما آیا دوستانتان شـما                                         را در این راه همراهی میکنند؟ ممکن اسـت آنـها دیـدگـاه                                        مـتـفـاوت و مـتـضـادی از مـوفـقیت نسبت بشـما داشـتـه                                         باشند. ( و یا اصلا" دیـدگاهی نداشته باشند )  دوسـتـان                                         به علت تاثیرات منفی راه رسیدن بـه موفـقیـت را برایتان                                         سخت و دشوار میکنند.

برخی از اطرافیان حتی ممکن است متوجه پـتـانـسیـل و                                         استعدادهای نهانی شما نشده و باعث زمین خوردگی و                                        تردید در قابلیتها و تواناییها گردند. حتی برای نامزد و یا همسرتان ممکن است این تصور بوجود آید که توانمندیهای شما هنـوز بـرای خودتان ثابت نشده و این میتواند به بدبینی آنها نسـبت بـه آیـنـده تان منجر گردد. این موضوع ممکن است باعث نا امیدی و تضعیف روحیه شود، اما بیاد داشته باشید که نباید دیگران را مقصر بدانید؛ شما فقط یک قربانی بیگناه نیستید.با وجود ابراز بی اعتنایی آنها هنگام بیان ایده های کاری جدیدتان،بخاطر داشـته باشید که این شما هستید که چنین همراهانی را در آن لحـظـه و لـحـظـات آتی برای خود برگزیده اید.

اگر این گونه روابط دوستی برایتان اهمیت دارد، کاری که باید انجام دهید همسو نمودن دوستانتان با سیستم و خط مشی خود است.چنانچه توانـستـید متقاعدشان کـنید که انسانی شایسته اعتماد و اطمینان میباشید، آنها را دوستان واقـعـی خـود دانسته و در غیر اینصورت برای همیشه از زندگی خود بیرونشان کنید.

 

فقدان منابع

هیچ چیزی ناهنجار تر از این مـوضـوع نـیست که انسان با وجود داشتن همه قابلیـتهای لازم جـهت رسـیدن بـه مـوفقیت، فقط بخاطر عوامل خارج از کنترل خود، از پیشرفـت باز ماند. فقدان منابع مالی و یا کمبود زمان بدلیل نگهداری از خانواده و یا مسؤلیتهای دیگر میتواند یک قاتل واقعی باشد. رشد کـردن زیـر خـط فقر و یا تامین نمودن نزدیکانی که به شما نیازمند هستند، آینده را بسیار متفاوت از آن چـیـزی کـه در تصـورتـان بوده ترسیم خواهد نمود.

بسیاری از مواقع بـدنـیـا آمدن یک بچه و یا بیماری ناگهانی افراد خانواده باعث لغو شدن برنامه ها و بازماندن انسان از عملی کردن اهـدافـش خـواهـد شد. این هم یکی دیگر از حقایق تلخ زندگی است که همیشه امور بر وقف مراد آدمی نمی باشد.

البته باید دانست که موفقیت نه فقط بر اساس مقیاسهای متفاوت، بـلـکه در مـکانهـا و شرایط گوناگون نیز مورد سنجش قرار میگیرد. موفقیت مالی ممکن است هدف اصلـــی شما باشد، اما پدری خوب و کارمندی سخت کوش بودن برای تامین کردن یک خانـــواده نوپا نیز به همان اندازه پر معنی و ارزنده است. باید پذیرفت که زندگی و هدفهـای مــورد نظر انسان ممکن است دستخوش تغییرات قرار بگیرند که در این شرایط، تـوانـایی شما در تطبـیق خود با این تغییرات یک مقیاس بزرگ موفقیت بشمار میرود.

 

نیاز به دیدگاهی درون نگر

یک معلم مدرسه، راهبه، افسر ارتش و سرایدار میتوانند بطرق مختلفی مـوفق باشنـد. با اینکه موفقیت در کار ممکن است جذابتر از همه بنظر برسد، اگر در زمان مـورد انتـظار به آن دست نیافتید، بیم ناک نگردید. یـک قـدم بـه عـقـب بـازگـشـته و عـلـت را بـررسـی نمایید.

خواه دوستانتان مقصر باشند و خواه اعتماد بنفستان، دقت کنید که قدمهای صحیـحـی جهت بهینه نمودن فرصتها برای بدست آوردن موقعیتی موفقتر و راضی کننده تر بردارید.

 

ویژگیهای انسان خود شکوفا

ویژگیهای انسان خود شکوفا

آبـراهـام مـازلـو بـرای نـخستـیـن بـار مـدل سـلسـله مراتب
نـیازهای انسان را پایه گذاری کرد. که البته بـعدها تـوسـط
افـراد گوناگونی این سلسله مراتب بسط و گسترش یافت.
هر انسانی در زندگی براساس نیازهایی انگیخته و تحریک
می گردد که عمده ترین آنها به مـنـظور حفظ حـیات صورت
می پـذیرند. بنـیـادی تـرین ایـن نـیـازهـا مـوروثـی و فـطـری
میباشند که طی ده ها هزار سال تکامل یافته اند. آبراهام
مازلو معتقد بود که انسانـها بـاید نخست نیازهای بنیادین
خود را ارضا و بر آورده کنند تا انگیزه برای تکامل به نیازهای
والاتـر در وجـودشان شکل گرفته و به آنها علاقه مند گردند.

سلسله مراتب نیازهای انسان به قرار ذیل میباشد:

1- نیازهای زیستی و فیزیولوژیکی: نـیـاز به اکسیژن، غذا، آب، سـر پـنـاه (مسکن)، گرما، روابط جنسی، خواب و پوشاک.

2- نیازهای امنیتی: ایـمنـی در بـرابـر عـوامــل طبیعی (زلزله، طوفان)، امنیت (امـنـیـت اجتماعی، مالی، شغلی و غیره)، نظم، قانون، محدودیت ها و ثبات.

3- نیازهای عشقی و تعلق پذیری: کار گروهی، خانواده، رابطه با دیگران، غرور، گـریز از طرد شدگی، عشق ورزی دیگران به فرد و بالعکس.

4- نیازهای تاییدی و احترامی:  عزت نفس ، موفقیت،مهارت، استقلال، سلطه گری، اعتبار، شهرت، قدر و منزلت، نفوذ و اعتماد بنفس.

5- نیازهای شناختی و معرفتی: علم، دانش و مفهوم.

6- نیازهای زیبایی شناسی: ارزش نـهادن و جـستـجـوی زیـبایی، هماهنگی، توازن و تقارن، تناسب و نظم.

7- نیاز خود شکوفایی(خود یابی): پی بردن به استعدادهای نهانی و بالقوه، تـکـامـل فـردی، عـدالـت خـواهـی، شـناخت ماهیت خویشـتـن، انـگـیـزه بـرای دسـتـیـابـی به اوج قابلیتهای خویش.

8- نیازهای متعالی: کـمـک بـه دیـگران برای دست یابی به مرتبه خود شکوفایی، نـیـاز های معنوی. برای مثال از فردی که دارای امنیت مالی در جامعه نمیباشد نمیتوان انتظار رفتار مناسب اجتماعی داشت.

ویژگی های شخصیتی انسان خود شکوفا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- حس تشخیص واقعیت، آگاهی از شرایط موجود و واقعی، واقع گرا، قضاوت بی طرفانه و عینی و نه بر اساس طرز تفکر شخصی و متعصبانه.

2- طرز نگرش بر مشکلات به عنوان چالشها و شرایطی که نیـاز بـه راه حل دارند و نه به عنوان حربه ای برای شکوه گری و توجیهات فردی.

3- نیاز به حریم و تنهایی و توانایی تحمل تنهایی.

4- متکی به قضاوتها و تجارب خویش، مستقل، عدم اتکاء بـه فـرهنـگ و محـیـط پـیرامون خود برای شکل گیری عقاید و دیدگاه ها.

5- عدم تاثیر پذیری از فشارهای اجتماعی.

6- دموکراتیک، منصف و بدون قائل شدن تبعیض، پذیرش و لذت بردن از تمامی فرهنگـها، نژادها و تفاوتهای فردی انسانها.

7- از لحاظ اجتماعی دلسوز و مهربان، دارای خصوصیات انسانی و بشر دوستانه.

8- پذیرش افراد همانگونه که هستند و عدم تلاش برای تغییردادن آنها.

9- در کنار دیگران راحت میباشد، با وجود هر نوع گرایش نا متعارف دیگران.

10- خود انگیخته و با اصالت میباشد، با خویشتن صادق است، هـمان گـونـه که دوست دارد میباشد و نه آنگونه که دیگران از وی میخواهند.

11- شوخ طبع بوده البته حس پوخ طبعی که متوجه خود و یا وضعیت بشریت میباشد و نه دیگران.

12- تعداد محدودی دوست صمیمی دارد و نه تعداد زیادی رابطه سطحی.

13- علاقه مند به همه چیز حتی امور عادی.

14- خلاق-مبتکر و اصیل.

15- بدنبال تجارب ناب و دستیابی به موفقیتهایی است کـه اثـری مـانـدگـار از خود بجای گذارد.

11 قانون اصلی برای ارتباطات انسانی

11 قانون اصلی برای ارتباطات انسانی

دانستن چگونگی رفتار با مردم به اندازه شایستگی های
فـنـی و مـدیریتی اهمیت دارد. به بدترین کارفرمایی که تـا
حـال داشـتـه ایـد فـکر کـنـید. بـیـاد آوریـد کـه چطـور فقدان
مهارتهای رفتار با دیگران در او باعث دلسردی و عدم بهره
وری دیگران و خروج شما با نا امیدی گردید.

یک انسان موفق نیمی کارمند است، نیمی سیاستمدار.
او می داند  کار کردن با دیگران بخصوص در دنیای کنـونـی
کـه مملو از انسانهای دمدمی مزاج و زود رنج اسـت، روال
ارتباطی خاصی را می طـلبد. او سـخـن یـکـی از بــزرگان
جامعه شناس کـه "هنـگـام برخورد با مردم بخاطر داشـته
باشید با مخلوقات منطق طرف نیستید،بلکه با مخلوقـات
احـساسـات، مـوجوداتـی که سرشار از تبعیض، روحــیات
پیشداوری و تعصب می باشند، و با غرور و خودبینی دست بگریبانند طرف هستــید،" را مد نظر دارد.

در ایـن قسمت برخی از قـوانـیـن اصـلـی ارتـبـاطات انـسانی در فضای کاری را مشاهده میکنید.  برای مهارت یافتن در آنها، باید این قوانین را جزئی از خود درآورید.

1- دیگران را با نام صدا بزنید
این خوشایند ترین صدا برای گوش هر کسی است. وقتی نام فردی را بکار می برید، در حقیقت پیغام خود را به صـورتی اختصاصی و تـنها برای شـخـص او مبـدل مـی سـازیــد. همچنین علاقمندی و میزان اهمیت شما را نسبـت به فرد میـرسـاند. این یک ابزار ساده فریبنده برای کاستن از جبهه گری های شخص می بـاشـد چـرا که یک نوع وجه ضمان و تـعهــد بـوجود می آورد. جملات خود را با اسامی افراد آمیـخته، و بـا سـؤالاتــی نــظـیـر، "علی، امروز خوب هستی؟" آغاز کنید.

2- اشتباه خود را بپذیرید
ممکن است تصورکـنید که اگر اشتباهی که مرتکب شده اید را بگردن نگیرید، وجهه خود را از دست خواهید داد. این کار درست نیست. اعتراف به اشتباهات در مـحیط کـار یکی از ستوده ترین اعمال است چون اندک افرادی مبادرت به آن می نـمایـنـد. بـیـامـوزیــد که چـگونه تـکبـر و خـودخـواهـی را کنار گذاشته و بپذیرید که کامل نیستید. فقط در این کـار زیاده روی نکنید مثلا لازم نـیست با عذرخواهی های فـراوان در جـلسـات اقـدام به بیان اشتباهات خود نمایید. یک جمله "من اشتباه کردم و متوجه آن میشوم،" کفایت میکند.

3- دیگران را با معیارهای بالا درنظر بگیرید
اندک افرادی در بین ما، که معمولا عقل کل خطاب میگردنـد، بـنـظر می رسد اینگونه فکر میکنند که هیچ کسی جز خودشان قادر به انجام صحیح امور نمیباشد. جزء این گروه از افراد نباشید. به قابلیتهای دیگران اعتماد کنـید. در واقـع به آنـهـا در انـجام دادن کارها به بهتریـن وجـه ممـکن اطـمـیــنان داشتـه بـاشید. ایـن به مـعنای داشتن انتظارات بیش از حد نیست. باور داشتن یک فرد او را تشـویـق بـه انـجـام کـارها با حداکثر توان نموده و از نا امیدی جلوگیری بعمل می آورد.

4- علاقه ای صادقانه و صمیمی از خود نشان دهید
"کارها خوب پیش میره علی جان؟خوبه، میشه این پرونده ها رو برام چک کنی؟" این به معنای ابراز علاقه نبوده و بیشتر به دوستی خاله خرسه شباهت دارد. هر فردی در دفتر کار شما دارای سابقه ای غنی از علایق، تجارب و  سلایق می بـاشد. حـتـی اگر نقطه اشتراکی با هم ندارید، در مورد اطرافیانتان اطلاعات کسب کنید.

اگر یکی از همکاران شما گفت که شرکت در گیم های آنلاین را دوست دارد، در مورد آن از او سؤال نمایید-- حتی اگـر بـرای شـما جالب نیست. نه تنها میتوانید چیز جدیدی یاد بگیرید، اگر در آینده به آن گرایش پیدا کنـیـد، از امتیازاتـی برخوردار خواهید گشت. مردم دوست دارند که دیگران آنها را بخاطر داشته باشند.

به سخن خود مشغول بوده و بدانید چه وقت باید آنرا بیان کنید...

5- از دیگران تعریف و تمجید نمایید
فقط نگویید "خوب بود." در مورد تعریف خود صریح تر بوده و نشان دهید که در مورد آنچه که فرد در حقیقت انجام داده آگاهی دارید. "علی، تـو خیـلی خوب جلسه را اداره کردی بخصوص وقتی هـمـه از مسیـر مـوضوع اصـلـی منـحرف شده بودند،" این یک مثال خوب است. در عین حال سعی کنید به ندرت و فقط زمانی که واقـعا نـیـاز است انتقاد نمایید. انتقاد را طوری بیان کنید که مانند یک نصیحت سازنده از طرف دوسـتـی قـابـل اعـتـمــاد در نظر گرفته شود.

6- مراقب حرفهایتان باشید
اگر تصمیم پیگیری کاری را ندارید، نگویید که آن را انـجـام خواهید داد. اعتبار شما ارتباط تنگاتنگی با کلامتان دارد. اگر به قول خود عمل نکنید، در مـورد کـارهـای بـزرگ بـه شـما اعتماد نشده و در نتیجه پیشرفتی نخواهید کرد.

7- قدردانی و سپاسگزاری کنید
اگر فـردی لـطفـی به شما کرد، و یا برای انجام کاری برای شما از خواسته خود گذشت، مطمئــن گردید کـه بـه این سـعی و تـلاش آگـاه شوید. شما بخودی خود مستحق لطف نـبـوده و کسـی بــه شما بدهکار نیست. اگر مورد لـطـف واقـع شـدید، تـشـکر نـمـوده و درعوض مقابله بمثل کنید.

8- با فکر و با ملاحظه باشید
هـرگز تـصور نـکیند که دیگران سخنان شما را مساعد و ارزشمند تلـقـی خـواهـنـد کـرد. برخی افراد بصورت طبیعی تک تک کلماتی که شخص بـیـان می کنـد را بـرای یـافــتن یک رودررویی شخصی مورد جستجو قرار می دهند. شما نمی تـوانیـد اینگونه افراد را تغییر دهید، اما قادرید نزد آنها حرف های خود را با دقت سازمان دهی نمایید. پیش از صحبت کـردن فکر کنید و مطمئن شوید که هیچ ابهامی که باعث سوء تعبیـر شـود در سـخـنـان شما وجود ندارد.

همچنین میتوانید سـعی در فهمیدن نقطه نظرات دیگران نمایید تا از بروز سوء تفاهمات ممانعت بعمل آورید. ممکن است عمیقا" اعتـقـاد بر حـقانـیـت خـود داشـتـه باشید، اما متوجه گردید که دیگران به همین منوال درباره عقاید و باورهایشان می اندیـشند. شما باید نظرات آنها را محترم شمرده و ببینید چرا آنها اینگونه فکر میکنند. بجای مـشاجره از دیگران بخواهید در مورد مواضعشان توضیح دهنـد. مجـبـور نیـستـید مـوافــقت کنید، اما میتوانید بگویید، "من متوجه هستم شما چه می گویید."

9- از خود گذشتگی کنید
گه گاهی از مکان شغلی خود خارج شده و به دیگران در کـارهـایشـان کـمک نمایید. این عمل را بدون اینکه از شما درخواست شود انجام دهید. گفتن، "کمک لازم نـداری؟" یــک تاثیر دوگانه در پی دارد. ابتدا، شما دیگران را تشویق بـه از خـود گـذشتـگی نـمـوده و در نتـیـجـه مـحیـط کـاری مثـبـت تـری ایـجاد خـواهد شـد. دوم، بـرای خود لطفی متعاقب را خریداری میکنید، چرا که مهربانی همیشه بازمیگردد.

10- متواضع و فروتن باشید
تلاشهای مشهود برای تحت تاثیر قرار دادن همکاران و اشخاص مافوق نـتـیجه عکس به همراه خواهد داشت. هیچکس آدم خودنما را دوست ندارد. اگر میــخواهید کمالات شما تـوسـط دیـگران تصدیق شوند، کافی است تمرین بردباری بیشتری بنمایید. کامیابیـهای شما زمانی مصداق واقعی پیدا میکنـند کـه اجازه دهید دیگران خود متوجه آنها گردند نه اینکه مرتب صحبت از آن بمیان آورید.

11- به حفظ آبروی دیگران کمک کنید
هـر کسی اشتباه می کـنـد. بــه دفعه قبلی که اشتباهی خجالت آور مرتکب شدید فکر کنید. دوست نداشتید کسی بیـایـد و اشـتـباه شـمـا را کـوچـک جلوه داده و از جدیت آن بکاهد؟ پس همین کار را شما در مورد دیگران انجام دهید. با خنـدیـدن به اشتباهی که شخص ( نه با خندیدن به خود شخص ) مرتکب شده بهمراه ضربه ای دوستانه به شانه هـای او از پریشانیش کاسته و بگویید، "این برای بهترین افراد این شـرکـت هـم مـمـکـن است پیش بیاید." با این کار به او و به دیگران اطمینان میدهید که دنیا به پایان نرسیده است. اگر مـــناسب است، بجای جلب توجه بی مورد  نسبت به اشتباه رخ داده، هیـچ چیزی نگویید.

 

پاکسازی میدان مین
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
محیط کاری می تـواند میـدان میـنی از اشـخاص زود رنـج و احـساساتـی بـاشــد. دارای خصوصیات خود بودن آن را خنثی نمی کـنـد. بـا دانسـتـن قـوانـیـن بـرخـورد بـا دیـگـــران سیاستمدارترین فرد محل کار خـود بـاشـید. امـروزه، کـارمنــدانی که از روابط انسانی به بهترین وجه آگاهی دارند، مناسب ترین افراد برای مدیریت محسوب میگـردند. کـارفرمای شما احتمالا این موضوع را دانسته و به آن توجه خواهد کرد.

منابع:
http://patriot.net
www.quotationspage.com

نکاتی درباره مدیریت پول جهت ثروتمند شدن

نکاتی درباره مدیریت پول جهت ثروتمند شدن 

آدم های پولدار میانگین هوشی بالاتری نسبت به سایر افراد ندارند، اما انتخاب های آنها در مورد نحوه خرج کردن پول و صرف زمان با بقیه افراد فرق می کند. بر اساس نوشته های دکتر توماس استنلی در کتاب "ذهن میلیونر"، 5 "عامل موفقیت" وجود دارد که 80% از سرمایه داران بزرگ دنیا با آن موافق هستند و جزء اصلی ترین عوامل رسیدن به موفقیت به شمار می روند. دو نمونه از این عوامل به شرح زیر می باشند:

1- انضباط – کنترل فردی

2- سخت کوشی – بیش از سایرین

خوب به هر حال هیچ یک از این دو مورد کارهای جالبی به نظر نمی رسند و با برنامه های تبلیغاتی که شعار "با شرکت در مسابقه ما یک میلیون دلار می برید" همخوانی ندارند؛ اما به راستی تا کنون به این مطلب فکر کرده اید که چگونه می توانید پولدار شوید؟ البته منظور من پولدار شدن های یک شبه نیست، بلکه پولدار شدن از طریق برنامه ریزی می باشد. به خواندن ادامه دهید تا ببینید از همین امروز چه کارهایی میتوانید انجام دهید تا فردا پولدارتر شوید.

درس اول: داستان پولی خود را بازنویسی کنید

همه ما برای خود داستانی در مورد پول هایمان داریم که من به آن "نقشه پولها" میگویم. این درست همان راهی است که شما در ذهن برای خود خلق کرده و به صورت ناخودآگاه در زندگی آنرا دنبال می کنید. این نوع طرز تفکر می تواند شما را به پول نزدیک تر کرده و یا از آن دورتر کند. برای بیشتر ما که همیشه در طول زندگی خود عباراتی نظیر: "ما قدرت خرید آنرا نداریم" ، "من که پول چاپ نمی کنم" ، "هیچ کسی نیست که هم پولدار باشد و هم خوشحال" را از زبان اطرافیانمان می شنویم،  به این نتیجه می رسیم که پس انداز پول کار دشواری است؛ اما نباید با این طرز تفکر غلط برای خود محدودیت ایجاد کنید و میزان سپرده حسابتان همیشه زیر صفر باشد. باید نوعی بازبینی مجدد بر روی دخل و خرج خود داشته باشید. باید تمام تصورات غلط را در ذهن خود دور بریزید و خودتان را از نظر اقتصادی مستقل کنید.

نحوه تفکر خود بر روی پول و افراد پولدار را تغییر دهید. دکتر "هارو اکر" نویسنده کتاب: "اسرار ذهن میلیونر" معتقد است که باید به برخی چیزها اعتراف کنید.

حالا چرا اعتراف و نه اثبات؟

بر اساس فرهنگ لغت اعتراف یعنی: "پذیرفتن یک بیانیه و یا موقعیت با میل و رغبت باطنی"

بنابراین اگر در زندگی خود به دنبال موفقیت هستید، باید داستان پول های خود را بازبینی کرده و آن را از نو بازنویسی نمایید. شاید در نگاه اول این امر قدری دشوار به نظر برسد، ولی آیا می خواهید قدری کارهای دشوار انجام دهید و پولدار باشید و یا نه ترجیح می دهید راحت طلب و بی پول باشید؟

درس دوم: هوس پول خرج کردن را محدود کنید

بر اساس آمارهای بدست آمده، هر دانشجو در حدود دو میلیون افغانی به صندوق های قرض الحسنه بدهکار است و این رقم پس از فارغ التحصیلی به 5 میلیون افغانی نیز میرسد. از آنجایی که سود وام ها اغلب زیاد می باشد هر چقدر بیشتر در پس دادن آنها تعلل کنید، مجبور به پرداخت هزینه های بیشتری خواهید شد.

بهتر است تا آنجایی که می توانید بر روی باز پرداخت وام های خود تمرکز کنید و سعی کنید میزان سپرده کلی خود را تا آنجایی که می توانید افزایش دهید.

با این کار اعتبار خود را در بانک ها افزایش می دهید. اعتبار هم ربطی به میزان پول نقدی که در حساب خود خوابانده اید ندارد، به طور معمول، کمترین میزان پرداخت شما در هر ماه می تواند 4% از کل بدهیتان را در بر بگیرد. اگر قرار باشد 5 میلیون افغانی را در 18 نوبت پرداخت کنید، می توان گفت که تقریباً با ماهی دویست هزار افغانی به راحتی می توانید این کار را انجام دهید. شاید مدت زمان بسیار زیاد برای انجام دادن این کار احتیاج باشد، اما پس از اینکه حساب خود را تصفیه کردید، اعتبار بالایی نیز از آنتان خواهد شد و به هر حال میزان بازپرداخت هم زیاد نبوده و اصلاً متوجه هم نخواهید شد.

درس سوم: پس انداز کردن هر یک افغانی

درس اول و دوم به راحتی به شما کمک می کنند که درس سوم را بتوانید به درستی انجام دهید. طبق ارزش های پولی و مالی می توان اظهار داشت که هر هزار افغانیی که امروز پس انداز کنید، در آینده می تواند ارزش بسی بالاتری داشته باشد. اگر شما تصمیم جدی در پس انداز کردن پول هایتان گرفته اید، باید به خاطر داشته باشید که این شما هستید که باید به آنها بگویید که کجا بروند نه اینکه تعجب کنید که آنها خودشان کجا می روند! و اگر هم در حال حاضر برنامه ای برای سرمایه گذاری پول هایتان ندارید، بهتر است فعلاً یک حساب پس انداز موقتی باز کنید.

همچنان که شما به نحوه پس انداز پول هایتان فکر می کنید، باید به این نکته توجه داشته باشید که روزها، هفته ها و ماهها در حال سپری شدن است. پول شما می تواند در طول این مدت برایتان کار کرده و سود بسیار زیادی را عایدتان کند. حتی اگر 50 یا 100 هزار افغانی هم دارید، اصلاً مهم نیست، تنها نکته مهم که باید به خاطر داشته باشید این است که تعلل بیش از اندازه به هیچ وجه جایز نمی باشد.

Encyclopedia of Measurement and Statistics

Encyclopedia of Measurement and Statistics

3-Volume Set

<!--enpts-->51zce8ssbnl.jpg<!--enpte-->

Sage Publications, Inc | ISBN 1412916119 | 2006-10-13 | PDF | 1416 pages | 8.6 MB

 

The study of measurement and statistics can be less than inviting. However, in fields as varying as education, politics, and health care, assessment and the use of measurement and statistics have become integral parts of almost every activity undertaken. These activities require the organization of ideas, the generation of hypotheses, the collection of data, and the interpretation, illustration, and analysis of data. No matter where educated people look, this critical analysis is more important than ever in an age where information—and lots of it—is readily available.

The ideas and tools contained in the Encyclopedia of Measurement and Statistics are approachable and can be invaluable for understanding a very technical world and the increasing flow of information. Although there are references that cover statistics and assessment in depth, none provides as comprehensive a resource in as focused and accessible a manner as the three volumes of this Encyclopedia. Through approximately 500 contributions, experts provide an overview and an explanation of the major topics in these two areas.

Download from Rapidshare

شاخص فساد مالی و اداری در کشورهای جهان

شاخص فساد مالی و اداری در کشورهای جهان
 
سازمان شفافیت بین الملل Transparency International گزارش سالانه خود درباره دامنه فساد مالی و اداری در کشورهای مختلف جهان را انتشار داده است.

این گزارش برای گستردگی فساد شاخص هایی را تدوین کرده و بر این اساس، کشورهای مختلف از نظر وجود میزان فساد مالی و اداری در هر یک از آنها رده بندی شده اند.

در گزارش سال 2007، کشور دانمارک همراه با فنلاند و سنگاپور با شاخص عددی یک دارای کمترین میزان فساد دانسته شده اند در حالیکه کشورهای برمه و سومالی، با شاخص های عددی 179، در پایین ترین رده قرار دارند.

این گزارش برای ایران شاخص عددی 131 را محاسبه کرده که معادل شاخص های تعیین شده برای کشورهای بروندی، هندوراس، لیبی، نپال، فیلیپین و یمن است.

شاخص نسبت داده شده به افغانستان 172 است که این کشور را در کنار چاد و سودان قرار می دهد.

سازمان شفافیت بین الملل از نظر گستردگی فساد مالی برای تاجیکستان شاخص 150 را تعیین کرده که هم سطح آذربایجان، بلاروس، قرقیزستان، لیبریا و زیمبابوه است.

در رده بندی کشورهای خاورمیانه، اسرائیل با شاخص 30 دارای کمترین میزان فساد، و عراق با شاخص 178، دارای بیشترین میزان فساد مالی و اداری تشخیص داده شده است.

پس از اسرائیل، به ترتیب قطر (با شاخص 32)، امارات متحده عربی (34)، بحرین (46)، عمان (53)، اردن (53)، کویت (60)، عربستان سعودی (79)، لبنان (99)، یمن (131)، لیبی (131)، ایران (131)، سوریه (138) و عراق (178) قرار دارند.

 

شفافیت بین الملل

سازمان شفافیت بین الملل در گزارش خود می نویسد که از میان کشورهای منطقه که کنوانسیون سازمان ملل علیه فساد را امضا کرده اند، اردن، کویت، لیبی، قطر، امارات و یمن گام هایی اساسی در مبارزه با فساد برداشته اند اما سایر کشورها در این زمینه چندان موفق عمل نکرده اند.

کنوانسیون سازمان ملل علیه فساد در اکتبر سال 2003 جنبه اجرایی یافت و تا کنون 140 کشور، از جمله تاجیکستان، به آن پیوسته اند اما جمهوری اسلامی و افغانستان آن را امضا نکرده اند.

سازمان شفافیت بین الملل یک سازمان جامعه مدنی است که هدف خود را پیشبرد همکاری بین المللی برای ریشه کن کردن فساد مالی و اداری در کشورهای مختلف عنوان می کند.

این سازمان در سال 1993 به عنوان یک سازمان غیردولتی در آلمان تاسیس شد و دارای یکصد شعبه در مناطق مختلف جهان است و گزارش هایی را در مورد گستردگی فساد مالی و اداری در مناطق مختلف جهان تهیه می کند.

شفافیت بین الملل به خصوص این نظر را مردود می داند که ساختار اداری کشورهای پیشرفته در مقایسه با کشورهای در حال توسعه از سلامت بیشتری برخوردار است و در بررسی های سالیانه خود، تمامی کشورها را مورد بررسی قرار می دهد.

از سال 1995، سازمان شفافیت بین الملل "شاخص تشخیص فساد" (CPI) را بر اساس معیارهای یکسان برای رده بندی کشورهای مختلف از نظر سلامت و فساد مالی و اداری در هر سال تدوین و منتشر کرده است.

در کنار شاخص بانک جهانی در اندازه گیری فساد مالی و اداری، گزارش شفافیت بین الملل از مراجع قابل اعتنا در تعیین سلامت شرایط مالی و اداری کشورهای جهان محسوب می شود.

در گزارش سال 2007 این سازمان، شاخص فساد مالی و اداری برای کشورهای سوئیس 7، کانادا 9، بریتانیا 12، آلمان 16، ژاپن 17، فرانسه 19، ایالات متحده 20، ترکیه 64، چین 72، هند 72 و روسیه 143 اعلام شده است.

 

ایران، افغانستان و تاجیکستان
در گزارش شفافیت بین الملل برای ایران شاخص عددی 131 و معادل شاخص های بروندی، هندوراس، لیبی، نپال، فیلیپین و یمن تعیین شده و شاخص های نسبت داده شده به افغانستان 172 و هم ردیف چاد و سودان است در حالیکه تاجیکستان از نظر گستردگی فساد مالی و اداری دارای شاخص 150 یعنی معادل شاخص های آذربایجان، بلاروس، قرقیزستان، لیبریا و زیمبابوه است
 
وضعیت خاورمیانه
در خاورمیانه، اسرائیل با شاخص 30 سالم ترین کشور و پس از آن به ترتیب قطر (با شاخص 32)، امارات متحده عربی (34)، بحرین (46)، عمان (53)، اردن (53)، کویت (60)، عربستان سعودی (79)، لبنان (99)، یمن (131)، لیبی (131)، ایران (131)، سوریه (138) و عراق (178) قرار دارند

تاریخچه ی سرمایه گذاری در افغانستان (بخش اول)

تاریخچه ی سرمایه گذاری در افغانستان (بخش اول)

    

 

 برای اینکه نقش سرمایه گذاری ها را در اقتصاد ملی و به ویژه در نظام اقتصاد بازار آزاد به صورت بهتر و دقیقتر بدانیم، لازم است تا در مورد پیشینه سرمایه گذاری در اقتصاد ملی کشور اشاره هایی صورت بگیرد. گر چه اقتصاد کشور ما از گذشته های دور بیشتر وابسته به تجارت بوده و افغانستان منحیث شاهراه تجارتی نقش بزرگی را ایفا کرده است و جاده ابریشم یکی از شاهراه های اصلی تجارت در منطقه به شمار می رفته است، اما سرمایه گذاری ها نیز توانسته اند  به طور نسبی در رشد بطی اقتصاد کشور نقشی داشته باشد.

     گرچه چرخ اقتصادی افغانستان،  عمدتاً بر اقتصاد سنتی و فیودالی استوار بوده و کشاورزی سنتی بخش بیشتر اقتصاد کشور را می ساخته است اما سرمایه گذاری های دولتی نیز در پهلوی اقتصاد فیودالی توانسته اند، راه باز کنند. در این نوشته تلاش صورت می گیرد در مورد پیشینه سرمایه گذاری در افغانستان اشاره هایی صورت بگیرد تا نوعیت ، توسعه و رشد سرمایه گذاری ها را در دوره های گوناگون با سرمایه گذاری در نظام اقتصاد بازار آزاد به مقایسه بگیریم. با این مقایسه می توان سرمایه گذاری در دو نظام اقتصادی ( بسته و باز) را مورد تحلیل قرار داد و با بررسی تاریخچه ی سرمایه گذاری نتیجه گرفت که کدام شکل سرمایه گذاری سبب بیرون آمدن اقتصاد افغانستان از بحران و مافیایی بودن خواهد شد . با تاریخچه ی سرمایه گذاری در دوره های گوناگون تاریخی می توان به این نکته پی برد که سرمایه گذاری های خارجی، داخلی، خصوصی یا دولتی و یا مختلط کدام یکی سبب رفاه اجتماعی و افزایش درآمد خانواده ها خواهد شد.

1. سرمایه گذاری در دوره امیر شیرعلی خان:

     امیر شیر علی خان پس از استقرار سلطنت،  در صدد تطبیق برنامه  های اصلاحی در کشور شد و در مدت  سلطنت ده ساله اش در توسعه اقتصادی  به ویژه پیشه وری،  اسحله سازی و پرورش حیوانات کوشید. در دوره امیر شیرعلی خان برای نخستین بار در جامعه فیودالی افغانستان زمینه ی روییدن جنین سرمایه گذاری آماده گردید. امیر شیرعلی خان  برای توسعه تولیدات زراعتی کشور تلاش نمود. در زمان امیر شیرعلی خان مطبعه لیتوگرافی ساخته شد، کارخانه توپ ریزی، تفنگ سازی و باروت سازی ساخته شد. و به این صورت در زمان امیر شیرعلی خان افغانستان برای نخستین بار  قدم به سوی سرمایه گذاری گذاشت. سرمایه گذاری در دوره ی امیر شیر علی خان صد در صد دولتی بود و هیچگونه سرمایه گذاری خصوصی وجود نداشت. با ایجاد کارخانه های تفنگ سازی، باروت سازی و توب ریزی برای نخستین بار طبقه کارگر در افغانستان شکل گرفت.

2.سرمایه گذاری در دوره امیر عبدالرحمن خان:

با آنکه در دوره ی امیر عبدالرحمن خان  ماهیت اقتصاد فیودالی باقی مانده بود، مبادله جنس و پول گسترش یافت و مقدمه ی پیدایش سرمایه تجاری را فراهم کرد. سرمایه تجاری در سطح ملی به وجود آمد و در 20 سال آینده طبقه بورژوازی تجاری متراکم گردید. امحای اقتصادی فیودالی زمینه تبارز سرمایه داری تجاری ملی را آماده نمود و رشد تجارت خارجی،  مملکت را برای مارکیت شدن سرمایه داری جهانی فراهم ساخت. وفور تولیدات انگلیسی که به طور روزافزونی در افغانستان  سرازیر می گردید علی الرغم "سیاست حمایه وی" دولت،  پیشه وری و صنایع را به ورشکستگی سوق داد و مانع توسعه  صنایع ملی گردید.

 از این گذشته  امیر عبدالرحمن خان تصدی های رسمی تجاری تشکیل داد و پوست قره قل، بادام، پسته، چوب و سنگهای معدنی به خارج صادر می گردید. تولیدات معدنی افغانستان با آلات و افزار های ابتدایی استخراج می شد. صنایع دستی و پیشه وری دوباره زنده شد. تقاضای بازار های کشور این صنایع بویژه نساجی کرک، برک، بشرویه، قناویز، الچه، قالین، گلیم، پوستین و غیره را توسعه داد. تولیدات کارخانه حربی کابل و کارخانه چرم گری در رشته های فلزکاری و تولید افزار های چرمی، سبب ارتقای ظرفیت های  صنعت کاران و پیشه وران گردید. سکتور ساختمانی در این دوره گسترش یافت.

3. سرمایه گذاری در دوره امیر حبیب الله خان:

در دوره ی امیر حبیب الله خان مطابع جدید تیپوگرافی به کار انداخته شد. یک شرکت تورید موتر توسط درباریان ساخته شد. درهمین وقت کارخانه چرمگری در کابل به سرپرستی متخصص انگلیس تاسیس گردید. این کارخانه چرم بوت،  موزه و سلیپر مورد نیاز برای اردوی افغانستان تهیه می کرد و هم در بازار های کابل عرضه می کرد. در 1913 کارخانه پشمینه بافی کابل به قوای 500 اسپ بخار بنیاد گذاشته شد و در 1914 به تولید آغاز کرد. این کارخانه در ابتدا سالانه برای 50000 عسکر تکه دریشی نظامی تولید می کرد و به بازار سرج عرضه می کرد. فابریکه برق آبی جبل السراج در 1907 زیر ساختمان قرار گرفت،  ولی این فابریکه  پس از 12 سال کابل را تنویر نمود. برای نخستین بار در کارخانه حربی کابل باروت سفید یا باروت بیدود تولید شد. تمدید لین های تلفن کابل ـ ننگرهار و کابل ـ جبل السراج و ... نیز در همین دوره صورت  گرفت. در 1911 میلادی شفاخانه ملکی کابل تاسیس شد. اعمار و ترمیم جاده ها روی دست گرفته شد. در آغاز پادشاهی امیر حبیب الله خان شمار کارگران در  کشور به 1500 نفر می رسید  و اما در آخر سلطنت او این شمار  به 5000 نفر بالا رفت. سیر صعودی افزایش کارگران در دوره ی سلطنت امیر حبیب الله خان نشاندهنده ی گسترش سرمایه گذاری در این دور است.

معادله ها

معادله ها


۱-معادله ماکسول

معادله‌های ماکسول، یک سری معادله هایی هستند که چگونگی ایجاد شدن میدان های الکتریکی و مغناطیسی را توسط بارها و جریانات به علاوه پیدایش یکی از این میدان‌ها توسط تغییر میدان دیگر را توصیف می‌کنند. این معادله‌ها مبانی الکترومغناطیسی (کلاسیک) و مهندسی برق  به شمار می‌روند که اولین بار توسط فیزیکدان اسکاتلندی جیمز کلرک ماکسول  فرمول‌بندی شده‌اند. انواع فرمولبندی برای این معادله ها می‌توان ارائه داد.خود ماکسول این معادلات را در قالب ۸ معادله فرمولبندی کرده بود ولی در حالت ۳ بعدی مشهورترین فرمول بندی فرمول‌بندی هوی‌ساید این معادلات است که دو فرم دیفرانسیلی  و انتگرالی دارد.

 

۲-معادله دیراک

 

معادله دیراک، معادله‌ای است در مکانیک کوانتومی  و تعمیم‌یافته معادله شرودینگر برای محاسبه تابع موجی ذرّات، با این تفاوت که این معادله نظریه نسبیت خاص را نیزدر نظر می‌گیرد. این معادله توسط فیزیکدان بریتانیایی پاول دیراک پدید آمد که خود دیراک این معادله را بر مبنای معادله کلاین گوردن گسترش داد.

معادله دیراک، تابع موجی ذرّات با اسپین  نیمه یعنی فرمیون ها را (مانند الکترون ها) توجیه می‌کند، در حالی که معادله کلاین-گوردون برای ذرّات با اسپین صفر (مانند بعضی مزون ها) در نظر گرفته می‌شود. دیراک همچنین توانست با معادله‌اش ، موجودیت ضدماده به خصوص پوزیترون را سه سال قبل از کشف آنها توسط آزمایش نشان دهد. معادله دیراک در صورتی که هیچ نیروی خارجی وجود نداشته باشد به صورت زیر نوشته می‌شود:

left( i gamma ^mu partial _mu - frac{mc}{hbar}
ight) psi = left( i partial!!!/ - frac{mc}{hbar} 
ight) psi = 0

در اینجا partial!!!/ = gamma ^mu partial _mu توسط قاعده جمعی انیشتین جمع‌بندی می‌شود و γμ ماتریس‌های ۴×۴ هستند که به ماترس های دیراک  مشهور هستند.

 
gamma _0 = eta = egin{pmatrix} 
1 & 0 
0 & -1
  end{pmatrix} ;; 

gamma _k = eta alpha _k = egin{pmatrix} 
  0               & sigma _n 
 -sigma _n   & 0 
  end{pmatrix}

σn نیز ماتریس های پاولی نام دارند.

 

۳-معادله شرودینگر

 

معادلهٔ شرودینگر، اساسی‌ترین معادله غیر نسبیتی در مکانیک کوانتومی  برای توصیف تحول حالت (state) یک ذره است. معادله شرودینگر سال ۱۹۲۶توسط اروین شرودینگر به ثبت رسید و پس از او نیز هایزنبرگ معادله برابری را به صورت عملگرهای خطی و عملگرهای جابجایی به وجود آورد. معادله شرودینگر در حالت ساده به صورت زیر است:

 H(t) left| psi (t) 
ight
angle = i hbar {partialoverpartial t} left| psi (t) 
ight
angle

در اینجا H یک عملگر خطی در فضای (اصولاً بینهایت بعدی) هیلبرت است و عملگر همیلتونی  نام دارد. ویژه مقدار های (eigenvalue) این نگاشت اصولاً مقادیر کوانتومی انرژی هستند. ‎ |ψ>‎, یک بردار در فضایِ هیلبرت است، که حالت ذره را توصیف می‌کند. اگر این بردار را به صورت یک تابع زمان و مکان بنویسیم، معادله شرودینگر چنین حالتی پیدا می‌کند:

mathrm{i}hbarfrac{partial}{partial t}psi(mathbf{r},t) ;=; - frac{hbar^2}{2m}
abla^2psi(mathbf{r},t) + V(mathbf{r},t)psi(mathbf{r},t)

البته اگر ما ‎|ψn>‎ را به عنوان ویژه بردارH انتخاب کنیم، آن وقت این معادله دیگر متغیر زمانی نخواهد داشت:

 H |psi_n(x)
ang = E_n |psi_n(x)
ang.

با در نظر گرفتن نظریه نسبیت خاص ، معادلهٔ شرودینگر دیگر صادق نیست ودر این حالت از معادله دیراک که کلی‌تر است استفاده می‌شود.

 

۴-معادله کلاین گوردون

 

معادله کلاین گوردون، حالت نسبی معادله شرودینگر  است و برای توجیه ذرات کوانتومی با اسپین صفر به کار می‌رود. این معادله به اسم دو فیزیکدان به نامهای اسکار کلاین  و  والتر گوردون  نامگذاری شده است.

 معادله

معادله کلاین-گوردون برای یک ذره آزاد (یعنی بدون وجود پتانسیل در همیلتونی) با اسپین صفر به صورت زیر است.

 
mathbf{
abla}^2psi-frac{1}{c^2}frac{partial^2}{partial t^2}psi
= frac{m^2c^2}{hbar^2}psi