بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

بنگاه دانش اقتصاد *ابتهاج*

مقالات آموزشی اقتصادی صهیب عبیدی

خمس‌

بر طبق‌ اعتقادات‌ شیعه‌، پیروان‌ این‌ مذهب‌ باید خمس‌ یعنی‌ یک‌ پنجم‌ درآمد و کسب‌ و کار خویش‌ را به‌ مراجع‌ وامامانشان‌ بدهند این‌ منبع‌ درآمد عظیمی‌ برای‌ مراجع‌ شیعه‌ است‌ و باعث‌ جمع‌ آوری‌ ثروت‌ زیادی‌ توسط‌ آنان‌می‌شود. توجیه‌ شرعی‌ که‌ مراجع‌ و علماء شیعه‌ جهت‌ اخذ خمس‌ کسب‌ و کار مردم‌ به‌ آن‌ متوسل‌ می‌شوند برداشت‌ وتفسیر نادرست‌ آنان‌ از یکی‌ از آیه‌های‌ قرآن‌ است‌ که‌ می‌فرماید: «وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ‌» (آیه‌ 41 سورة‌ انفال‌) ترجمه‌: و بدانید که‌ آنچه‌ غنیمت‌ یافتید از هر چیز یک‌ پنجم‌ آن‌ از خدا و رسول‌ و خویشاوندان‌ (او) و یتیمان‌ و مساکین‌ و مسافرین‌ است‌.

این‌ آیه‌ را اینگونه‌ تفسیر و از آن‌ استنباط‌ می‌کنند که‌ سهم‌ خدا و رسول‌ خدا و ذی‌ القربی‌ باید به‌ امام‌ و قائم‌ مقام‌ رسول‌پرداخت‌ شود. (مراجعه‌ شود به‌ کتاب‌ مجمع‌ البیان‌ در تفسیر قرآن‌ ج‌4 ص‌543 از فضل‌ بن‌ حسن‌ طبرسی‌)

اما در واقع‌ آنچه‌ که‌ در این‌ آیه‌ آمده‌ مربوط‌ به‌ غنائم‌ جنگی‌ است‌ و بر خلاف‌ آنچه‌ که‌ شیعیان‌ می‌گویند هیچگونه‌ ارتباطی ‌به‌ کسب‌ و کار و تجارت‌ مردم‌ ندارد. بررسی‌ در سیرت‌ پیامبر صلی الله علیه وسلم نیز نشانگر این‌ است‌ که‌ هیچ‌ موردی‌ وجود ندارد که‌ایشان‌ از کسب‌ و کار مردم‌ سهمی‌ برای‌ خودشان‌ مطالبه‌ کرده‌ باشند. همچنین‌ مؤرخینی‌ که‌ در کتابهایشان‌ راجع‌ به‌ جمع‌آوری‌ زکوة‌ در زمان‌ خلفاء و اهل‌ بیت‌ مطالبی‌ رانوشته‌اند به‌ این‌ نکته‌ که‌ از کسی‌ خمسی‌ مطالبه‌ شده‌ باشد هیچگونه‌اشاره‌ای‌ نکرده‌اند. محمد بن‌ حسن‌ طوسی‌ که‌ از بزرگترین‌ فقاء شیعه‌ در قرن‌ پنجم‌ هجری‌ و مؤسس‌ حوزه‌ علمیه‌ نجف‌است‌ در کتاب‌ فقهی‌ معروفش‌ هیچگونه‌ اشاره‌ای‌ به‌ خمس‌ نکرده‌ است‌ این‌ در حالی‌ است‌ که‌ در ان‌ کتاب‌ تمامی‌ مسائل‌فقهی‌ اعم‌ از کوچک‌ و بزرگ‌ بیان‌ شده‌ است‌. همین‌ دلایل‌ و دلایل‌ دیگری‌ که‌ به‌ بعضی‌ از آنها نیز اشاره‌ خواهیم‌ کردباعث‌ شده‌اند تا بعضی‌ از فقهاء شیعه‌ مجبور به‌ حرام‌ اعلام‌ کردن‌ دریافت‌ خمس‌ از کسب‌ و کار مردم‌ شوند. از جمله‌فقیه‌ شیعه‌ احمد اردبیلی‌ ملقب‌ به‌ مقدس‌ اردبیلی‌.

مراجع‌ و آخوندهای‌ شیعه‌ با سوء استفاده‌ از ناآگاهی‌ مردم‌ اقدام‌ به‌ انباشت‌ ثروت‌ عظیمی‌ می‌کنند و در نتیجه‌ بیشتربدنبال‌ منافع‌ مادی‌ هستند. تصور کنید اگر نذرهایی‌ را که‌ توسط‌ مردم‌ بر مزارها و بارگاههای‌ ائمه‌ و امام‌ زادگان‌ تقدیم‌می‌شود و در نتیجه‌ به‌ مراجع‌ و آخوندهای‌ شیعه‌ می‌رسد به‌ خمسیکه‌ آنها دریافت‌ می‌کنند، بیفزائیم‌ چه‌ سرمایه‌هنگفتی‌ توسط‌ این‌ مراجع‌ و آخوندها جمع‌ آوری‌ می‌شود.

علاوه‌ بر این‌ زنانی‌ هستند که‌ صیغه‌ خود را توسط‌ مراجع‌ و آخوندهای‌ شیعه‌، افتخاری‌ بس‌ بزرگ‌ می‌دانند مجموعه‌ این‌عوامل‌ باعث‌ می‌شود که‌ مراجع‌ و آخوندهای‌ شیعه‌ ثروت‌ مندترین‌ و خوش‌ شانس‌ترین‌ افراد در بهره‌ وری‌ از لذائذدنیوی‌ باشند.

اینها همه‌ از فریبندگی‌ این‌ مذهب‌ است‌ و موجب‌ می‌شود که‌ علماء و آخوندهای‌ شیعه‌ غرق در مادیات‌ و لذائذ دنیوی‌باشند و از اتخاذ مواضع‌ به‌ حق‌ و اعتراف‌ به‌ خرافات‌ و باطیلی‌ که‌ اساس‌ و بنیان‌ مذهب‌ شیعه‌ بر آن‌ استوار است‌، خودداری‌ کنند.

و به‌ راستی‌ چه‌ خوب‌ بود اگر مراجع‌ و آخوندهای‌ شیعه‌ از خوردن‌ به‌ ناحق‌ اموال‌ مردم‌ دست‌ می‌کشیدند و نسبت‌ به‌لذائذ دنوی‌ رغبتی‌ نمی‌داشتند و باری‌ بدوش‌ مردم‌ نمی‌بودند.

زکات فطره

 

- کسى که موقع غروب شب عید فطر بالغ و عاقل و هوشیار است و فقیر و بنده کس دیگر نیست، باید براى خودش و کسانى که نان خور او هستند هر نفرى یک صاع که تقریبا سه کیلو است، گندم یا جو یا خرما یا کشمش یا برنج‏یا ذرت و مانند اینها به مستحق بدهد، و اگر پول یکى از اینها را هم بدهد،کافى است.

- کسى که مخارج سال خود و عیالاتش را ندارد و کسبى هم ندارد که بتواند مخارج سال خود و عیالاتش را بگذراند، فقیر است و دادن زکات فطره بر او واجب نیست.

- انسان باید فطره کسانى را که در غروب شب عید فطر نان خور او حساب مى‏شوند، بدهد کوچک باشند یا بزرگ، مسلمان باشند یا کافر، دادن خرج آنان بر او واجب باشد یا نه، در شهر خود او باشند یا در شهر دیگر.

- اگر کسى را که نان خور اوست و در شهر دیگر است، وکیل کند که از مال او فطره خود را بدهد چنانچه اطمینان داشته باشد که فطره را مى‏دهد، لازم نیست‏خودش فطره او را بدهد.

 - فطره مهمانى که پیش از غروب شب عید فطر با رضایت صاحبخانه وارد شده و نان خور او حساب مى‏شود، بر او واجب است.

 - فطره مهمانى که پیش از غروب شب عید فطر بدون رضاین صاحبخانه وارد مى‏شود و مدتى نزد او مى‏ماند واجب است، و همچنین است فطره کسى که انسان را مجبور کرده ‏اند که خرجى او را بدهد.

 - فطره مهمانى که بعد از غروب شب عید فطر وارد مى‏شود بر صاحبخانه واجب نیست، اگر چه پیش از غروب او را دعوت کرده باشد و در خانه او هم افطار کند.

- اگر کسى موقع غروب شب عید فطر، دیوانه یا بیهوش باشد زکات فطره بر او واجب نیست.

- اگر پیش از غروب بچه بالغ شود، یا دیوانه عاقل گردد، یا فقیر غنى شود، در صورتى که شرایط واجب شدن فطره را دارا باشد، باید زکات فطره را بدهد.

- کسى که موقع غروب شب عید فطر، زکات فطره براو واجب نیست، اگر تاپیش از ظهر روز عید شرطهاى واجب شدن فطره در ا و پیدا شود، مستحب است زکات فطره را بدهد.

 - کافرى که بعد از غروب شب عید فطر مسلمان شده، فطره بر او واجب نیست.ولى مسلمانى که شیعه نبوده اگر بعد از دیدن ماه شیعه شود، باید زکات فطره را بدهد.

- کسى که فقط به اندازه یک صاع که تقریبا سه کیلو است گندم و مانند آن دارد، مستحب است زکات فطره را بدهد و چنانچه عیالاتى داشته باشد و بخواهد فطره آنها را هم بدهد مى‏تواند به قصد فطره، آن یک صاع را به یکى از عیالاتش بدهد و اوهم به همین قصد به دیگرى بدهد و همچنین تا به نفر آخر برسد و بهتر است نفر آخر چیزى را که مى‏گیرد به کسى بدهد که از خودشان نباشد و اگر یکى از آنها صغیر باشد احتیاط آن است که او را در دور دادن زکات فطره داخل نکنند و چنانچه ولى صغیر از طرف او قبول نماید باید آن زکات فطره را به مصرف صغیر برساند نه اینکه از طرف او به دیگرى بدهد.

- اگر بعد از غروب شب عید فطر بچه‏دار شود، یا کسى نان‏خور او حساب شود،واجب نیست فطره او را بدهد، اگر چه مستحب است فطره کسانى را که بعد از غروب تا پیش از ظهر روز عید نان‏خور او حساب مى‏شوند بدهد.

 

 ٢٠٠٤ اگر انسان نان‏خور کسى باشد و پیش از غروب نان‏خور کس دیگر شود فطره او بر کسى که نان‏خور او شده واجب است، مثلا اگر دختر پیش از غروب به خانه شوهر رود، شوهرش باید فطره او را بدهد.

٢٠٠٥ کسى که دیگرى باید فطره او را بدهد، واجب نیست فطره خود را بدهد.

٢٠٠٦ اگر فطره انسان بر کسى واجب باشد و او فطره را ندهد بر خود انسان واجب نمى‏شود.

٢٠٠٧ اگر کسى که فطره او بر دیگرى واجب است‏خودش فطره را بدهد از کسى که فطره بر او واجب شده ساقط نمى‏شود.

٢٠٠٨ زنى که شوهرش مخارج او را نمى‏دهد، چنانچه نان‏خور کس دیگر باشد،فطره‏اش بر آن کس واجب است. و اگر نان‏خور کس دیگر نیست، در صورتى که فقیر نباشد باید فطره خود را بدهد.

٢٠٠٩ کسى که سید نیست نمى‏تواند به سید فطره بدهد. حتى اگر سیدى نان‏خور او باشد، نمى‏تواند فطره او را به سید دیگر بدهد.

٢٠١٠ فطره طفلى که از مادر یا دایه شیر مى‏خورد بر کسى است که مخارج مادر یا دایه را مى‏دهد، ولى اگر مادر یا دایه مخارج خود را از مال طفل برمى‏دارد فطره طفل بر کسى واجب نیست.

٢٠١١ انسان اگر چه مخارج عیالاتش را از مال حرام بدهد باید فطره آنان را از مال حلال بدهد.

٢٠١٢ اگر انسان کسى را اجیر نماید و شرط کند که مخارج او را بدهد در صورتى که به شرط خود عمل کند و نان‏خور او حساب شود باید فطره او را هم بدهد ولى چنانچه شرط کند که مقدار مخارج او را بدهد و مثلا پولى براى مخارجش بدهد،دادن فطره او واجب نیست.

٢٠١٣ اگر کسى بعد از غروب شب عید فطر بمیرد باید فطره او و عیالاتش را از مال او بدهند، ولى اگر پیش از غروب بمیرد واجب نیست فطره او عیالاتش را از مال او بدهند.

خمس و زکات

خمس و زکات
ردیف عنوان
1
کتاب خمس
2
مقدّمه
3
جایگاه خمس در اسلام
4
دورنمائى از فلسفه خمس و زکات
5
جامعیّت اسلام
6
خمس در قرآن
7
نگاهى دقیق‏تر به آیه خمس
8
اهمیّت خمس
9
آثار خمس
10
خمس در روایات
11
خمس در زمان پیامبرصلى الله علیه وآله
12
خمس پس از پیامبر
13
وسوسه‏هاى شیطانى
14
تفاوت خمس و زکات با مالیات
15
راه مقاومت در برابر وسوسه‏ها
16
موارد و مصارف خمس
17
خمس مربوط به چه چیزهایى است؟
18
سنّت پیامبر در کنار کتاب خدا
19
دیدگاه شیعه
20
گیرنده خمس در زمان غیبت کیست؟
21
امتیازات پرداخت خمس به فقیه جامع الشرائط
22
چگونگى تقسیم خمس
23
کتاب زکات
24
مقدّمه
25
جایگاه زکات
26
زکات در ادیان پیشین آسمانى
27
زکات در اسلام
28
تفاوت زکات در اسلام با ادیان دیگر
29
اهمیّت زکات
30
معناى زکات
31
چه کنیم که مردم خمس و زکات مال خود را بپردازند؟
32
آثار زکات
33
الف: آثار فردى زکات
34
ب: آثار اجتماعى زکات
35
ج: آثار ترک زکات
36
مصارف زکات
37
آیا زکات باید به هشت قسمت مساوى تقسیم شود؟
38
چرا در جامعه فقیر وجود دارد؟
39
به چه کسانى نباید زکات بدهیم؟
40
آداب پرداخت زکات
41
چگونگى پرداخت زکات
42
مقدار دریافت زکات
43
گیرندگانى که اولویّت دارند:
44
شیوه دریافت زکات
45
چه مالى زکات دارد؟
46
گستره زکات

زکات از دیدگاه قرآن و سنت

زکات در معنای لغوی نمو وزیادی می باشد وهمچنین به معنای صدقه ، در اصطلاح شرعی به میزان معین از مال گفته می شود این لفظ 32بار در قرآن ذکر شده است.

 

زکات از دیدگاه قرآن و سنت ا زجایگاه والایی برخوردار است به طوری که قرآن پرداخت زکات را شرط ورود به اسلام می داند،حضرت رسول (صلی الله علیه و اله)می فرمایند: زکات پل اسلام است .

 

هدف وفلسفه تشریع زکات فقرزدایی وحفظ اموال ثروتمندان است،همچنین زکات راه درمان دردهای اقتصادی جامعه است.

 

وجوب زکات اختصاص به دین اسلام ندارد بلکه در ادیان گذشته نیز به پرداخت آن امر شده ، همچنان که حضرت مسیح درگهواره می فرماید: «اوصانی بالصلواه والزکات »

 

مشهور این است که زکات به موارد نه گانه (غلات،« جو، گندم، خرما» نقدین « طلا،نقره» انعام سه گانه « گاو، شتر، گوسفند» ) تعلق می گیرد وبه مصارف خاص که درسوره توبه /آیه 60 بیان شده می رسد . اخذ زکات وتقسیم آن توسط حاکم اسلامی انجام می شود تا بین مردم برادری وبرابری ایجاد گردد .

 

پرداخت زکات دارای اثرات فردی واجتماعی فراوانی می باشد، از جمله اینکه فرد بواسطه پرداخت زکات از صفات ناپسند بخل، حسد... دور می شود وبه صفات پسندیده نوعدوستی ، احسان... رو می آورد ودر اجتماع بواسطه زکات بسیاری از مردم از رفاه نسبی برخوردار می شوند ومشکلات اقتصادی نظام حل می شود . همچنان که پرداخت زکات دارای اثرات مثبتی است عدم پرداخت آن نیز پیامدهای منفی ومخربی دارد از جمله خشکسالی ، مرگ و میر احشام ، کم شدن روزی ، حوادث ناگوار و... می باشد.

زکات

زکات در مورد چیزهایی وضع شده که انسان آنها را با کمک طبیعت به وجود می‌آورد، آن هم طبیعت سهل و ساده؛ یعنی انسان به نسبت کار کمی انجام می‌دهد و طبیعت کار بیشتر را انجام می‌دهد و محصول را مفت و رایگان در اختیار انسان می‌گذارد.

مثلاً گندم که انسان بوجود می‌آورد در قسمت کمی، فکر و عمل او دخالت دارد و قسمت بیشتر فعالیت طبیعت است. ازاینرو اسلام به انسان می‌گوید اینجا که از سخاوت طبیعت استفاده می‌کنی مقداری از آن را باید در راههای دیگر بدهی اینجا اگر چیزی با زکات قابل قیاس باشد موارد دیگر مثل برنج است: چرا گندم باید زکات داشته باشد و برنج نداشته باشد؟

این مساله در سابق هم مطرح بوده‌است در جواب گفته‌اند آن سادگی در موارد زکات هست در برنج نیست یعنی به آن سادگی که گندم به دست می‌آید برنج به دست نمی‌آید و زحمت زیادی می‌خواهد و زکات در واقع به این علت است که یک مقدار از چیزی را که طبیعت رایگان در اختیار انسان قرار می‌دهد به دیگران بدهد.

 فرق مالیات و زکات

اما مالیات موضوع دیگری است امری متغیر و از اختیارات حکومتی است. وضع مالیات از اختیارات حاکم شرعی است. او در هر زمانی می‌تواند برای هر چیزی ماشین و غیر ماشین هر چه باشد بر طبق مصلحتی که ایجاب می‌کند مالیات وضع کند. این ربطی به زکات ندارد. بنابراین نباید زکات و مالیات را با هم مقایسه کرد.