بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

تفاوت‌های من و رئیسم

 
وقتی من یک کاری را دیر تمام می‌کنم، من کند هستم.
وقتی رئیسم کار را طول دهد، او دقیق و کامل است.

-
وقتی من کاری را انجام ندهم، من تنبل هستم.
وقتی رئیسم کاری را انجام ندهد، او مشغول است.

-
وقتی کاری را بدون اینکه از من خواسته شود انجام دهم، من قصد دارم خودم را زرنگ جلوه دهم.
وقتی رئیسم این کار را کند، او ابتکار عمل به خرج داده است.

-
وقتی من سعی در جلب رضایت رئیسم داشته باشم، من چاپلوسم.
وقتی رئیسم، رئیسش را راضی نگاه دارد، او همکاری می‌کند.

-
وقتی من اشتباهی کنم، من نادان هستم.
وقتی رئیسم اشتباه کند، او مانند دیگران یک انسان است.

-
وقتی من در محل کارم نباشم، من در گشت‌زدن هستم.
وقتی رئیسم در دفترش نباشد، او مشغول انجام امور سازمان است.

-
وقتی یک روز مرخصی استعلاجی داشته باشم، من همیشه مریض هستم.
وقتی رئیسم در مرخصی استعلاجی باشد، او حتماً خیلی بیمار است.

-
وقتی من مرخصی بخواهم، باید یک جلسه دلیل و توجیه بیاورم.
وقتی رئیسم به مرخصی برود، باید می‌رفت چون خیلی کار کرده است.

-
وقتی من کار خوبی انجام می‌دهم، رئیسم هرگز به خاطر نمی‌آورد.
وقتی من کار اشتباهی انجام دهم، رئیسم هرگز فراموش نمی‌کند.

 

چگونه یک رئیس خوب باشیم‌؟

1 - قدردانی و تجلیل‌های خالصانه و واقعی را از یاد نبرید.
    2 - اشتباهات دیگران را غیرمستقیم به آنان گوشزد کنید.
    3 - قبل از سرزنش دیگران‌، درباره خطاهای خود صحبت کنید.
    4 - به جای این که مستقیماً دستور بدهید، آنها را در قالب سؤال مطرح کنید.
    5 - آبروی دیگران را حفظ کنید.
    6 - چنان چه کوچکترین پیشرفتی در عملکرد سایرین می‌بینید، از آنها تمجید کنید. در تصدیق کردن‌هایتان‌، خالص و در تمجیدهایتان بی‌مضایقه عمل کنید.
    7 - دیگران را به نیکی یاد کنید تا آنها نیز بتوانند در زندگی خودشان را بالا بکشند.
    8 - به کارمندان خود دلگرمی بدهید.
    9 - اگر دیگران به پیشنهادتان عمل کردند با رفتار مناسب خود آنها را شاد کنید.

چندین مطلب کوتاه و خواندنی پیرامون مدیریت

کلیک کنید.

برای مشاهده مقالات بروی شمایل بالا کلیک کنید.

آسیب‌شناسی مدیریت منابع انسانی در شرکتهای کوچک

مدیریت موثر کارکنان به طور روز افزون در ادبیات موضوعی آن، به عنوان عاملی که سهمی حیاتی در نیل به عملکرد و بقای سازمانی دارد، شناخته می شود
ادامه: آسیب‌شناسی مدیریت منابع انسانی در شرکتهای کوچک

استراتژی های کاربردی برای موفقیت

موفقیت برای افراد مختلف میلیون ها معنی متفاوت در بر دارد. شاید معنایی که یک فرد در نظر خود از موفقیت مجسم می کند، از دیدگاه شخص دیگر چیزی جز شکست و عقبگرد به حساب نیاید. بنابراین می توان گفت که موفقیت یک چیز (یا چیزهایی) کاملا شخصی می باشد. ممکن است یک فرد استاندارهای متعددی را در زندگی خود معین کند، و احساس کند که با اتکا به آنها می تواند به موفقیت دست پیدا کند. به هر حال همه افراد نیازمند استراتژی هایی هستند که به هر ترتیب آنها را به سوی موفقیت هدایت کند. همانطور که اشاره شد، جزئیات این استراتژی ها به طور کامل برای افراد مختلف، متفاوت می باشد.


کاشتن دانه های موفقیت
اگر به اطراف خود با دقت بیشتری نگاه کنید، به آسانی متوجه خواهید شد که یکی از درس های بزرگ زندگی را می توانیم از باغبانان و کشاورزان یاد بگیریم. از قدیم گفته اند هر زمان دانه ای را بکارید، بالاخره یک روزی نوبت به برداشت محصول هم خواهد رسید. قوانین و قراردادهای اجتماعی به وضوع این مطلب را منعکس می کنند که موفقیت امری نیست که بتوانید آنرا یک شبه بدست آورید. نباید بنشینید و دست روی دست بگذارید و رشد و شکوفایی دیگران را تماشا کنید. پیشرفت و ترقی در گرو کار و تلاش دائمی به وجود می آیند. می بایست هر روز و در هر زمان، برای رسیدن به آن تقلا کنید. کشاورزان هر روز به دانه های کاشته شده سر می زنند و از آنها مراقبت و نگهداری کرده و تا آنجا که از توانشان بر می آید سعی می کنند در این کار کوتاهی نورزند. در نهایت زمانی که موعد مقرر فرا می رسد، پاداش تلاش های خود را دریافت خواهند کرد.
موفقیت هم چیزی جز این نیست. پشتکار و ثبات قدم معجزه می کند؛ روزی فرا میرسد که در زندگی خود یک دنیا تفاوت احساس می کنید. دست به هر چیز می زنید طلا می شود و در هر رشته ای که وارد می شوید، چیزی جز پیشرفت و موفقیت انتظارتان را نمی کشد.


مشاهده و درک تصاویر دراز مدت
یکی از حقایق تلخی که به هر تقدیر می بایست در مورد موفقیت قبول کرد، این است که در راه رسیدن به آن، هیچ میان بری وجود ندارد. طول مسیر به تعهد و تلاش فردی که خواستار موفقیت است، بستگی دارد و کوتاهی و بلندی آنرا خودتان تعیین میکنید. یکی دیگر از فاکتورهای حیاتی در این زمینه، دانش و آگاهی است. شما با چه سرعتی می توانید اطلاعات لازم را بدست آورده و در به کارگیری آنها تسلط پیدا کنید؟ پیش از هر چیز رشته اصلی فعالیت خود را انتخاب کنید و با دیدی باز به اهداف خود نزدیک شوید. معمولاً همیشه اینطور است که هر چقدر شما بیشتر تلاش کنید بالطبع سفرتان نیز کوتاهتر خواهد بود. اگر بخواهید گاه و بی گاه از مسیر اصلی گریز بزنید، این احتمال وجود دارد که در طول مسیر دچار یاس و ناامیدی شوید. شاید بتوان گفت شانس و اقبال تا حدی می تواند در کسب موفقیت ایفای نقش کند، اما میان برها، هیچ سودی در راه موفقیت به دنبال ندارند. از سوی دیگر، همواره باید آگاه باشید که می توانید شانس خود را از طریق پافشاری و استمرار، سختکوشی، یادگیری، و به کارگیری آموخته های خود همواره افزایش دهید.


بازبینی مسیر موفقیت
همانطور که برای سفر کردن ابتدا مسیر را مشخص نموده و سپس راههای رسیدن را به آن را تعیین می کنید، در راه رسیدن به موفقیت نیز باید پروسه مشابهی را طی کنید. مسیر راه را همواره در دسترس نگه دارید و تلاش های خود را هر چند وقت یک بار مورد باز بینی قرار دهید. در نظر داشتن تلاش هایی که انجام داده اید این امکان را برای شما فراهم می آورد که متوجه شوید چه اموری را به درستی انجام داده و چه اموری با مشکل مواجه بوده است. اگر در طول این سفر فردی هر چند وقت یکبار عملکرد خود را زیر ذره بین قرار دهید، می توانید به درستی طرح و برنامه خود را تعدیل کرده و مقصد را واضح تر ببینید. هر چه بیشتر پذیرای شرایط جدید باشید و بهتر بتوانید خود را با آن وقف دهید، آنگاه با سرعت بیشتری قادر خواهید بود که به سمت اهداف و مقاصد خود حرکت کنید.


مبارزه با استرس
یکی از حقایق کاملاً بارز که به طور گسترده در زندگی هر انسانی که نفس می کشد، سایه می افکند، این است که چه بخواهد یا خیر، به هر حال باید با تنش ها و استرس های بیشماری دست و پنجه نرم کند. استرس جزء لاینفک زندگی هر انسانی است و در عین حال یکی از مباحث ضروری در مسیر پیشرفت و ترقی به شمار می آید. اگر واقعاً می خواهید تبدیل به یک فرد موفق شوید، ما به شما توصیه می کنیم که حتما با تکنیک های مبارزه با استرس و جلوگیری از رشد آن آشنا شوید.
دو مقوله پیرامون بحث استرس وجود دارد: ابتدا باید یاد بگیرید که میزان استرس های روزانه خود را تعدیل کنید؛ و دوم اینکه به خود بیاموزید که چگونه می توانید انرژی های استرس زا را به مسیر دیگری منتقل کنید و از آن به نفع خود بهره بجویید. بله؛ درست است. حتی استرس هم می تواند به شما سود برساند و از جایگاه یک دشمن مرموز به یک دوست صمیمی، تغییر موضع بدهد. سعی کنید تا آنجایی که در حد توانتان است، انرژی های استرس زا را تبدیل به فاکتورهایی برای ایجاد انگیزه کرده و از آنها به عنوان مشوق خود استفاده کنید؛ بنابراین از این پس هر زمان که احساس استرس به شما دست داد، کانال آنرا عوض کنید، تا دست آخر شما را حتی شده یک گام به سوی موفقیت نزدیک تر کنند، و کاری مثبت و مفید به سمت اهداف و آرزوهایتان انجام داده باشید. از همه این ها مهم تر، باید به خاطر داشته باشید که هیچ گاه صرفاً به دلیل بروز استرس، تزلزل به خود راه ندهید و از اهدافتان روی برنگردانید.
مثبت باشید و منفی گرایی را از زندگی خود حذف کنید
شاید به زبان آوردن مطلب فوق خیلی راحت تر از عمل کردن به آن باشد، اما راهکارهایی وجود دارند که با اتکا به آنها قادر به انجام چنین اموری خواهید شد. بهتر است در آغاز، از حذف کردن تاثیرات منفی، بر روی زندگی خود شروع کنید. این کار صد در صد عملی است و من خودم به شخصه آنقدر این امر را تمرین کرده ام که دیگر ذهنم به صورت اتوماتیک وار آنرا پی گیری می کند. اگر بخواهم تجربه شخصی ام را با شما در میان بگذارم، باید بگویم که پس از چندی توانستم زندگی ام را به طور کلی عوض کنم و به شادی و شادکامی دست یابم.
زمانی که افکار منفی از زندگی رخت بربندند، راههای مثبت اندیشی پیش رویتان قرار خواهند گرفت. اطراف خود را با اشیائی پر کنید که به شما فایده می رسانند و در تقویت روحیه شما موثر هستند. همچنین وقت خود را نیز در کنار افراد مثبت گرا، موفق، و روشن فکر بگذرانید. به هیچ وجه نباید با کسی که همواره بدبخت و منفی نگر است، ارتباط برقرار کنید.
همیشه افراد مثبت اندیش را در کنار خود جمع کنید و سعی کنید تا آنجاییکه می توانید از تاثیرات نیک آنها بهره ببرید؛ اجازه دهید این افراد بر روی اخلاق و روحیاتتان تاثیر گذاشته و شما را جذب خود نمایند.
 

افراد موفق

Achievers take responsibility for solving problems, set moderate goals , take calculated risks , and want feedback .

 

افراد موفق برای حل مسائل مسئولیت می پزیرند ، اهداف معتدل را ایجاد می نمایند ، دست به عملیات مخاطره آمیز محاسبه شده ای می زنند و خواهان باز خور می باشند .

اهمیت سیستم اطلاعات مدیریت

 

مقدمه:

هــر جنبه از مدیریت در عصر پیشرفتــه (جدید)،جهت رونــق ، شدیداًبــه اطلاعات وابسته می بـاشد.چیزی بدون اطلاعات پیش نمی رودوبه طورکلی بـاوربـراین اسـت که اطلاعات ، قدرت است واینکه هرکس اطلاعات داشته بـاشددارای قدرت می باشدآن منبـع مهمی است که بـرای توسـعه دیگرمنابع ، موردنیـاز می باشــد.تغـییرشرایط ومحیطهانیازبـرای ترویـج (انتشار)صحیـح اطلاعـات رادرسطوح مختلف مدیریـت ،ایجاب نمـوده اسـت .توسـعه وبکارگیری سیستم های اطلاعات مدیریت یک پدیده پیشرفته آن است که بابکارگیری اطلاعات دقیق درنظرگرفته می شودکه منجربه طراحی (برنامه ریزی ) بهتر،تصمیم گیری بهترونتایج بهترشود.دربحث (بررسی )این موضوع ،نیازاست مفاهیم بنیادی معینی ،درک وارزیابی شود.بعضی ازاینهاعبارتنداز:مفهوم اطلاعات ،مفهوم مدیریت اطلاعات ،مفهوم سیستم اطلاعات ومفهوم اطلاعات مدیریت . .این مفاهیم ، قبل ازاینکه بتوانیم اهمیت سیستم اطلاعات مدیریت راارزیابی کنیم ،بایدکاملاًدرک شوند.دراین مقاله ،تلاشی برای امتحان (آزمون )این مفاهیم ،ارتباط آنهابافرایندهای سازمانی وساختارهاانجام خواهدشد.علاوه براین ،عملکردهای مدیریت وسطوح مختلف مدیریت نیزموردتأکیدفرارخواهد گرفت .درنهایت ، تلاشی برای مرتبط ساختن سیستم اطلاعات مدیریت باآن عملکردهاوسطوح درموقعیتهای سازمانی انجام خواهدشد.این رویکردبه توصیف اهمیت وتأثیرسیستم اطلاعات مدیریت درمدیریت کمک خواهدکرد.

 

ادامه در اینجا

کنترل کیفیت


کنترل کیفیت مبحثی بسیار زیبا در علم مدیریت می باشد که زیر مجموعه ای از TQM ( مدیریت کیفیت جامع ) می باشد . امروزه سازمانهای ارائه دهنده استانداردهای کنترل کیفیت با هدف حذف ضایعات ، رضایت مندی مشتری ، نظام مندی مدیریت ، انتفاع سازمان و در کل بهره وری همه جانبه پا به عرصه محیط سازمان و جامعه نهاده اند و با شعار مشتری مداری سازمان را به هدف والای رضایت مندی در همه جوانب راهنمائی می کنند . در این بخش شما می توانید با Download این مقاله که به صورتPDF   است با مفهوم کلی  کنترل کیفیت به صورت ساده آشنا شوید و معانی ممیزی کیفیت و استانداردهای آن را به خوبی بشناسید .




مدیریت زمان

قبل از اینکه بریم سروقت اینکه مدیریت زمان چی هست و اصلاً به چه دردی می خوره یا چطوری میشه زمان رو مدیریت کرد جدول زیر رو واسه خودتون پرکنید تا بعد هفته دیگه ببینیم اوضاع چطوریه. در مقابل هر سئوال به ترتیب زیر به خودتون امتیاز بدید.


هرگز 1 امتیاز
گاهی اوقات 2 امتیاز
اغلب 3 امتیاز
همیشه 4 امتیاز


۱- همیشه سروقت و آماده به ملاقات ها می روم.
2- در اتاق جلسه ساعت دیواری را جایی قرار می دهم که برای همه قابل رویت باشد.
3- از ملاقاتهای که ترتیب می دهم نتیجه مورد نظر بدست می آید.
4- ملاقات هایی که ترتیب می دهم اغلب تمام می شوند.
5- مراسلات پستی را به محض رسیدن به دفتر باز می کنم.
6- نشریات مربوط به کارم را روزنامه وارد و سریع مطالعه می کنم.
7- در محل کار برای نشریاتی که مطالعه نمی کنم نام نویسی نمی کنم.
8- نامه های دریافتی از طریق نمابر را همان روز می خوانم.
9- هنگام انجام کار همکاران مزاحمتی ایجاد نمی کنند.
10- از قبل برای همکارانی که می خواهند به من مراجعه کنند وقت تعیین می کنم.
11- ساعاتی از روز را به ملاقات با همکاران اختصاص می دهم.
12- زمانی که غرق تفکر هستم در اتاق را می بندم.
13- درباره ((تماسهای متقابل تلفنی )) به قول خود عمل می کنم.
14- مکالمات تلفنی من کوناه است.
15- با کمک همکاران یا منشی خود از جواب دادن به همه تماسهای تلفنی پرهیز می کنم.
16- از قبل تعیین می کنم به چند تماس تلفنی می توانم پاسخ بدهم.
17- به محض دریافت یادداشت های داخلی آنها را فوراً و به طور اجمالی مرور می کنم.
18- یادداشت های داخلی رو بعداً به طور کامل می خوانم.
19- مراقب هستم کازیه روی میزم بیش از حد پر نشود.
20- میز کارم همیشه مرتب و خلوت است.
21- کارهایی که خودم می توانم انجام دهم را به همکارانم واگذار می کنم.
22- درباره کارهایی که به دیگران واگذار می کنم پیگیرهای لازم را انجام می دهم.
23- از همکارانم می خواهم که گزارش های خود را به یک صفحه محدود کنند.
24- درسیستم اطلاع رسانی سازمان گیرنده اطلاعات را مشخص می کنم.
25- به هر یک از فعالیتهای تفکر و عمل، زمان متناسبی اختصاص می دهم.
26- یک فهرست از کارهای روزانه ام تهیه می کنم.
27- من درساعات مشخصی کار می کنم و نه بیشتر.
28- سعی می کنم به طور مستقیم با کارکنان در تماس باشم.
29- خصوصیات مثبت تک تک همکارانم را مورد توجه قرار می دهم.
30- از آخرین تکنولوژی اطلاعاتی آگاهی دارم.
31- پیام های دریافتی از طریق پست ( پست الکترونیک ) را ذخیره و بعداً مطالعه می کنم.
32- فایلهای موجود در کامپیوتر را بازدید می کنم.

 

 

خوب ببینیم از نوشته پیش تا حالا چیکار کردید . می تونید خودتون نتیجه تستتون رو ببینید.
اونائی که بین 32 تا 64 امتیاز آوردن باید بگم که کلی وقت دارن تلف می کنند. میشه کلی کار رو توی زمان کمتری کرد.
اونائی که بین 65تا 95 آوردن وضع خوبی دارند اما وقتی میشه بهتر شد چرا تلاش نکرد؟
اونائی که بین 96 تا 128 آوردن، آقا جون شاگرد نمی خواید برای مدیریت زمان؟
حالا ببینیم این وقتای ما کجا تلف میشه و چرا اینقدر وقت کم میاریم که باید شبا از خوابمون بزنیم.
اینجا یک تست داریم کمی سخته انجامش اما اگر انجامش بدید کلی بهتون کمک می کنه بفهمید وقتتون کجا داره از بین می ره. باید یک جدول تهیه کنید و کارهای روزانه تون رو توش بنویسید. این جدول باید به زمانهای 30 دقیقه ای تقسیم بشه و شما در اون 30 دقیقه هر کاری انجام دادید رو توی اون جدول بنویسید ( فقط تو رو خدا شبا هی 30 دقیقه یکبار پا نشید بنویسید خواب بودید ). اگر اینکار رو یک هفته انجام بدید خیلی محشره چون نتیجه دقیقتری بدست میآد. نکته جالب اینکه خیلی از افراد موفق این کار رو برای چند ماه انجام میدن. اما فعلاً برای شروع همون یک هفته کافیه.
برای مثال:
6 بیدار شدم . 6:30 از در خونه اومدم بیرون. 7 سر کار بودم و ....
وقتی این جدول رو واسه یک روز یا یک هفته تهیه کردید حالا خودتون باید خودتون رو محک بزنید. از خودتون سئوالهای زیر رو بپرسید و جلوی کارهای که مربوط به جواب هر سئوال میشه یک علامت بزارید.
1- آیا کارهای را انجام می دهم که فرد دیگری باید انجام دهد؟ ( این کارها رو در بیارید و به طرف بگید اینا کارای توئه نه کارهای من فقط مواظب باشید دعوا نشه)
2- آیا در فهرستی که تهیه کرده ام الگوی که تکرار بشه وجود داره؟ ( اعمالی رو که تو یک روز در زمانهای مشابه انجام دادید رو علامتهای مشابه بزنید.)
3- آیا انجام کارها اغلب بیش از حد تصور من به طول می انجامد؟ ( خیلی ساده جلوی کارهای که بیشتر ازحد تصورتون طول کشیده علامت بزارید).
4- آیا برای خلاقیت و نوآوری وقت کافی صرف می کنم؟ ( جلوی زمانهای که برای خلاقیت و نوآوری وقت صرف کردید علامت بزارید)
خوب حالا تا هفته دیگه اینکارها رو انجام بدید ببینیم چی میشه. فکر کنم اگه کمی دقت کنید دیگه احتیاج نباشه این متن رو ادامه بدیم .


مرجع :
Manage Your Time اثر Tim Handle